[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای بابائی

عباس یزدانبد، فاطمه صمدی، رضا ملک زاده، مسعود بابائی، منوچهر ایران پرور، احد اعظمی،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده

  زمینه و هدف : مطالعات انجام شده در استان اردبیل در سال های اخیر نشان می دهد سرطان های دستگاه گوارش فوقانی شایع ترین نوع سرطان در استان اردبیل است. با توجه به اینکه مطالعه ای در مورد میزان بقای بیماران در این استان انجام نشده است لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان بقای بیماران مبتلا به سرطان های دستگاه گوارش فوقانی و ارزیابی تاثیر خصوصیات دموگرافیک سرطان های گوارشی، عوامل خطر، نوع و درجه هیستوپاتولوژی، محل تومور و درمان انجام شده بر میزان بقای بیماران انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه آینده نگر و از نوع توصیفی- تحلیلی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بود که با مراجعه به منزل 420 مورد سرطان دستگاه گوارش فوقانی شامل 141 مورد سرطان مری و 279 مورد سرطان معده که در طی سال های 1379 تا 1382 در تنها درمانگاه فوق تخصصی گوارش استان اردبیل تشخیص داده شده بودند، تکمیل شد.

  یافته ها: در این مطالعه گروه تحقیق موفق به پیدا کردن آدرس 299 بیمار و ثبت اطلاعات آنان شد. تاریخ فوت 55 بیماری که آدرس دقیق نداشتند از اطلاعات برنامه ثبت مرگ استان به دست آمد و در نهایت آدرس 66 بیمار یافت نشد. میزان بقای 4-1 ساله بیماران به ترتیب 9/25%، 1/11%، 5/4% و 8/1% محاسبه شد. در این مطالعه مردان طول عمر کمتری در مقایسه با زنان داشتند و طول عمر بیماران با سرطان مری بیشتر از سرطان معده بود. کمترین میزان بقا مربوط به آدنوکارسینوم از نوع سلول های نگین انگشتری ( Signet Ring Cell ) بود. بیماران جراحی شده در مقایسه با بیمارانی که جراحی نشده بودند طول عمر بیشتری داشتند. درجه هیستوپاتولوژی، سن در زمان تشخیص، سابقه خانوادگی مثبت برای سرطان های دستگاه گوارش فوقانی، مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر هیچ گونه تاثیری در میزان بقای بیماران نداشتند.

  نتیجه گیری: طول عمر بیماران مطالعه حاضر در مقایسه با سایر کشورهای توسعه یافته بسیار کمتر است که به علت تاخیر در تشخیص و کمبود امکانات درمانی است.


فریده گلفروشان، عفت خدائیانی، شهلا بابائی نژاد ، دلارا لاغوثی ،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف:دیابت از نظر بالینی و ژنتیکی گروه ناهمگونی از اختلالات است که با سطوح بالای غیر طبیعی گلوکز در خون مشخص می شود. پوست هم در اثر تغییرات متابولیکی حاد و هم در اثر عوارض دژنراتیو مزمن دیابت درگیر می شود . ضایعات پوستی به طور شایع در بیماران دیابتی دیده شده وبه طور عام حدود 30% از این بیماران اختلالات پوستی دارند. این مطالعه با هدف بررسی شیوع ضایعات پوستی در بیماران دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه پوست و دیابت بیمارستان سینای تبریز طرح ریزی و انجام شد.

  روش کار: مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که در بیماران دیابتی دارای ضایعه پوستی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت و پوست بیمارستان سینای تبریز در سال 1382 انجام شد. پرسشنامه ای با متغیرهای از قبیل سن، جنس، شغل، نوع دیابت، مدت دیابت، کنترل قند خون، دریافت درمان منظم، نوع ضایعه و غیره تهیه و برای هر بیمار دارای ضایعه پوستی به طور جداگانه تکمیل شد. ضایعات پوستی ناشی از سوختگی، از مطالعه حاضر حذف شدند. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های مجذور کای و فیشر تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: در 500 بیمار مبتلا به دیابت، 80 بیمار (16%) ضایعه پوستی داشتند. 5/57% این بیماران مرد و 2/91% بیماران دیابت نوع II داشتند. متوسط سن بیماران 54/1 ± 86/56 سال بود و متوسط مدت دیابت 82/0 ± 87/10 سال به دست آمد. بیشترین گروه سنی دارای ضایعه پوستی، جمعیت بالای 50 سال بودند. زخم نکروتیک30 مورد (6%) و درموپاتی دیابتی 22 مورد (4/4%) شایع ترین ضایعات پوستی در بیماران دیابتی بودند، در حالی که سایر ضایعات مثل عفونت ها، اسکلرودرموئید، ضایعات منگنه ای، زخم نوروپاتیک، دیابتیک بولا، درماتیت و لیکن پلان شایع نبودند. 5/97% بی ماران دیابتی دارای ضایعه پوستی کنترل ضعیف قند خون داشتند. میزان زخم پای دیابتی (مجموع زخم نوروپاتیک، نکروتیک، منگنه ای وسلولیت) 12% بود که در 6/21% منجر به قطع عضو شده بود.

نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که میزان ضایعات پوستی در بیماران دیابتی در مقایسه با مطالعات سال های قبل کاهش یافته است که می تواند به علت افزایش دانش و توجه بیماران به بیماری دیابت و عوارض آن باشد.
سمیرا بابائیان امینی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، میترا نیافر، سروین سنائی،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از بیماریهای متابولیک شایع در جهان بوده و ارتباط زیادی با چاقی دارد. چاقی مرکزی نیز با افزایش خطر دیابت، بیماری قلبی- عروقی، هیپرانسولینمی توام است. هیپرانسولینمی علت اصلی زنجیره اختلالات مرتبط با چاقی شکمی می‏باشد. مطالعات نشان داده میوه ها، سبزیجات و نوشیدنی‏های غنی از ترکیبات فنولی احتمالاً میزان ابتلا به دیابت را کاهش می دهند. یکی از میوه های غنی از فلاونویید، انار است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر فرآورده تجاری بدون شیرین کننده آب انار بر روی الگوی قند، فاکتور التهابی، شاخصهای تن سنجی انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 50 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 در محدوده سنی 50-30 سال به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه مداخله (25 نفر) روزانه 240 سی سی آب انار شیرین نشده و گروه کنترل (25 نفر) که روزانه 240 سی سی آب به مدت دو ماه مصرف کردند. قند خون ناشتا، فاکتورالتهابی(hs-CRP)اندازه های آنتروپومتری شامل وزن، قد، دور کمر، دور باسن، نمایه توده بدن در ابتدا و پس از هشت هفته اندازه گیری شد. از برنامه Nutritionist IV، آزمون Independent sample t-test و Paired sample t-test برای آنالیز داده ها استفاده گردید.
یافته ها: مقایسه غلظت قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله ، نمایه توده بدنی و hs-CRP بین دو گروه در ابتدای مداخله اختلاف معنی‏داری را نشان نداد. در گروه مداخله شاخص مقاومت انسولینی، وزن بدن، دور کمر و دور باسن به صورت معنی‏داری کاهش یافت (به ترتیب 05/0>p<0/05,p<0/05,p<0/01 ,p) در حالی‏ که مقایسه قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله، hs-CRP  اختلاف معنی داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاکی از تاثیر مثبت مصرف روزانه آب انار بر بهبود مقاومت انسولینی، وزن، دور کمر و دور باسن بود.


آمنه پوررحیم قورقچی، پروین بابائی، ارسلان دمیرچی، بهرام سلطانی، سمانه قربانی،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: چا قی و افزایش چربی احشایی پس از یائسگی، با تغییرات نامطلوب پروفایل لیپید، سندروم متابولیک و بیماری&rlmهای قلبی- عروقی همراه است. هدف این تحقیق تعیین اثر تعاملی هشت هفته تمرین هوازی- مقاومتی به همراه استروژن درمانی جایگزینی بر میزان چربی احشایی و عوامل خطر قلبی- عروقی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود.

روش کار: ابتدا تعداد50 رت ماده ویستار تحت جراحی اوارکتومی قرار گرفتند و سپس به گروه های 10 تایی شامل اوارکتومی ( OVX )، اوارکتومی+ تمرین ( Ovx+Exe )، اوارکتومی+ تمرین+ استروژن ( Ovx+Exe+Est )، اوارکتومی+ استروژن درمانی ( Ovx+Est ) و اوارکتومی+ شاهد تزریق ( Ovx+Oil ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین 3 روز در هفته، روزانه 60 دقیقه با سرعت 20 متر بر دقیقه، شیب 10 درجه و وزنه ای معادل 3% وزن بدن جونده که به دم حیوان متصل بود، به مدت هشت هفته بر روی نوارگردان اجرا شد. استروژن طی هشت هفته شامل30 میکروگرم 17- بتا استرادیول والرات محلول در 2/0 میلی&rlmلیتر روغن کنجد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به روش زیرجلدی تزریق شد. گروه تمرین+ استروژن دو مداخله تمرین و استروژن درمانی را با روند مشابهی دریافت کردند. برای مقایسه میانگین متغیرها در گروه های مختلف، ANOVA یک طرفه و برای تعیین تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معنی داری آماری 05/0�>p تعیین شد.

یافته ها: هشت هفته تمرین و تمرین+ استروژن، بدون تغییر معنی دار وزن بدن، وزن چربی احشایی را کاهش داد� p<0/05 ). BM�) در گروه های تمرین و تمرین+ استروژن در مقایسه با گروه شاهد اوارکتومی و در گروه استروژن درمانی در مقایسه با گروه شاهد تزریق به طور معنی داری کاهش یافت (p <0/05 ). تغییرات پروفایل لیپید در هیچیک از گروه ها معنی دار نبود.

نتیجه گیری: تمرین جهت کاهش چربی احشایی و BMI مناسب می باشد.


