[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
46 نتیجه برای حسینی

عفت ‌ مظاهری، سیدهاشم‌ سزاوار، عدالت‌ حسینیان، نسرین‌ فولادی،
دوره 2، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده

  زمینه‌ و هدف‌: امروزه‌ با تغییر سیستم‌ ارایه‌ مراقبت های‌ بهداشتی‌، بیشتر بیماران‌ مراقبت های‌ حرفه‌ای‌ و تخصصی‌ لازم‌ را پس‌ از ترخیص‌ از بیمارستان‌ در منزل‌ دریافت‌ می‌کنند. هدف‌ این‌ مطالعه‌ بررسی‌ تأثیر پیگیری‌ بر وضعیت‌ سلامت‌ جسمی‌ و روحی‌ بیماران‌ دچار انفارکتوس‌ قلبی‌ بود.

  روش‌ کار: این‌ پژوهش‌ تجربی‌ بر روی‌ 60 بیمار دچار انفارکتوس‌ قلبی‌ مراجعه‌ کننده‌ به‌ مرکز آموزش‌ درمانی‌ بوعلی‌ اردبیل در سال80-1379 انجام‌ شد. نمونه‌های‌ مورد بررسی‌ بصورت‌ مبتنی‌ بر هدف‌ انتخاب‌ و بطور تصادفی‌ در دو گروه‌ 30 نفری‌ شاهد و آزمون‌ قرار گرفتند. سپس‌ برای‌گروه‌ آزمون‌‌ برنامه‌ بازدید منزل‌ تدوین‌ گردید ولی‌ برای‌ گروه‌ شاهد مداخله‌ای‌ صورت‌ نگرفت‌ . یک‌ هفته‌ پس‌ از اجرای‌ کامل‌ برنامه‌ بازدید منزل ، ‌ وضعیت‌ سلامت‌ جسمی‌ و روحی‌ نمونه‌های‌ مورد بررسی‌ در هر دو گروه‌ توسط چک‌ لیست‌ نها ی ی‌ و تست ‌اسپیلبرگروبک‌ مورد بررسی و نتایج با آزمون X2 در دو گروه مورد مقایسه‌ قرار گرفت‌.

  یافته‌ها: آزمون X2 بین ضربان قلب زمان استراحت در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نشان داد (05/0 P< ) ولی این تفاوت بین فشار خون سیستولیک، دیاستولیک، وزن،‌ اضطراب و افسردگی در دو گروه معنی دار نبود.

  نتیجه‌گیری‌: بـا توجه به آنکه پیگیری بـر وضعیـت سلامت جسمی و روحی بیماران موثر است بـنـابریـن پـرستـاران می توانند با فعال کردن سیستم مراقبت در منزل و برنامه های بازتوانی همراه با حمایت های اجتماعی بعد از انفارکتوس قلبی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران شوند.


عدالت حسینیان، سید هاشم سزاوار، محمد تقی نیک نژاد، فرید گسیلی، زهرا موسوی، ایلناز محمدی،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود پیشرفتهای وسیع تشخیصی و درمانی هنوز یک سوم بیمارانی که دچار سکته قلبی می شوند فوت می کنند. مطالعات مختلف نشان داده است که آریتمی های قلبی شایعترین علت مرگ در جریان سکته قلبی حاد می باش ن د و بلوکهای قلبی دسته مهمی از این آریتمی ها هستند و از این جهت که اغلب در پیش آگهی، مدت بستری و م رگ و میر بیمارستانی مؤثرند دارای اهمیت زیادی هستند .

  روش کار: در این بررسی پرونده 630 بیماربا تشخیص سکته قلبی حاد بستری شده در CCU بیمارستان بوعلی اردبیل از د یم اه 1377 تا د یماه 1380 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات لازم با کمک پرسشنامه و به روش Secondary Data Analysis جمع آوری گردید. در نهایت داده های حاصله با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردید.

  یافته ها: 4/9% افراد مورد مطالعه بل ـ وک AV و 2/30 % بلوک شاخه ای داشته اند. به تفکیک جنس 5/40% مردان و 6/37 % زنان مورد مطالعه حداقل یک نوع بلوک داشته اند ولی ارتباط معنا داری بین بلوک و جنس افراد بدست نیامد. همچنین 62% م رگ و میر بیمارستانی در بیماران AMI به همراه بلوک و 38% موارد بدون بلوک بوده است که بیانگر ارتباط معنی داری بین بلوک و م رگ و میر بیمارستانی می باشد (05/0 < p ) .

  نتیجه گیری: میزان کل فراوانی بلوک های AV و شاخه ای به دنبال AMI در مطالعه حاضر 6/39% بوده است که مشابه مطالعات دیگر است ولی میزان بلوک های شاخه ای (به صورت مجزا) به دنبال AMI در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات از شیوع بیشتری برخوردار بود .


سید هاشم سزاوار ، لیلی عباس زاده، عدالت حسینیان، منوچهر ایران پرور، مینایه خدا مرادزاده،
دوره 3، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیابت شیرین و پرفشاری خون بیش از آنچه به طور تصادفی بنظر برسد، با هم همراهی دارند و اثر سینرژیک این دو بیماری عامل ناتوانی زودرس و مرگ و میر بالای این بیماران می باشد. کنترل فشار خون در بیماران دچار دیابت تاثیر بسزایی در کاهش مرگ و میر قلبی-عروقی این بیماران دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت کنترل پرفشاری خون در بیماران دیابتیک مراجعه کننده به درمانگاه دیابت مرکز آموزشی - درمانی بوعلی شهر اردبیل انجام گرفته است.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی 300 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه دیابت بیمارستان ب و علی معاینه شدند و از نظر وضعیت کنترل فشار خون مورد بررسی قرار گرفتند.

