|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
8 نتیجه برای امامی
مهدی فرهودی ، محمد کاظم طرزمنی، خندان قنادی امامی، دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری های عروقی مغز شایع ترین بیماری دستگاه اعصاب و سومین علت مرگ افراد بالاتر از 45 سال میباشد. بیشتر سکتهها در بزرگسالان ایسکمیک بوده و حدود یک پنجم آن را تنگی های داخل یا خارج جمجمهای شریان کاروتید داخلی تشکیل میدهند. اولتراسونوگرافی یک روش غیرتهاجمی، مقرون به صرفه و بیخطر برای بررسی عروق داخل و خارج جمجمه میباشد که به دو صورت داپلر ترانس کرانیال ( Trans Cranial Doppler ) و داپلکس کاروتید انجام میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی کامل بودن روش TCD جهت تشخیص تنگی های قابل ملاحظه کاروتید که ایجاد علامت میکنند، انجام شده است. روش کار: مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی در 50 بیمار متوالی از بیماران بستری در بخش اعصاب بیمارستان امام که هم تحت TCD و هم داپلکس کاروتید قرار گرفته بودند انجام گرفت، متغیر های سرعت جریان خون، وجود جریان خون جانبی و میزان تنگی گزارش شده توسط دو روش فوق مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات به دست آمده با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 5/11 و با استفاده از آزمون های آماری تی، مجذور کای و فیشر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از 50 فرد مورد مطالعه 34 مورد (68%) مرد و بقیه زن بودند. میانگین سنی افراد 66 سال بود.70% بیماران بالای 65 سال و 68% سابقه پرفشاری خون داشتند. (بین پارامترهای سرعت جریان خون سیستولی و دیاستولی و نمایه ضربان داری به دست آمده از TCD و داپلکس از شریان کاروتید داخلی، تفاوت آماری معنیدار وجود نداشت). بین درصد تنگی گزارش شده توسط TCD و داپلکس تفاوت آماری معنیدار وجود نداشت. در 57/78% موارد TCD بیمارانی که تنگی کاروتید داشتند، جریان خون جانبی وجود داشت. نتیجه گیری: وجود ارتباط قابل قبول از نظر پارامترهای سرعت جریان بین دو روش TCD و داپلکس کاروتید و همچنین بین درصد تنگیهای گزارش شده توسط دو روش ذکر شده در این مطالعه نشان داد که انجام TCD برای تشخیص تنگیهای قابل ملاحظه کاروتید (که سبب اختلال همودینامیک میشوند) و نیز در غربالگری بیماران دچار حوادث عروق مغزی یک روش مفید میباشد، ولی برای ارزیابی دقیق تنگی، نوع پلاک و تشخیص تنگی های زیر 50% انجام داپلکس کاروتید نیز ضرورت دارد و در واقع مکمل همدیگرند.
فرهاد صالحزاده، دینا امامی، علی اصغر ذوالفقاری، عباس یزدانبد، شهرام حبیبزاده، بهمن بشردوست، منوچهر براک، ایرج فیضی، هرمز عظیمی، مارینا جستان، جعفر خلفی، دوره 6، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری تب مدیترانه فامیلی FMF ( Familial Mediterranean Fever ) ، سردسته سندرم های تبهای دورهای ارثی است که احتمالا زمانی فقط در کشورهای اطراف دریای مدیترانه شایع بود. ولی امروزه به دلیل مهاجرت های قومی وسیع نژادهای ترک، یهود، عرب و ارمنی از گسترش قابل توجهی در دنیا برخوردار میباشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی اردبیل، نژاد ترک و نزدیکی به دریای مدیترانه شیوع FMF ، در اردبیل قابل توجه است. هدف از مطالعه حاضر توجه بیشتر به این بیماری و معرفی FMF ، به عنوان یک بیماری شایع قابل توجه در اردبیل است. توصیف تابلوهای بالینی و خصوصیات آن موجب آشنایی بیشتر جامعه پزشکی با این بیماری شده و مانع تاخیر و یا اشتباه تشخیصی خواهد شد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که در طی یک سال از شهریور 1383 تا 1384 انجام شده است. لیست بیماران تشخیص داده شده FMF ، بر اساس معیارهای تشخیصی تلها شومر ( Tel-Hashomer criteria ) از پروندههای درمانگاه روماتولوژی اطفال بیمارستان علی اصغر و یا موارد معرفی شده از کلینیکهای خصوصی پزشکان متخصص جمعآوری گردید. در نهایت از مجموع 112 بیمار، 74 بیمار وارد مطالعه شدند. از کلیه بیماران مصاحبه حضوری به عمل آمد و پرسشنامه مربوطه تکمیل گردید و تابلوی بالینی بیماری، مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات جمعآوری شده به کمک نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: FMF در گروه سنی اطفال ( زیر18سال) شایع تر بود (76%) و در مردان کمی بیشتر از زنان دیده شد (نسبت مرد به زن1/1). درد شکم شایع ترین شکایت اصلی در 74% موارد وجود داشت و شایع ترین تظاهرات بالینی شامل درد شکم و تب به ترتیب با شیوع 95% و 84% بودند . بیشترین طول مدت درد 72ـ12 ساعت (76%) بود. در 5/63% موارد طول دوره رهایی از درد در بیماران این مطالعه یک هفته تا یک ماه بود. 85% بیماران سابقه بستریهای متعدد تشخیصی داشتند و در 32% موارد به اشتباه تحت عمل جراحی اورژانس قرار گرفته بودند. در کل 92% بیماران با تشخیص های غلط، قبلا داروهایی مصرف کرده بودند. 20% بیماران سابقه فامیلی مثبت برای FMF ذکر میکردند. در 50% موارد والدین باهم فامیل بودند و در 5/59% آنها تاخیر تشخیصی بالای سه سال وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان میداد که FMF در منطقه اردبیل شیوع بالایی دارد که کاملا دور از انتظار میباشد. شایع ترین سن تظاهر بیماری زیر 18 سال بوده و شروع و تظاهر اولیه بیماری بالای 40 سالگی نادر است. آمار بالای جراحیهای اورژانسی اشتباه و بستریهای متعدد و درمانهای غلط قبلی تاییدی بر این مطالب است که بیماری در میان جامعه پزشکی ما ناشناخته یا حداقل کم شناخته است. در مطالعه حاضر برخی از علایم بالینی شامل علایم چشمی و پارستزی به عنوان یافتههای جدید و نادر در بیماران FMF مورد توجه قرار گرفته است.
مجید پورشیخیان، عبدالحسین امامی سیگارودی، ربیع اله فرمانبر، احسان کاظم نژاد، ودود نوروزی، دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع بالای لرز پس از عمل جراحی منجر به عوارضی همچون افزایش مصرف اکسیژن بمیزان 4-3 برابر، افزایش فشار داخل مغز و چشم و درد پس از عمل میشود. بنابراین پیشگیری از لرز از اهمیت بالایی برخوردار است. برای پیشگیری و کنترل لرز از داروهای مختلفی از جمله پتدین، دگزامتازون و دوکساپرام استفاده میشود. هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر دگزامتازون و دوکساپرام در پیشگیری از لرز پس از بیهوشی میباشد. روش کار: روش مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور بود. نمونه پژوهش90 بیمار 70- 25 ساله که در کلاس I و II ASA قرار داشته و تحت بیهوشی عمومی جهت جراحی الکتیو شکم و توراکس قرار گرفتند، می باشد. بیماران بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمون و یک گروه کنترل) تخصیص یافتند. روش بیهوشی در همه موارد مشابه بود. قبل از خارج کردن لوله تراشه به بیماران گروه آزمون یک mg/kg 1/0 دگزامتازون، گروه آزمون دو mg/kg 75/0 دوکساپرام و به گروه کنترل، آب مقطر بمیزان 3 سیسی تزریق شد. بیماران از نظر بروز لرز در ریکاوری مورد مشاهده قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون کای دو، تست دقیق فیشر و آنوا تجزیه و تحلیل شد و p کمتر از 05/0 معنیدار تلقی شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بروز لرز در هر دو گروه آزمون بطور معنی داری کاهش یافت (05/0 P = )، اما دوکساپرام بطور مشخصی نسبت به دگزامتازون باعث افزایش میزان بروز تحریک تنفسی شد (6/6 %)، هرچند که تست دقیق فیشر اختلاف معنی داری از نظر بروز عوارض مختلف بین گروه های آزمون و دارونما و با یکدیگر را نشان نداد . نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که دوکساپرام نسبت به دگزامتازون دارای یک اثر دلخواه (تحریک تنفسی) است که در مرحله پس از عمل از نظر بالینی مهم است. هر دو داروی دگزامتازون و دوکساپرام در پیشگیری از لرز پس از بیهوشی موثر می باشند و گزینه مناسبی برای جایگزینی پتدین می باشند.
وحید مظلوم، وحید سبحانی، عمیدالدین خطیبی عقدا، حمید حصاری کیا، محمد کاظم امامی میبدی، دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ناکارآمدی عضلات هیپ در تشدید سندرم درد پتلافمورال نقش مهمی بازی میکند که میتواند به صورت نقاط ماشه ای مایوفاشیال در عضلات این ناحیه بروز کند. بنایراین هدف ما بررسی شیوع نقاط ماشه ای مایوفاشیال عضلات گلوتئوس مدیوس و کوادرتوس لومبروم و تأثیر یک مداخله درمانی بر شدت درد و قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور هیپ در بیماران مبتلا به سندرم درد پتلافمورال بود.