اسماعیل بابائی، وحید منتظری،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس نظریه جدید بن یاخته های سرطانی، اختلال در فرآیند خودبازسازی بن یاخته های موجود در بافت ها میتواند منجر به بروز غدد سرطانی گردد. تحقیق حاضر فعالیت ژن خودبازسازی Oct-4 را در تومورهای تیروئید مورد بررسی قرار داده است.

روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی، بیان ژن Oct-4 به صورت مقایسه ای در نمونه های سرطانی، بافت حاشیه ای تومورها و ندول های غیرتوموری تیروئید با استفاده از تکنیک RT-PCR ارزیابی گردید.

یافته ها: نتایج بدست آمده از آنالیز داده ها با آزمون One-way ANOVA، حاکی از بیان معنی دار ژن Oct-4 در بافتهای پاپیلاری کارسینومای تیروئید نسبت به حاشیه تومور و غده های غیرتوموری تیروئید میباشد (p<0.05).

نتیجه گیری: بیان غالب ژن Oct-4 در سلول های توموری تیروئید ضمن تایید نظریه بن یاخته های سرطانی، بیان گر نقش آن در بروز سرطان تیروئید است که می تواند به عنوان مارکر تشخیصی برای تمییز کارسینومای پاپیلاری تیروئید از انواع ندول های غیرتوموری و همچنین مرزبندی غده ها به کار گرفته شود.


مهدی ولی زاده، اسماعیل بابائی، رسول شریفی، عباس یزدان بد،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان روده بزرگ یک بیماری شایع در جهان میباشد که باعث مرگ و میر بالایی در افراد مبتلا میشود. نبود مارکر مناسب تشخیصی و پیش آگهی باعث عدم شناسایی بدخیمیهای سرطان کولون در زمان مناسب شده است. ژنهای microRNA با کنترل بیان ژنهای هدف در بروز و پیشروی سرطان کولون نقش مهمی را ایفا میکنند. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی بیوانفورماتیکی microRNA های احتمالی موثر با بیان متمایز در نمونه های سرطانی و غیرسرطانی کولون بود.
روش کار: این مطالعه از نوع تئوریکال بیوانفورماتیکی بوده و داده های ریزآرایه مربوط به 1513 نمونه سرطان روده با شماره دستیابی GSE115513 از سایت GEO انتخاب شد و با استفاده از برنامه R، ژنهای مارکر انتخاب گردید. ژنهای هدف microRNA های شناسائی شده با برنامه TARGETSCAN مشخص شدند و در نهایت، شبکه گرافیکی با برنامه Cytoscape رسم گردید.
یافته‌ها: آنالیز داده‌های ریزآرایه نشان داد که has- miR-663b، has-miR-650، has- miR-17-5p،  has-miR-4539 و  has-miR-501-3p دارای توان بیومارکری در نمونه های سرطانی میباشند. آنالیز آماری و بررسی ژنهای هدف این microRNA نشان داد که ژنهای has-miR-663b (p=0.001 و ROCAUC=0.8965) و has-miR-650 (p=0.001 و ROCAUC=0.9104) دارای بیان متمایز معنی دار بین نمونه های سرطانی و حاشیه غیرتوموری بوده و توان بیومارکری دارند.
نتیجه گیری: ژنهای has- miR-663b و has-miR-650 میتوانند به عنوان مارکر تشخیصی برای تفکیک نمونه های سرطانی روده بزرگ از نمونه های غیرسرطانی بکار گرفته شوند.
مهدی بابائی،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده

قبل از توصیف ساختار و مکانیسم عملکرد یک پروتئین، ابتدا باید آن را خالص کرد و سپس مورد بررسی قرار داد. خالص‌سازی پروتئین به مجموعه‌ای از فرآیندها گفته می‌شود که در آن یک یا تعداد اندکی از پروتئین‌ها از یک ترکیب پیچیده که ممکن است سلول، بافت یا موجود زنده کامل باشد، خالص می‌گردد. برای این که بتوانیم عملکردها، ویژگی‌های ساختاری و برهم‌کنش‌های پروتئین مورد نظرمان را دریابیم ابتدا لازم است تا آن را خالص کنیم. در فرایند خالص‌سازی، قسمت پروتئینی و غیرپروتئینی از یکدیگر جدا می‌شوند. بیشترین چالش مربوط به زمانی است که پروتئین مورد نظر باید از سایر پروتئین‌ها جدا گردد. مراحل خالص‌سازی معمولاً به اندازه پروتئین، ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی، تمایل اتصالی و فعالیت زیستی پروتئین مورد نظر بستگی دارد. محصول نهایی فرایند تخلیص، پروتئین جداسازی شده نام دارد. معمولاً فرایند تخلیص پروتئین، شامل فیلتراسیون و یک یا چند مرحله کروماتوگرافی است. با استفاده از روش‌هایی مانند کروماتوگرافی و بهینه سازی آن، مولکولهای خالصتری بدست می‌آید و تحقیقات دقیق‌تری انجام می‌گیرد. در نتیجه، با تخلیص مولکول مورد نظر، می‌توان از آن در صنایع مختلف از جمله پزشکی استفاده کرد.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.18 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4623