  یافته ها: در این مطالعه محدوده سنی بیماران مورد بررسی 28 تا 80 سال و میانگین سنی آنان 4/11 ± 7/55 سال بود. شیوع پرفشاری خون در بیماران مورد بررسی 6/61% بود ( mmHg 90/140 > BP ) که 7/76% از آنان از ابتلای خود به پرفشاری خون آگاه بودند. در بین افراد مبتلا به پرفشاری خون فقط فشار خون 8/8% از آنان به طور مطلوب کنترل شده بود و فشار خون 2/91% آنان تحت کنترل مناسب قرار نداشت ( mmHg 80/130 > BP ). 8/21% افراد دچار پرفشاری خون علیرغم اطلاع از ابتلای خویش به پرفشاری خون داروی خاصی مصرف نمی کردند.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر کنت ر ل نامناسب پرفشاری خون در بیماران مبتلا به دیابت می باشد و به نظر می رسد با بازنگری در برنامه های بازآموزی پزشکان و تاکید بر کنترل عوامل خطر بخصوص در گروه های پرخطر و آموزش مناسب بیماران دیابتی کنترل پرفشاری خون در این بیماران با کیفیت بهتری صورت پذیرد.


نادر پاشاپور، محمدحسین حسینیان ذکریا ،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

  زمینه و هدف : در درمان اسهال ماست پیشنهاد می شود . جهت تعیین تاثیر مصرف ماست پاستوریزه در درمان اسهال حاد غیرخونی و بدون موکوس در شیرخواران بستری شده 24-6 ماهه و مقایسه آن با درمان معمول این مطالعه طراحی و اجرا شد .

  روش کار : در یک مطالعه کارآزمایی بالینی 80 کودک 24-6 ماهه با اسهال کمتر از چهار روز بستری شده در بیمارستان امام ارومیه به دوگروه تقسیم شدند. گروه اول حداقل 15 سی سی بر کیلوگرم ماست پاستوریزه حاوی لاکتوباسیلوس بولگاریس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس و گروه دوم بدون دریافت آن درمان معمول بخش را دریافت نمودند. افراد مبتلا به سوء تغذیه، اسهال خونی و اسهال با منشاء غیر گوارشی از مطالعه حذف شدند . کاهش تعداد اسهال به کمتر از نصف زمان ورود، پاسخ به درمان تلقی شد. افزایش وزن، روزهای بستری و تعداد کاهش دفعات اسهال در دو گروه مقایسه شدند .

  یافته ها : دو گروه از نظر سن، وزن و دفعات اسهال زمان بستری اختلاف معنی داری نداشتند. متوسط تعداد روزهای بستری، افزایش وزن و کاهش دفعات اسهال به ترتیب 91/0 ± 7/2 ‌ روز، 3/89 ± 435 گرم و 74/1 ± 30/4 دفعه برای افراد گروه تجربی و 74/0 ± 1/3 روز، 96/98 ± 383 گرم و 23/1 ± 60/3 دفعه برای گروه مقایسه بود. اختلاف معنی داری در متوسط تعداد روزهای بستری (035/0 p= ) افزایش وزن(017/0 p= ) و کاهش دفعات اسهال (049/0 p= ) بین دو گروه مشاهده شد .

  نتیجه گیری : مصرف ماست پاستوریزه به عنوان یک ماده پروبیوتیک تاثیر مثبت در درمان اسهال حاد بدون خون و موکوسی دارد. مصرف عمومی ماست در اسهال حاد توصیه می شود .

 


علی حسین خانی ، مجید علی عسگری ، سیدیوسف حسینی ، نیره امینی ثانی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: هیپرپلازی خوش خیم پروستات ( Benign Prostatic Hyperplasia ) از شایع ترین بیماری های مردان می باشد و TUR-P ( Transurethral Resection of Prostate ) روش استاندارد جراحی آن است. برای پاک کردن ناحیه عمل از خون و دبرید در حین TUR-P از محلول شستشو استفاده می شود، در صورتی که مایع شستشو زیاد جذب شود، منجر به اختلال همودینامیک و عوارض نورولوژیک می گردد که سندرم TUR-P نامیده می شود. به دلیل همولیز و ATN بعد از آن اغلب اورولوژیست ها در دنیا ترجیح می دهند از محلول های غیر همولیتیک مثل سیتول یا گلیسین 5/1%‌ استفاده کنند. در ایران از آب استریل به طور گسترده ای استفاده می شود که جایگزینی آن با یک محلول غیر همولیتیک و هیپواسمولار و با قیمت مناسب مثل مانیتول 3%‌ معقول به نظر می‌رسد. مطالعه حاضر به منظور مقایسه اثرات آب استریل و مانیتول 3%‌ در عمل جراحی TUR-P انجام شده است.

  روش کار: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور 78 بیمار مبتلا به BPH که جهت عمل جراحی پروستات در سال 1378 در بیمارستان مدرس تهران بستری شده بودند، در دو گروه درمانی با آب استریل و مانیتول 3% جهت شستشوی ناحیه عمل قرار گرفتند. قبل از عمل آزمایشات سدیم، پتاسیم، اوره، کراتینین، CBC ، آنالیز و کشت ادرار، کراتینین و حجم ادرار 24 ساعته جهت محاسبه GFR اندازه گیری شدند. در پایان عمل، چهار ساعت بعد از عمل و صبح روز بعد از آن، سدیم، پتاسیم، اوره و CBC بیمار کنترل شد و کراتینین بیمار صبح روز بعد از عمل اندازه گیری شد. علایم سندرم TUR-P در بیماران به شکل برادیکاردی، پرفشاری خون و علایم نورولوژیک ثبت گردید.

  یافته ها: میانگین سنی گروه آب استریل 6/68 و در گروه مانیتول 4/66 سال بود. میانگین وزن نسج برداشت شده، حجم محلول مصرفی و زمان برداشتن در گروه آب استریل به ترتیب 8/19 گرم، 19 لیتر و 8/50 دقیقه و در گروه مانیتول 2/20 گرم، 3/20 لیتر و 51 دقیقه بود و دو گروه در این زمینه اختلاف آماری معنی داری نداشتند. میزان کاهش سدیم و اسمولالیته سرم در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت ولی میزان همولیز در دو گروه اختلاف معنی دار داشت ( 01/0 < ‍ p ). میزان بروز علایم سندرم TUR-P در گروه آب استریل 34%‌ و در گروه مانیتول 18%‌ بود که از نظر آماری معنی دار نبود. میزان افزایش کراتینین بعد از عمل نسبت به قبل از عمل در گروه آب استریل 625/0 میلی گرم بر دسی لیتر و درگروه مانیتول 04/0 میلی گرم بر دسی لیتر بود که از نظر آماری معنی دار نبود.

