|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای حمیدیان
سعید دباغ نیکوخصلت، غلامرضا حمیدیان، مصطفی خانی، سعید فتح اللهی، رقیه جلوسیان، دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین استقامتی شنا بر تغییرات ساختاری (حجم و تعداد سلولهای پارانشیمی) و شاخصهای آپوپتوزی بخش قشری غده فوق کلیه در موشهای صحرایی باردار در معرض مسمومیت با کادمیوم بود.
روش کار: 32 سر موش صحرایی باردار با وزن 20±200 گرم بهطور تصادفی به چهار گروه کنترل، کادمیوم، شنا و کادمیوم- شنا تقسیم شدند. کادمیوم در طول دوره بارداری بدن بهصورت محلول در آب در اختیار گروههای تیمار قرار داده شد. تمرینات ورزشی شنا در گروههای شنا و کادمیوم – شنا از اولین روز بارداری بهصورت 5 روز در هفته و روزانه به مدت 60 دقیقه تا پایان دوره ادامه داشت. دو روز پس از زایمان، مادران آسان کشی شده و غده فوق کلیه حیوانات خارج شد. پس از پایدارسازی نمونهها، رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و تانل صورت گرفت و تعداد سلولهای نکروتیک و آپوپتیک در 10 میدان میکروسکوپی بهطور تصادفی شمارش شد. حجم نواحی مختلف غده فوق کلیه و همچنین تعداد کل سلولهای پارانشیمی با استفاده از روشهای استریولوژیکی تخمین زده شد. دادههای بهدستآمده توسط آزمون تحلیل واریانس دوسویه با استفاده از نرمافزار SPSS-21 مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: مسمومیت با کادمیوم باعث خونریزی وسیع و تخریب بافتی در بخش قشری غده فوق کلیه مادران باردار گردید؛ ولی تمرین استقامتی شنا از شدت خونریزی موجود در آن کاست. مسمومیت با کادمیوم در دوران بارداری باعث کاهش حجم کل غده، کاهش حجم بخش قشری و نواحی مختلف آن و همچنین کاهش تعداد، اندازه و عملکرد سلولهای پارانشیمی هر سه ناحیه بخش قشری بهویژه ناحیه فاسیکولاتا شد. انجام تمرین ورزشی در این شرایط نیز وضعیت ساختار غده را بدتر نموده و باعث کاهش بیشتر سلولهای پارانشیمی هر سه ناحیه بخش قشری غده فوق کلیه گردید.
نتیجهگیری: تمرین ورزشی با شدت تعیین شده باعث افزایش عوارض ساختاری و مورفولوژیکی ناشی از مسمومیت با کادمیوم در غده فوق کلیه موشهای صحرایی باردار میشود؛ بنابراین توصیه می شود تا مادران باردار از فعالیتها و تمرینات ورزشی سبک استفاده کنند.
خدیجه حمیدیان، الیاس عبدالهی، زهرا یزدانپور، لاله شهرکی مجاهد، فرزاد خادمی، حمید واعظ، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در سرتاسر جهان عفونتهای ادراری از شایعترین عفونتها میباشند و اشریشیا کلی از عوامل اصلی ایجادکننده این عفونتها است. انتگرونها عناصر ژنتیکی متحرکی هستند که باعث گسترش عفونتهای مقاوم به آنتیبیوتیکها میشوند. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و شیوع انتگرونهای کلاس یک، دو و سه در میان جدایههای اشریشیا کلی بدست آمده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی، در فاصله زمانی زمانی تیر 1399 لغایت اسفند 1399در مجموع 70 جدایه غیرتکراری اشریشیا کلی از بیماران مبتلا به عفونت ادراری جمع آوری شد. الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی بوسیله روش دیسک دیفیوژن (کربی بائر) و دستورالعمل های موسسه استاندارد آزمایشگاهی و بالینی انجام شد. شناسایی انتگرونهای کلاس یک، دو و سه با استفاده از روش مولکولی واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) صورت گرفت.
یافته ها: جدایههای مورد بررسی میزان بالایی از مقاومت را نسبت به آنتی بیوتیکهای آمپی سیلین (77/1%)، تریمتوپریم-سولفومتوکسازول (55/8%) و سفتریاکسون (35%) نشان دادند، در حالیکه بیشترین حساسیت نسبت به مروپنم (97%) مشاهده شد. بر اساس نتایج PCR، 34 جدایه (48/6%) حامل انتگرون کلاس یک و 3 جدایه (4/3%) حامل انتگرون کلاس دو بودند.
نتیجه گیری: با توجه به میزان بالای مقاومت در برابر آنتی بیوتیکهای آمپی سیلین، تری متوپریم سولفومتوکسازول و سفتریاکسون، تجویز آنها باید محدود شود. انتگرونهای کلاس یک به صورت گستردهای درمیان جدایه های اشریشیا کلی وجود دارند و نقش مهمی در ایجاد مقاومت آنتی بیوتیکی دارند.
|
|
|
|
|
|