|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای بخشی
حسین نوق، علی خدادادی، حمید بخشی، دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
زمینه و هدف: مهمترین عامل تعیین کننده پیش آگهی در بیماران با سکته قلبی حاد اندازه ناحیه انفارکته است و مهمترین اقدام جهت محدود کردن ناحیه انفارکته برقراری مجدد جریان خون این ناحیه می باشد که با استفاده از داروهای ترمبولیتیک صورت می گیرد. اندازه ناحیه انفارکته ارتباط مستقیم باعملکرد بطن چپ دارد . وجود موج Q الکتروکاردیوگرام بعد از درمان ترومبولیتیک با افزایش مرگ و میر در 30 روز اول بعد از انفارکتوس همراه می باشد. از طرفی تغییرات الکتروکاردیوگرام بعد از درمان ترمبولیتیک می تواند پیشگویی کننده عملکرد بطن چپ باشد . هدف این مطالعه بررسی رابطه تشکیل موج Q با عملکرد بطن چپ بعد از درمان ترمبولیتیک در بیماران با سکته قلبی حاد می باشد . روش کار: در این مطالعه تحلیلی 176 بیمار مبتلا به اولین حمله سکته قلبی حاد بر اساس معیارهای سازمان بهداشت جهانی تحت درمان ترمبولیتیک با استرپتوکیناز قرار گرفته و مورد بررسی قرار گرفتند. الکتروکاردیوگرام 24 ساعت اول پس از درمان و روز ترخیص (معمولا روز ششم ) از نظر وجود موج Q پاتولوژیک مورد بررسی قرار گرفت. از تمامی بیماران در روز ترخیص اکوکاردیوگرافی به عمل آمد و عملکرد بطن چپ با روش سیمپسون اندازه گیری شد. اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و با آزمون آماری مجذورکای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: 4/82% بیماران دارای موج Q پاتولوژیک و 6/17% بدون موج Q پاتولوژیک در روز ترخیص بودند. کسرجهشی بیش از 55% در 6/51% بیماران بدون موج Q پاتولوژیک در مقایسه با 9/26%در بیماران با موج Q پاتولوژیک در الکتروکاردیوگرام وجود داشت (001/0 p= ) ، همچنین وجود موج Q الکتروکاردیوگرام در مردان بیشتر از زنان بود (3/73% در مقابل 4/56%). نتیجه گیری: وجود موج Q الکتروکاردیوگرام در بیماران با اولین حمله سکته قلبی حاد پس از درمان با ترمبولیتیک با عملکرد بطن چپ ارتباط دارد و نشان دهنده اختلال عملکرد بطن چپ در این بیماران می باشد .
شادی شاهسوان، عبدالعزیز رستگار لاری، بیتا بخشی، پرویز اولیاء، ملیحه نوبخت، دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: جنس شیگلا باکتریهای گرم منفی هستند که عامل بیماری شیگلوزیس بوده و در کودکان زیر دو سال، افراد مسن و کسانی که ضعف سیستم ایمنی دارند میتواند مشکل ساز شود. آنچه که امروزه درمان بیماریهای عفونی را پیچیده میکند؛ مقاومت همزمان به چند آنتی بیوتیک میباشد.گونه های شیگلا نیز مانند سایر باکتریها به آنتی بیوتیکهایی که به صورت معمول در درمان شیگلوزیس استفاده میشود، مقاوم شده اند. هدف این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و مقاومت به تتراسایکلین و آزیترومایسین در جدایه های شیگلا میباشد.
روش کار: 50 جدایه شیگلا از کودکان زیر پنج سال مبتلا به اسهال از سه بیمارستان در شهر تهران جمع آوری و وارد مطالعه شدند که شناسایی آنها به روش های بیوشیمیایی، آگلوتیناسیون و مولکولی (ژنهای ,rfc ipaH, wbgz) انجام شد. حساسیت ضدمیکروبی با روش دیسک آگار دیفیوژن برای آمپی سیلین، آزیترومایسین، سیپروفلوکساسین، داکسی سایکلین، لووفلوکساسین، ماینوسایکلین، نالیدیکزیک اسید، نورفلوکساسین، استرپتومایسین، تری متوپریم سولفامتوکسازول و تتراسایکلین و بررسی حداقل غلظت بازدارندگی برای تتراسایکلین و آزیترومایسین انجام شد.
یافته ها: از 50 جدایه شیگلا 16 درصد به عنوان شیگلا فلکسنری و 84 درصد به عنوان شیگلا سونئی شناسایی شدند. 98 درصد همزمان به چند دارو مقاوم بودند. بیشترین جدایه ها به استرپتومایسین، تری متوپریم سولفا متوکسازول، تتراسایکلین و داکسی سایکلین مقاوم بودند. مقاومت به آزیترومایسین 6 درصد گزارش شد. تمامی جدایه ها به نورفلوکساسین و لووفلوکساسین حساس بودند. در این مطالعه نه الگوی مقاومت برای شیگلا مشاهده شد.