  نتیجه گیری: با توجه به نقش آب استریل در ایجاد همولیز و ATN و به خاطر در دسترس نبودن محلول های غیر همولیتیک مثل سیتول و گلیسین در ایران، پیشنهاد می گردد از محلول مانیتول 3%‌که محلولی غیر همولیتیک، هیپواسمولار و با قیمت مناسب است در TUR-P استفاده گردد.


حسین دوستکامی، عدالت حسینیان ، غلامحسین فاتحی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری های عروق کرونری قلب از مهم ترین علل مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در کشور ایران است. انفارکتوس میوکارد و آنژین صدری ناپایدار جزو سندرم های بالینی درگیری عروق کرونری قلب هستند. با این تفاوت که مرگ و میر ناشی از انفارکتوس میوکارد بیشتر از آنژین صدری ناپایدار است و مراقبت دقیق تر و بیشتری نیاز دارد. افتراق سریع و تشخیص به موقع بیماران دچار انفارکتوس میوکارد از بیماران دچار آنژین صدری ناپایدار نقش بسیار مهمی در درمان موثر و بهبود پیش آگهی در این بیماران دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع انفارکتوس میوکارد بدون صعود قطعه ST در بیماران بستری با تشخیص اولیه آنژین صدری ناپایدار انجام شد.

  روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در بیماران بستری با تشخیص اولیه U/A ( Unstable Angina ) در بیمارستان بوعلی اردبیل طی سال های 1381-1380 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه (شامل مشخصات دموگرافیک بیماران، علایم بالینی، تغییرات ECG و آزمایشگاهی) جمع آوری شد. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد و جهت آنالیز از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده گردید.

  یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 61 سال و شیوع NSTEMI ( Non-ST Elevated Myocardial Infarction ) در بیماران با تشخیص اولیه آنژین صدری ناپایدار 23 نفر (1/22%) بود. میانگین سنی بیماران NSTEMI ، 5/60 سال و شیوع آن در مردان بیشتر از زنان بود (9/69% درمقابل 4/30%). شایع ترین تغییر ECG دربیماران NSTEMI موج T معکوس و نزول قطعه ST (3/78%) و در بیماران U / A موج T معکوس (5/60%) بود. این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار بود(001/0 p< ). 7/64% بیماران NSTEMI و 4/27 % بیماران U / A ، درد سینه فوق العاده شدیدی داشتند(004/0 p< ).

  نتیجه گیری: حدود یک پنجم بیمارانی که با U/A بستری می شوند NSTEMI دارند و تغییرات ECG به صورت نزول ST همراه با موج T منفی در این بیماران شایع تر از بیماران با U/A می باشد و شدت علایم بالینی وعوارض نیز شدیدتر از U / A است.


رضا راست منش، راهبه شاکر حسینی، مهرداد شعاع کاظمی، یداله محرابی، لیدا نوایی،
دوره 6، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی زود هنگام دیابت از پیدایش پیامدهای ناخواسته و برگشت ناپذیر دیابت جلوگیری می کند پیامدهایی که مسلتزم صرف هزینه های گزاف، روش های پیشرفته درمانی و بهره گیری از افراد کارآزموده است. مطالعه حاضر به منظور بررسی فراوانی ابتلا به دیابت در خویشاوندان درجه یک افراد دچار دیابت نوع II، نابردبار به گلوکز و افراد سالم صورت گرفت.

روش کار: طی یک مطالعه مورد - شاهدی 277 نفر سالم (129 مرد و 148 زن) 11 تا 95 ساله از خویشاوندان درجه یک در سه گروه افراد مبتلا به دیابت نوع II، نابردبار به گلوکز (Impaired Glucose Tolerance) و سالم، از نظر ابتلا به دیابت مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جداسازی موارد دیابت و نابردباری گلوکز از معیار سازمان بهداشت جهانی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS نسخه 10 و آزمون مجذور کای استفاده شد.

یافته ها: نسبت احتمال (Odds ratio) موارد دیابت و IGT در خویشاوندان درجه یک افراد دیابتی و دچار نابردباری گلوکز نسبت به افراد سالم 5/261 برابر بود که فاصله اطمینان 95% آن، 12/82-2/15 شد. فراوانی ابتلا به دیابت و نابردباری به گلوکز، هم در مردان و هم در زنان خویشاوند درجه یک افراد دیابتی و افراد مبتلا به نابردباری گلوکز، در قیاس با مردان و زنان خویشاوند درجه یک افراد سالم بیشتر بود(p<0/005).

نتیجه گیری: از آنجا که فراوانی موارد دیابت و نابردباری به گلوکز در خویشاوندان درجه یک افراد دیابتی و دچار نابردباری به گلوکز به طور معنی داری بیشتر از افراد سالم است، این روش سریع و بسیار کم هزینه می تواند در سیستم خدمات بهداشتی کشور برای شناسایی موارد پنهان دیابت نوع دو در خویشاوندان درجه یک این افراد به کار رود.


عدالت حسینیان، شهرام حبیب زاده، سعید صادقیه اهری، اکبر مختار پور،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده

  زمینه و هدف: آترواسکلروز عامل اصلی اختلالات عروقی بوده و از مشکلات اصلی کشورهای صنعتی به شمار می آید. در ایالات متحده از هر چهار نفر یک نفر از آترواسکلروز رنج می برد و عامل 42%از کل مرگ و میرها می باشد. مرگ و میر ناشی از بیماری های مزمن مثل آترواسکلروزو هم مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی رابطه معکوس با سطح درآمد و سواد افراد دارند. این موضوع انگیزه بررسی ارتباط بین عوامل محیطی دیگری نظیر بیماری های عفونی با روند آترواسکلروز شده است.

  روش کار: این بررسی یک مطالعه مورد- شاهدی می باشد که در آن 60 نفر بیمار و 60 نفر شاهد بررسی شدند. تمام بیمارانی که در طی زمان مطالعه حاضر با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بو علی بستری شده بودند انتخاب شده و اطلاعات آنها در پرسشنامه های محقق ساخته ثبت گردید. سپس نمونه خون آنها جهت اندازه گیری آنتی بادی IgG ضد کلامیدیا پنومونیه به روش ایمونواسی اخذ شدو نتیجه آن ثبت گردید. گروه شاهد بیمارستانی از بیماران بستری در بخش های دیگرهمان بیمارستان که از نظر سن، جنس با گروه مورد تطبیق داده شده بودند انتخاب و نمونه خون آنها نیز از نظر IgG ضد کلامید یا پنومونیه بررسی شد.

