|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای بلبلی
محسن یعقوبی، لطفعلی بلبلی، عباس نقی زاده، آیدین ولیزاده، صمد صفرزاده، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : خطر بیماریهای عروق کرونر قلب با افزایش فشار خون در افراد مبتلا به فشار خون و افرادی که فشار خون طبیعی دارند، افزایش مییابد. تغذیه نیز تأثیر قابل توجهی بر روی فشار خون دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات توأم مصرف کافئین، تحرک پائین و فعالیت قدرتی بر فشار خون بود. روش کار: در یک مطالعه یک سویهکور 20 مرد سالم و غیر ورزشکار دانشگاه محقق اردبیلی به صورت تصادفی انتخاب وبر اساس سن و شاخص توده بدنی در دو گروه کافئین و دارونما قرار گرفتند. فعالیت قدرتی مورد نظر شامل تکرارهایی تا خستگی با وزنههایی که 60 درصد قدرت بیشینه، برای هر یک از چهار حرکت: پرسسینه، پرس پا، نشست و برخاست، کشش جانبی از پشت بود. این فعالیت، یک ساعت پس از مصرف کافئین (6 میلیگرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن) یا دارونما (دوز مشابه نشاسته) برای هر یک از آزمودنیها انجام شد. فشار خون آزمودنیها در سه مرحله، قبل از مصرف کافئین یا دارونما، یک ساعت پس از مصرف کافئین یا دارونما و بلافاصله بعد از پایان هر فعالیت اندازهگیری شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها : نتایج نشان داد که فشار خون سیستولی، دیاستولی و میانگین فشار خون شریانی با مصرف کافئین در حالت استراحت افزایش یافت ( 05/0 £ p) اما در پایان فعالیت، تفاوت بین کافئین ودارونما معنیدار نبود . نتیجهگیری: با توجه به یافتهها، مصرف کافئین در هنگام استراحت باعث افزایش فشار خون افراد میگردد با این حال به نظر نمیرسد که مصرف این ماده قبل از تمرینات قدرتی، بتواند عامل خطرناکی برای افراد سالم غیر فعال بشمار آید.
بهمن ابراهیمی ترکمانی، معرفت سیاه کوهیان، علی خازنی، سجاد انوشیروانی، لطفعلی بلبلی، مریم اسدی، دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در طی دو دهه گذشته، تحقیقات زیادی برای درک تأثیر ژنتیک بر عملکرد ورزشی تمرکز داشتهاند. توالییابی کل اگزوم پتانسیل زیادی برای شناسایی واریانتهای ژنتیکی مرتبط با عملکرد جسمانی دارد، اما با این وجود در تحقیقات ژنتیک ورزشی هنوز از این تکنیک جدید استفاده نشده است. بنابراین هدف از نگارش مقاله حاضر گزارش واریانتهای جدید در ژنهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلانی (ACE، NOS3، IGF1R و IL-6) در یکی از قهرمانان وزنهبرداری جهان با استفاده از روش توالی یابی کل اگزوم بود.
روش کار: پس از اخذ رضایتنامه کتبی از یکی از ورزشکاران عضو تیم ملی وزنهبرداری مردان، 5 سیسی خون دریافت شد و پس از استخراج DNA از نمونه خون، با استفاده از روش توالییابی کل اگزوم مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از توالییابی کل اگزوم نشان دهنده وجود واریانت بد معنی (99454613G>A) در ژن IGF1R، پلیمورفیسم (22771156C>T) در ژن IL-6، پلیمورفیسمهای (61564052A>G و 61573761T>C) در ژن ACE و پلیمورفیسمهای (150695726T>C و 150704250C>G) در ژن NOS3 بود.
نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل توالی یابی کل اگزوم واریانت و پلی مورفیسم هایی را در ژنهای مرتبط با هایپرتروفی و قدرت عضلانی در این وزنه بردار نخبه نشان داد. تحقیقات دیگری با حجم نمونه بیشتر جهت بررسی ارتباط این واریانت و پلیمورفیسمها با عملکرد ورزشکاران قدرتی مورد نیاز است.
بهزاد آزادی، لطفعلی بلبلی، مصطفی خانی، معرفت سیاهکوهیان، آمنه پوررحیم، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عامل رشد شبه انسولینی-1 (IGF-1) نقشهای متنوعی دارد، اما شواهد علمی نشان میدهد که آن یک نشانگر زیستی مرتبط با شاخصهای آمادگی جسمانی و سلامتی است. از این رو مطالعه حاضر به بررسی تاثیر هشت هفته تمرین دو قطبی بر شاخص های سرمی محور GH/IGF-1 مردان جوان فعال پرداخت.
روش کار: در این مطالعه نیمهتجربی، 20 مرد جوان 25-18 ساله انتخاب و پس از همگنسازی بر اساس درصد چربی و میزان آمادگی هوازی به صورت تصادفی در دو گروه تمرین دو قطبی (10= n) و کنترل (10= n) جایگزین شدند. گروه حجم تمرینی دو قطبی، 80-70 درصد حجم تمرینات اصلی (30 دقیقه) را با شدت سبک تا متوسط با شدت 60-50 درصد ضربان قلب ذخیره (RHR) و 30-20 درصد باقیمانده را با شدت 95-85 درصد RHR اجرا کردند؛ به این صورت که دو دوره با 3 تکرار 30-15 ثانیهای که پس از هر تکرار 60-30 ثانیه استراحت فعال و پس از هر دوره 3 دقیقه استراحت فعال داشتند. خونگیری از تمام آزمودنیها در سه مرحله پیش آزمون 24 ساعت قبل از شروع آزمون و پس از 12 ساعت ناشتایی و نمونههای پس آزمون یکی بلافاصله بعد از جلسه اول و دیگری 48 ساعت بعد از پایان آخرین جلسه تمرین جمعآوری شدند.
یافتهها: تمرینات دو قطبی باعث افزایش معنیدار سطح هورمون رشد و IGF-I آزاد پس از یک جلسه تمرین و برنامه هشت هفتهای تمرین دوقطبی شد. با این حال، سطح IGF-1 تام پس از یک جلسه تمرین و برنامه هشت هفتهای تمرین دوقطبی به طور معنی داری کاهش یافت. همچنین در سطوح IGFBP-3 و IGFBP-5 پس از یک جلسه تمرین و برنامه هشت هفتهای تغییر معنی داری مشاهده نگردید و نیز سطوح ALS پس از یک جلسه تمرین تغییر معنی داری نداشت اما پس از هشت هفته تمرین دوقطبی به صورت معنی داری کاهش یافت.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر به نظر میرسد استفاده از تمرینات دوقطبی ممکن است روش مناسبی برای بهبود عملکرد هورمونی و ارزیابی سطح سلامتی و آمادگی جسمانی مردان جوان باشد.
|
|
|
|
|
|