نتیجه گیری: مقاومت به تتراسایکلین در این جدایه ها بسیار بالا بوده و همچنین مقاومت به آزیترومایسین هم به عنوان آنتی بیوتیکی که در سالهای اخیر استفاده میشود قابل ملاحظه میباشد.
محمدرضا نصیرزاده، سید سجاد حجازی، محمد بخشی، سعید تقی نسب، حیدر طایفه ستاری، پویا نویدی فر، دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: وینکریستین یک داروی ضدسرطان با کاربرد گسترده است که در درمان سرطانهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. رزوراترول یک پلی فنول طبیعی است که در منابع گیاهی بسیاری وجود دارد. مطالعات بسیاری اثرات ضد التهابی و آنتی اکسیدانی آن را گزارش کردهاند. در این مطالعه اثرات محافظتی رزوراترول بر آسیب اکسیداتیو ناشی از وینکریستین بر بافت تخمدان موش سوری بررسی گردید.
روش کار: در این مطالعه تعداد 32 سر موش سوری بالغ با وزن 20 تا 25 گرم به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی تقسیم شد. 1- گروه کنترل، 2- گروه وینکریستین، 3- گروه وینکریستین- رزوراترول، و 4) گروه رزوراترول. موشها داروی وینکریستین را با دز mg/Kg 3 هفتهای یکبار بمدت 4 هفته و رزوراترول را با دز mg/Kg30 روزانه بمدت 28 روز از طریق گاواژ معدی دریافت کردند. در پایان مطالعه شاخص پراکسیداسیون چربی (MDA) و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC) و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان سوپراکسید دسموتاز (SOD) وگلوتاتیون پراکسیداز (GPX) بافت تخمدان و رحم حیوانات مورد مطالعه اندازهگیری شد. همچنین انواع فولیکولهای تخمدانی شمارش گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که درگروه وینکریستین سطح MDA افزایش و سطح TAC و میزان فعالیت SOD و GPX بافت تخمدان و رحم کاهش معنیداری داشته است (0/05 <p). در حالی که تیمار موشها با رزوراترول بطور معنیداری سطح MDA را کاهش و میزان فعالیت SOD و GPX بافت تخمدان و رحم را افزایش داد (0/05 <p) همچنین مشخص گردید رزوراترول تعداد فولیکولهای اولیه و مقدماتی را افزایش و فولیکولهای آترتیک را کاهش میدهد (0/05 <p).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشانگر اثرمحافظتی رزوراترول بر آسیب اکسیداتیو القا شده توسط وینکریستین در بافت تخمدان و رحم موش سوری میباشد.
- سودابه کاظمی اسکی، ماندانا منصور قناعی، - محمد بخشی، صدیقه باب اقبال، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تولد نوزاد کم وزن یکی از جدیترین مشکلات بهداشتی جهان محسوب میگردد که فشار فوق العادهای را بر سیستم خدمات بهداشتی و افراد خانواده تحمیل میکند. هدف از این مطالعه مقایسه عوامل مادری پیش بینی کننده کموزنی در نوزادان ترم کم وزن (LBW)و طبیعی مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا (س) رشت بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مقطعی تحلیلی بود که روی 264 نوزاد به منظور مقایسه عوامل مادری پیش بینیکننده کم وزنی در نوزادان ترم کم وزن و طبیعی مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا (س) رشت در سال 1397 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش چک لیست شامل دو قسمت بود. قسمت اول مربوط به مشخصات نوزاد (جنس، وزن و سن حاملگی نوزاد متولد شده) و قسمت دوم مربوط به مشخصات مادر بود. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی ارتباط بین متغیرها هم از آمار استنباطی شامل آزمونهای منویتنییو، کایدو، فیشر و رگرسیون لجستیک بهره گرفته شد.
یافتهها: در این مطالعه فراوانی میزان تحصیلات در گروه مادران با نوزادان ترم کم وزن کمتر بود (0/024=p)، همچنین زایمان طبیعی در بین مادران با نوزادان کم وزن (0/0001 =p) بیشتر گزارش شد. همچنین میانگین BMI و وزن شروع بارداری و اضافه وزن در مادران با نوزادان ترم با وزن طبیعی بیشتر بود (0/0001= pدر همه). آپگار دقیقه اول و آپگار دقیقه پنجم در مادران با نوزادان ترم کم وزن کمتر بود ( 0/002= pو 0/0001=p). همچنین مشخص گردید که سن بارداری (هفته) در مادران با نوزادان ترم کم وزن کمتر بود (0001/0 =p).
نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده افزایش هر هفته بارداری احتمال افزایش 3/11 درصد طبیعیشدن وزن نوزادان متولد شده را به همراه دارد.
|
|
|
|
|
|