  یافته ها: در این بررسی از هر گروه 48 نفر (80%) مرد و 12 نفر (20%) زن بودند محدوده سنی گروه بیمار و شاهد در حد 35 تا 80 سال بود که میانگین سنی گروه مورد 83/58 سال با انحراف معیار 06/12 و میانگین سنی گروه شاهد 08/59 سال به انحراف معیار 59/11 سال بود. تمامی افراد بیمار و گروه شاهد IgG ضد کلامیدیای مثبت (بالای U/ml 5) داشتند. میانگین IgG در دو گروه با استفاده از آزمون t مقایسه شد که با 85/0= P اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود نداشت.

  نتیجه گیری: در مطالعه حاضر تمامی بیماران گروه شاهد و مورد ، IgG ضد کلامید یا پنومونیه مثبت داشتندکه ممکن است بخاطر شیوع بالای عفونت کلامیدیا پنومونیه در این منطقه به دلیل برودت هوا و تراکم بالای حضور افراد در فصول سرد سال باشد .


عدالت حسینیان، سعید صادقیه اهری، حسین دوستکامی، سوره شیخم،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرمMVP (Mitral Valve Prolapse) از ناهنجاری های شایع دریچه های قلبی است که از تغییرات پاتولوژیک قسمت های مختلف دریچه میترال منشأ می گیرد. MVP ممکن است موجب تغییرات ECG (Electro Cardio Gram) در بعضی افراد گردد این تغییرات به صورت تغییرات موج T در لیدهای تحتانی، انواع آریتمی های بطنی و دهلیزی و غیره ظهور می کند که در تشیخص افتراقی با ایسکمی میوکارد مطرح می شود.

روش کار: این مطالعه بصورت ( Case - Control ) Analytical Study می باشد که در 50 فرد مبتلا به MVP و زیر 30 سال که به مطب های خصوصی و درمانگاه تخصصی قلب و عروق بیمارستان بوعلی اردبیل مراجعه کرده بودند انجام شد و اطلاعات حاصل با 50 نفر فرد سالم از نظر قلبی (گروه شاهد) که با گروه اصلی از نظر سن و جنس همسان سازی شده بودند، مقایسه گردید. تشخیص MVP بر اساس علایم بالینی و اکوکاردیوگرافی بود. بعد از تشخیص MVP از بیماران و نیز گروه شاهد ECG گرفته شد و در نهایت اطلاعات با برنامه آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: گروه مورد شامل 60% (30 نفر) زن، 40% (20 نفر) مرد بودند و بیشترین توزیع سنی در محدوده 25-21 سال قرار داشت. در افراد مبتلا به MVP ارتباطی بین جنسیت با تغییرات ECG وجود نداشت. آزمون کای اسکوئر، تغییرات ECG در گروه مورد به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش داشت (p=0/013).

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد تغییرات نوارقلب در پرولاپس میترال بطور چشمگیر بالاتر است و افزایش تغییرات نواری عمدتاً در مردان دارای پرولاپس میترال بود. از آنجا که تغییرات ECGدر پرولاپس میترال در تشخیص افتراقی با IHD (Ischemic Heart Disease) قرار می گیرد. لذا پیشنهاد می شود که مبتلایان به MVP بخصوص مردها نمونه ای از نوار قلب خود را برای استفاده های بعدی حفظ نمایند.
عدالت حسینیان، فیروز امانی، ابراهیم حاجی زاده، شهرام حبیب زاده ،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری های قلبی عروقی مهمترین عامل مرگ و میر در اغلب کشورهای جهان است. آمارهای رسمی نشان می دهد که میزان مرگ و میر ناشی از این پدیده در ایران هم رو به افزایش است و مراقبت از مبتلایان بعد از وقوع سکته قلبی نیاز به ارتقای کیفی وکمی روزافزون دارد. از این رو تعیین میزان بقا و عوامل موثر بر آن در بیماران سکته قلبی حاد مهم بوده و این مطالعه به بررسی بقای یکساله این بیماران می پردازد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعات بقا و به روش آینده نگر بر روی 800 نفر از بیماران دارای سکته قلبی حاد در بیمارستان بوعلی اردبیل انجام گرفت. بیماران به مدت یکسال پیگیری و اطلاعات لازم بر اساس پرسشنامه ای جمع آوری و در نهایت با استفاده از روش های های مختلف آماری در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. برای نشان دادن میزان بقای بیماران از جدول عمر و روش کاپلان مایر وبرای مقایسه میانگین بقا در گروههای مختلف از آزمون لگ رنک و برای نشان دادن عوامل موثر بر میزان بقا از مدل رگرسیونی کاکس و رسم نمودار تابع بقا استفاده شد.
یافته ها: میانگین سنی بیماران 12/4± 60/6 سال بود. میزان مرگ و میر کل بیماران درطی یکسال پیگیری 84 نفر(10/5%) بود. 582 نفر از بیماران (72/8%) مرد و 218 آنان (27/3%) زن بودند. 47/4% سیگاری بوده و 33/4% پرفشاری خون، 18/1% دیابت، 15/3% هیپرلیپیدمی و 30% آریتمی داشتند. میزان بقا در 10 روز اول 94%، در یک ماه اول 93% و در یکسال 90% بود.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه عوامل موثر برمیزان بقا بر اساس مدل رگرسیونی کاکس عبارت بودنداز دیابت، سن، مصرف استرپتوکیناز، میزان کسر جهشی و داشتن بلوک قلبی و آشنایی با این عوامل می تواند به افزایش بقا و بهتر شدن کیفیت زندگی بیماران کمک نماید.
سعید نفیسی، سید شمس الدین اطهاری، رضا کاظمی قلعه، احسان حسینی،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده

  زمینه و هدف : در دهه‌ی گذشته مطالعه زیادی در رابطه با اثر میدان های الکترومغناطیسی بر سیستم عصبی انسان و حیوانات صورت گرفته است کاربرد روز افزون دستگاههای مولد امواج الکترومغناطیسی در زندگی روزمره باعث نگرانی­های بسیاری در ارتباط با اثرات این امواج بر سلامت انسان شده است. استرس می تواند زمینه ساز بروز مشکلات فراوانی در رفتار و عملکرد موجود زنده باشد. در این مطالعه اثر امواج الکترومغناطیسی بر روی استرس موجود زنده مورد بررسی قرار گرفت.

  روش کار: در این مطالعه بنیادی دو گروه 30 قطعه­ای موش رت نر بالغ نژاد Wistar به مدت 80 دقیقه تحت معرض میدانهای الکترومغناطیس با شدت 700 میلی گوس ناشی از جریانهای الکتریکی مثلثی فرکانس پائین (10 هرتز) و فرکانس بالا (110 کیلو هرتز) قرار گرفته و از طریق آزمون ( Tail Pinch (T.P مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج بدست آمده در بین گروه ها مورد مقایسه قرار گرفت.

  یافته ها: مقایسه میانگین زمان پاسخ دهی و بروز رفتار استرسی در هر دو گروه قبل از تابش دهی و بعد از قرار گرفتن در معرض میدان الکترومغناطیس با پالس مثلثی در فرکانس 10 هرتز (فرکانس پائین) و 110 هرتز در مدت زمان 80 دقیقه تابش­دهی اختلاف معنی دار را نشان می دهد ( p <0.05 ). بدین سان که میزان پاسخ دهی و بروز رفتار استرسی تحت این نوع از میدان­ها شدیداً کاهش یافته است. ولی مقایسه میانگین گروه اول و دوم توسط آزمون آماری T-test با هم دیگر بعد از 80 دقیقه تابش با میدان شدت مشابه و فرکانس های مختلف جهت نشان دادن اثر فرکانس به بروز رفتار نشان داد که اختلاف معنی داری بین این دو گروه وجود ندارد.

  نتیجه گیری : نتایج بدست آمده حاکی از اثر ضد استرس میدان مغناطیسی پالس­دار مثلثی است که این اثر در محدوده امواج رادیوئی AM شدیدتر می باشد.


اکبر پیرزاده، امراله حسینی، محمدباقر ستوده،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

  کم شنوایی ناگهانی، یک اورژانس اتولوژی محسوب می شود که گرفتاری دو طرفه در آن نادر و گرفتاری همزمان دو گوش «بسیار نادر » است. در اکثر موارد علت ادیوپاتیک است و در 30 - 65 درصد موارد، اکثراً بهبودی خود به خودی در طی 2 هفته رخ می دهد.

  در این مقاله، موردی از آن گزارش می شود که بیماری با کری ناگهانی و کامل دو طرفه همزمان، تحت بررسی های تشخیصی و درمانی استاندارد قرار گرفته و در حالی که پس از یکسال کاندید کاشت حلزون، به عنوان تنها راه درمانی، شده بود، ناگهان شنوایی یک گوش خود را بعد از پانزده ماه به صورت کامل باز می­یابد. این مورد، ایدپوپاتیک و دارای فاکتورهای پیش آگهی شناخته شده نامطلوب بوده و در بررسی متون و مقالات گزارش مشابهی یافت نشد.


سید احمد مختاری، میترا غلامی، محمد شاکر خطیبی، سید حامد میرحسینی،
دوره 10، شماره 3 - ( پاییز 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: آرسنیک سومین عنصر گروه پنجم جدول تناوبی است و یکی از عناصر کمیاب در پوسته زمین است که از لحاظ فراوانی در رده بیستم قرار دارد . این ماده در کشاورزی، دامداری، پزشکی، الکترونیک، صنعت و متالورژی کاربرد دارد و از راههای طبیعی و فعالیت انسان وارد محیط زیست شده و سبب آلودگی آن می‌گردد. آب یکی از منابع انتقال آرسنیک در محیط زیست می­باشد. مطالعات مختلف ارتباط معنی‌دار بین غلظت بالای آرسنیک در آب آشامیدنی و سرطانهای کبد، سوراخ بینی، ریه، پوست، مثانه و کلیه در مردان و زنان، پروستات و کبد در مردان را مشخص نموده است. هدف از انجام این تحقیق تعیین تاثیر پارامترهای موثر بر عملکرد غشاء اسمز معکوس در حذف آرسنیک از آب می‌باشد.

  روش کار: در این تحقیق حذف آرسنیک با استفاده از غشاء اسمز معکوس با مدول مارپیچی (مدل TE 2521 ساخت شرکت CSM کره) مورد بررسی و آزمایش قرار گرفت. محلول مورد استفاده به صورت سنتتیک در آزمایشگاه و با استفاده از آرسنات سدیم تهیه گردید و عملکرد سیستم تحت تاثیر پارامترهای غلظت آرسنیک، فشار، pH و دمای محلول ورودی مورد بررسی قرار گرفت. در هر حالت میزان جریان عبوری به ازای واحد سطح غشاء و سرعت عرضی نیز اندازه گرفته شد. برای هرحالت پس از 30 دقیقه نمونه‌های مورد نظر برداشت و به روش نقره دی‌اتیل‌دی‌تیوکاربامات (آزمایش شماره 3500 - As B استاندارد متد) تحت آزمایش قرار گرفتند.

  یافته ها: نتایج حاصل از آزمایشات و اندازه‌گیریها نشان داد پارامترهای غلظت، pH ، دمای محلول ورودی و فشار در عملکرد غشاء اسمز معکوس مدل TE 2521 تاثیر داشته و افزایش و یا کاهش هر کدام منجر به تغییر در راندمان و عملکرد آن می گردد. شرایط مطلوب و بهینه عملکرد غشاء تحت تاثیر پارامترهای فوق به صورت زیر تعیین گردید: فشار در محدوده 210-190 پوند بر اینچ مربع، غلظت در محدوده mg/L 5/0-2/0، دما در محدوده C ˚ 30 – 25 و pH در محدوده 8-6. راندمان حذف آرسنیک در شرایط بهینه عملکرد سیستم در حدود 99 – 95 درصد اندازه گرفته شد.

  نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل و راندمان قابل قبول و بالای عملکرد، می توان این روش را به عنوان روشی موثر در حذف آرسنیک در مناطق دارای آب آلوده به آرسنیک به کار برد.


عدالت حسینیان، فرهاد پورفرضی، نسرین سپه وند، شهرام حبیب زاده، بهزاد باباپور، حسین دوستکامی، نسرین فولادی، مهری سیدجوادی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: انفارکتوس میوکارد یکی از شایع ترین علل مرگ در جهان است، که درمان در ساعتهای اولیه و با استفاده از داروهای ترومبولیتیک نقش به سزایی در کاهش مرگ و میر آن دارد. استرپتوکیناز به دلیل ارزان و در دسترس بودن پرمصرف­ترین داروی ترومبولیتیک در ایران است. کاربرد این دارو دارای زمان طلایی است زیرا در ساعت اول حداکثر فایده را دارد. در صورت تجویز آن پس از 3 ساعت از زمان شروع بیماری، از اثرات آن کاسته شده و پس از 12 ساعت تقریباً بی اثر خواهد بود. این مطالعه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد کاندید دریافت استرپتوکیناز را از نظرفاصله زمان شروع علائم تا دریافت دارو مورد بررسی قرار داده است.

  روش کار: مطالعه به صورت مقطعی در بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی اردبیل با تشخیص STEMI انجام پذیرفت و150 نفر از مبتلایانی که با تشخیص کاردیولوژیست تحت درمان با استرپتوکیناز قرار گرفتند مطالعه شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس، تحصیلات، زمان شروع علائم، زمان مراجعه به بیمارستان، زمان دریافت استرپتوکیناز، سابقه بیماری قلبی پیشین، کنترااندیکاسیون ها و عوارض استرپتوکیناز اخذ گردید ومورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: یک صد وپنجاه بیمار بررسی شدندکه 111 نفر(74%) مرد و 39 نفر (26%) زن بودند. میانگین فاصله زمانی شروع علائم تا دریافت استرپتوکیناز، 8 ساعت و 27 دقیقه و و انحراف معیار آن 8 ساعت و 18 دقیقه بود. تنها 45 نفر (41%) از افراد واجد شرایط درمان با استرپتوکیناز این دارو را در زمان ایده آل کمتر از 3 ساعت از بروز علائم دریافت نمودند. اصلی ترین عامل تاخیر در شروع درمان، تاخیر در تصمیم گیری و تحمل درد توسط بیمار با تعداد 56 (61%) تعیین گردید. پس از آن دوری مسافت با (20 بیمار22%)، تأخیر در انتقال به سی سی یو، با 12 بیمار (13%) و عدم تشخیص سریع پزشک با 4 بیمار (043%) قرار داشتند. جنس مرد و سکونت در داخل شهر با شروع سریع تر درمان همراه بودند ولی سطح تحصیلات، سن و سابقه MI قبلی رابطه ای با زمان شروع درمان نداشتند.

  نتیجه گیری: در مطالعه حاضر اکثریت بیماران مبتلا، داروی استرپتوکیناز را در فاصله زمانی طولانی تر از 3 ساعت از شروع علایم دریافت نموده اند .با توجه به عواملی که در این مطالعه با تاخیر مرتبط بوده اند ارائه آموزش های لازم به بیماران دچار بیماری ایسکیمیک قلب مثل بالا بردن اطلاعات بیماران در مورد نقش زمان در بهبود پیش آگهی بیماری و همچنین افزایش دسترسی به مراکز درمان بیماری های قلبی برای ساکنین حومه شهر می تواند به عنوان راهکارهایی برای حفظ محدودیت زمانی تجویز داروی مذکور پیشنهاد شود.


نسرین فولادی، حسین علیمحمدی اصل، فیروز امانی، فرهاد پورفرضی، نسرین همایونفر، منصوره کریم اللهی، حجت اله صفیر، عدالت حسینیان،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری های عروق کرونر، علت اصلی مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در حال توسعه می باشند. دخالت عوامل عفونی از جمله هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک عامل خطر برای سندرم حاد کرونری مطرح می باشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین عفونت هلیکوباکتر پیلوری با سندرم حاد کرونر طراحی و اجرا گردید. روش کار: مطالعه مورد-شاهدی بر روی 300 مورد بیمار با سندرم حاد کرونر و 300 شاهد در مراکز آموزشی درمانی امام خمینی، فاطمی و علوی شهر اردبیل در سال 1388 انجام گرفت. از افراد مبتلا به انفارکتوس حادمیوکارد وآنژین صدری ناپایدار (گروه مورد) و افراد بستری در بخش های ارتوپدی، جراحی و ارولوژی که سابقه بیماری قلبی نداشتند (گروه شاهد) نمونه خون گرفته شد و پس از جدا نمودن سرم، آنتی بادی هلیکوباکترپیلوری به روش الیزا در دو گروه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های آماری t و کای دو در نرم افزار spss تحت آنالیز قرار گرفت. یافته ها: بررسی یافته ها نشان داد که 79 نفر (3/26%) از گروه شاهد و 122 نفر (66/40%) از گروه مورد دارای IgG مثبت بودند و اختلاف بین گروه ها معنی دار بود ( 05/0 > p ) بررسی عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی تائید شده در افراد گروه مورد و شاهد نشان داد که در افراد IgG مثبت عوامل خطرزای قلبی عروقی نسبت به موارد منفی و مشکوک IgG بیشتر بود ولی مقایسه عوامل خطرزا بین دو گروه مورد و شاهد به غیر از یک مورد تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد ولی مقایسه پرفشاری خون و سابقه بیماری قلبی بین افراد با سرولوژی مثبت در دو گروه مورد و شاهد تفاوت آماری معنی داری داشت ( 05/0 > p ). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که احتمالا عفونت با هلیکوباکترپیلوری در بروز سندرم حاد کرونر دخیل می باشد لذا مطالعات تکمیلی بیشتری جهت اثبات ارتباط سندرم حاد کرونر و عفونت هلیکوباکتر پیلوری پیشنهاد می شود.
بهزاد داورنیا، پروین مهدی پور، مرتضی عطری، سید سعید حسینی اصل،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف : سرطان پستان از جمله شایعترین بیماریهای زنان در سراسر جهان می باشد. ژن BRCA1 به عنوان یک ژن سرکوبگر تومور شناخته شده است که فقدان آن منجر به آسیبهای متنوعی در ژنوم می گردد. بنابراین تغییرات در سطح بیان ژن BRCA1 می تواند منجر به آسیب پذیری سلول پستانی نسبت به عملکرد انکوژنها گردد. در این مطالعه سعی بر بررسی ارتباط میان سطح بیان ژن BRCA1 و داده های پاتولوژیکی تومورهای سرطان پستان، علی الخصوص درجه تومور می باشد.

  روش کار : جهت بررسی کیفی و کمی بیان ژن BRCA1 در 27 بیمار مبتلا به سرطان پستان اولیه از روشهای RT-PCR و Q-RT-PCR استفاده شد و بهره گیری از روش Nested RT- PCR (جهت جلوگیری از کسب پاسخهای منفی کاذب) به افزایش دقت آزمایش یاری رساند.

  یافته ها: هشتاد و پنج درصد از بیماران، بیان ژن BRCA1 را نشان دادند. ارتباطات معنی دار میان وجود بیان BRCA1 و درجه تومور مشاهده گردید. میان سطح بیان ژن BRCA1 و درجه تومور بیماران نیز ارتباط معنی دار (P<0.05) بدست آمد. به گونه ای که کاهش بیان ژن با افزایش درجه تومور مرتبط بود.

  نتیجه گیری: با توجه به نقش پر اهمیت ژن BRCA1 در سرکوب پیشرفت تومور از راههای مختلفی نظیر ترمیم DNA آسیب دیده و همسو با دیگر نتایج بدست آمده، مطالعه حاضر آشکار ساخت که کاهش بیان ژن BRCA1 با افزایش وخامت تومور مرتبط است.


ثنا ملاحسینی، لطف اله خواجه پور، مهناز کسمتی، عبدالرحمن راسخ،
دوره 12، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان داده اند که گلوکوکورتیکوئیدها فرآیند یادگیری و حافظه را با اثر بر اجزای مختلف سیستم لیمیبک، از جمله آمیگدال، تحت تاثیر قرار می‏دهند. آمیگدال یکی از نواحی مهم مغزی درشکل گیری حافظه است. با توجه به اینکه ناحیه قاعده­ای-جانبی آمیگدال ( BLA : Baso-Laterl Amygdala ) دارای توزیع گسترده­ای از گیرنده‏های موسکارینی استیل کولین است، در تحقیق حاضر، اثر تزریق پیلوکارپین در درون ناحیه BLA بر اثر دگزامتازون بر فراخوانی حافظه مورد بررسی قرار گرفته است.

  روش کار: یادگیری اجتنابی مهاری به عنوان یک مدل یادگیری، با استفاده از دستگاه Step-through ، در 80 سر موش صحرائی نر از نژاد ویستار بررسی گردید. همه حیوانات به صورت دو طرفه در ناحیه BLA کانول گذاری شدند. آزمایش‏های رفتاری، یک هفته بعد از جراحی، طی دو مرحله آموزش (یادگیری) و آزمون (فراخوانی) با فاصله۲۴ ساعت انجام گرفتند. باثبت زمان تاخیر ورود حیوان به بخش تاریک دستگاه و مدت زمان صرف شده در این بخش، در مرحله آزمون، فراخوانی حافظه آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت.

  یافته ها: تزریق زیرپوستی دگزامتازون پیش از آزمون، فراخوانی حافظه را در حیواناتی که یک روز قبل آموزش دیده بودند، تخریب نمود. تزریق پیلوکارپین (موش/میکروگرم۲و۱)، آگونیست گیرنده موسکارینی کولینرژیک، به درون ناحیه BLA قبل از استعمال دگزامتازون، مانع از اثر تخریبی دگزامتازون بر فراخوانی حافظه گردید.

  نتیجه‏گیری: یافته­های این تحقیق نشان داد که اثرتخریبی گلوکوکورتیکوئیدها بر فرآیندهای حافظه ممکن است با کاهش عملکرد مکانیسم موسکارینی کولینرژیک ناحیه BLA میانجی‏گری گردد.


بهزاد باباپور، شهرام حبیب زاده، علیرضا محمدزاده، نفیسه مافی، الهام عتیقی، عدالت حسینیان، بیتا شهباززادگان،
دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: دوزهای پایین آسپرین به طور گسترده ای در پیشگیری و درمان بیماری قلبی عروقی استفاده می ‏ شود. اثرات دوگانه آسپرین بر روی اسید اوریک خون نشان داده است که دوزهای بالای آسپرین باعث افزایش دفع ادراری اسید اوریک می شود و دوزهای پایین 2-1 گرم در روز باعث احتباس اسیداوریک می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثر آسپرین با دوز پایین بر سطح سرمی اسید اوریک خون در بیماران ایسکمیک قلبی انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. تعداد 60 بیمار از بین مراجعین به درمانگاه قلب بیمارستان امام از تاریخ 1/5/87 لغایت 1/5/88، که اندیکاسیون دریافت آسپرین با دوز کم را داشتند انتخاب شد و اطلاعات بیماران اعم از سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین، قبل و بعد از تجویز آسپرین در پرسشنامه‌های مخصوص وارد شد و داده‌ها با آزمون آماری تی زوجی و ویلکاکسون مقایسه شد.

  یافته ها: از بین 60 مورد بررسی 11 نفر (3/18%) زیر 50 سال سن و 49 نفر (7/81%) نیز بالاتر از 50 سال سن داشتند. از این تعداد 38 نفر (3/63%) مرد و 22 نفر (7/36%) زن بودند. 3/53 درصد بیماران افزایش سطح سرمی اسیداوریک داشته و 7/46 درصد افزایش نداشتند. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران کمتر از 50 سال قبل و بعد از تجویز آسپرین دیده نشد. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران قبل و بعد از تجویز آسپرین وجود داشت و سطح سرمی اسید اوریک بیماران بعد از تجویز آسپرین به میزان 1/0 واحد افزایش یافت.

  نتیجه‌گیری: دوز پایین آسپرین (80 میلی‌گرم در روز) باعث افزایش خفیف ولی معنادار در سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین بیماران در محدوده سنی بالای 50 سال می‌گردد.


شهرام حبیب زاده، احمد قاسمی، محرم آقابالایی، جعفر محمدشاهی، بیتا شهباززادگان، ناصر محمودی، جعفر حسینی، یونس ششگلانی، ناهید پورمحمدجان،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: با بروز ویروس آنفلوانزای H1N1 نوپدید و به دلیل کثرت مراجعین به درمانگاه ونیز افزایش قابل ملاحظه موارد بستری در زمان پاندمی، مطالعه حاضر با هدف بررسی بیمارانی که با تشخیص احتمالی آنفلوانزای H1N1 در بیمارستان امام خمینی اردبیل بستری شده بودند انجام گردید. بیماران از نظر علائم بالینی، آزمایشگاهی و پیامد بستری (شامل مرگ و میر و تشخیص قطعی) مطالعه شدند. میزان اشغال تخت در بخش ها و آی سی یو و میانگین روزهای بستری محاسبه گردید.

  روش کار: مقاله حاضر محصول یک مطالعه مقطعی است. کلیه 118 بیمار مبتلا به علائم تنفسی حاد که از اول آبان تا آخر دی ماه سال 1388، با تشخیص احتمالی آنفلوانزای H1N1 نوپدید حداقل یک روزدر بیمارستان بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که بدون دخالت تیم درمان در روند آن جمع آوری شد. پرسش نامه حاوی اطلاعات دموگرافیک، علایم بالینی، یافته های آزمایشگاهی و تظاهرات رادیوگرافیک وپیامد بیماری بود. نتایج بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

  یافته ها : تعداد 118 بیمار مطالعه شدند. 71 بیمار (2/60%) زن و 47 بیمار (8/39%) مرد بودند. میانگین سنی افراد بستری شده 64/15 ± 81/33 سال وبیشترین نسبت مبتلایان بستری شده در محدوده سنی 15 تا 30 سال بود. شایعترین یافته در گرافی سینه انفیلتراسیون ریوی دو طرفه و شایعترین شکایت تب، ضعف و بیحالی بود. 7/12 درصد از بیماران اسهال داشتند. لکوپنی ( WBC < 4000) و لکوسیتوز ( WBC > 10000) به ترتیب (58/4) درصد و ( 02/33) درصد از موارد وجود داشت. 9 نفر(7%) به دلیل نیاز به مراقبت های ویژه به آی سی یو منتقل شدند. در 21 مورد (18%) نتیجه تست واکنش زنجیره ای پلی مراز مثبت شد که شامل 3 نفر از 9 بیمار بستری در ICU هم می شد. مورتالیته بیماران بستری شده در آی سی یو که تشخیص آنها قطعی شد 33% بود. 3/48 درصد از بیماران بستری حداقل یک بیماری مستعد کننده زمینه ای داشتند. تعداد کل روزهای بستری، 577 روز بود که شامل 519 روز بستری در بخش و 58 روز بستری در ICU بود. میانگین روزهای بستری برای هر نفر بیمار 88/4 روز بود.

  نتیجه گیری: نشانه یا علامتپاتوگونومیک بالینی برای افتراق عفونت H1N1 از سایر عفونت های دستگاه تنفسی وجود نداشت. انفیلتراسیونهای دوطرفه ریوی در گرافی سینه، وجود قابل ملاحظه اسهال و لکوپنی به عنوان تظاهرات غیر معمول و نسبت بالای خانم های حامله در بین افراد بستری شده از مهمترین یافته ها بودند.


حسین دوستکامی، عدالت حسینیان، عفت مظاهری، ناصر اصلان آبادی، صمد غفاری، بهرام سهرابی، ایرج محمدزاده، فرهاد پورفرضی، ناصر مویدنیا،
دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ضایعات محل دو شاخه شدن عروق کرونر از ضایعات مهم و پیچیده باانواع متفاوت استراتژیهای درمانی هستند. در این مطالعه بیماران مبتلا به ضایعات دو شاخه تحت درمان قرار گرفتند و پیامدهای بالینی طی دوره نه ماهه مورد پیگیری قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که از دی ماه 1386 تا اسفند 87 در مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی تبریز انجام شد، 96 بیمار (83 نفر مرد و 13 نفر زن) مورد مطالعه قرار گرفتند .بیماران بر اساس استفاده از یک یا دو استنت و همچنین استفاده از استنت دارویی و غیر دارویی در دو گروه قرار گرفتند و بعد از آنژیو پلاستی تشخیصی در صورت وجود ضایعات دو شاخه بر اساس تقسیم بندی مدینا بر حسب نوع ضایعه آنژیو پلاستی انجام گرفت. در صورت وجود درد، تغییرات الکتروکاردیوگرام و اندیکاسیون آنژیوگرافی اقدام تشخیصی مناسب طی مدت زمان پیگیری انجام گردید. پیامدهای بالینی شامل حوادث حاد عروق کرونری ثبت شد ند و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازSPSS-16  انجام شد. جهت مقایسه ارتباط متغیر ها از آزمونهای کای دو، فیشر وT test  استفاده گردید.
یافته ها: 5/86% بیماران مرد و 5/13% زن بودند. متوسط سن بیماران 9/9 ±56 سال، شایعترین عامل خطر هیپرتانسیون (7/47%) و شایعترین شکایت در هنگام مراجعه آنژین پایدار (2/55%) بود. 26٪ سابقه MI و 2/7٪ PCI و 2/5٪ سابقه CABG داشتند. در 5/65٪ بیماران شایعترین محل ضایعه محل دو شاخه شدن شریان قدامی نزولی چپ بود. در 4/10٪ شایعترین عارضه خونریزی خفیف از محل آنژیوگرافی بود و 2/5% بیماران هماتوم ملایم داشتند. از نظر وجود شرح حال سکته قلبی و مراجعه با آنژین پایدار و صعود قطعه ST در الکتروکاردیوگرام بین دو گروه، دارای یک و دو استنت، تفاوت معنی دار موجود بود (03/0=p). همچنین از نظر وجودگرفتاری و طول ضایعه در شاخه فرعی انجامKissing balloon  بعد از تعبیه دو استنت تفاوت معنی‏داری بین این دو گروه نشان داد. در بین دو گروه دارای استنت دارویی و استنت غیر دارویی، زمان پروسیجر، دوز رادیاسیون و زمان فلوروسکوپی بین دو گروه تفاوت معنی‏دار وجود داشت (05/0=p) از نظر حوادث حاد عروق کرونری کلی درشش ماه اول در گروه دارای دو استنت این حوادث بیشتر و تفاوت معنی‏دار بود.
نتیجه گیری: سن بیماران در این مطالعه پایین بود و در بسیاری از این بیماران استنت غیر دارویی مورد استفاده قرار می‏گیرد و بدین علت نتایج استفاده از دو استنت غیر دارویی با پیامدهای نامطلوبی همراه است.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.25 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623