روش کار: تعداد 40 آزمودنی (20 نفر بیمار و 20 نفر سالم) به صورت داوطلبانه وارد مطالعه شدند. نقاط ماشه ای مایوفاشیال پنهان در دو عضله گلوتئوس مدیوس و کوادرتوس لومبروم مورد ارزیابی قرار گرفت و از دینامومتر دستی جهت اندازه گیری قدرت ایزومتریک حداکثری عضلات ابداکتور ران استفاده شد. آزمودنیهای مبتلا به سندرم درد پتلافمورال که دارای نقاط ماشه ای در عضله گلوتئوس مدیوس بودند به طور تصادفی به دو گروه درمانی (میانگین سن: 4.6±.24.4 سال) و کنترل (میانگین سن: 4.3±23.3سال) تقسیم شدند. مداخله درمانی شامل آزادسازی فشار نقاط ماشهای و کینزیوتیپینگ بود. شدت درد و قدرت ایزومتریک حداکثری عضلات ابداکتور رانی پیش و پس از اعمال مداخله در دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: بیماران مبتلا به سندرم درد پتلافمورال به طور معنی داری بیشتر از افراد سالم دارای نقاط ماشه ای مایوفاشیال پنهان در عضلات گلوتئوس مدیوس و کوادرتوس لومبروم میباشند (p<0.001). استفاده از مداخله درمان آزادسازی فشار نقاط ماشه ای و کینزیوتیپینگ میتواند به طور معنی داری باعث کاهش درد این بیماران شود (p<0.001)، در حالی که تأثیر معنی داری بر روی قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور رانی ندارد (p>0.05).
نتیجه گیری: استفاده از مداخله درمانی آزادسازی فشار نقاط ماشه ای و کینزیوتیپینگ به صورت توأمان میتواند باعث کاهش درد بیماران مبتلا به سندرم درد پتلافمورال گردد. مطالعات بیشتری جهت فهم مکانیزم اثربخشی این روش مورد نیاز است.
لیلا سلطانی، مریم درب امامیه، دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از طب سنتی و شناسایی گیاهانی که میتوانند جهت درمان سرطان کمک کننده باشند، در جهان رو به افزایــش است. در ارتباط با اثرات ضد ســرطــــانی گیاه آونـــدول، گونه Smyrinum codifolium Bioss (Smyrnium cordifolium) اطلاعات اندکی در دسترس است. برای این منظور، در این مطالعه به بررسی نقش ضد سرطانی عصاره هیدروالکلی آوندول در غالب سمیت سلولی و مرگ برنامهریزیشده سلولی پرداخته شد.
روش کار: پس از تهیه گیاه، آمادهسازی عصاره هیدروالکلی، غلظتهای مختلف عصاره (صفر، 2، 10، 50 و 250 میکروگرم در میلیلیتر) به محیط کشت سلولهای سرطانی رده MCF-7 اضافه شد. در ادامه، سمیت این غلظت ها با کمک آزمون MTT مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت بررسی میزان مرگ برنامهریزی شده سلولی، از رنگ آمیزی آکریدین نارنجی- اتیدیوم بروماید استفاده شد. داده ها در نرم افزار SPSS آنالیز و از سطح معنی داری 5% استفاده شد.
یافته ها: نتایج موجود در این مطالعه نشان داد که غلظت 250 میکروگرم در میلیلیتر بیشترین اثر بازدارندگی تکثیر را در مقایسه با سایر غلظتها داشته است. علاوه بر این، همین غلظت در مقایسه با سایر غلظت ها، به طور معنی داری سبب بروز مرگ برنامه ریزی شده سلولی شده بود.
نتیجه گیری: در پایان به نظر میرسد که عصاره ی هیدروالکلی گیاه آوندول تا حدودی میتواند سبب کاهش تکثیر سلولهای سرطانی شود.
علیرضا شیرویه، فرشاد امامی، محمد سنایی، رسول طریقی، دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پرپتین و آدروپین هورمونهای پپتیدی هستند که با تنظیم متابولیسم کربوهیدراتها نقش مهمی در کنترل چاقی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی بر آدروپین، پرپتین و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن بود.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 18 مرد دارای اضافه وزن و چاق (سن 3/92 ± 58/39، شاخصتوده بدنی 1/23±75//28) انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه (کنترل و تمرین) تقسیم شدند. گروههای تمرین بهمدت هشت هفته، هر هفته پنج جلسه در برنامه تمرینی هوازی (با شدت 65 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب، 40 دقیقه) شرکت کردند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا خونگیری انجام شد. پرپتین و آدروپین به روش الایزا اندازهگیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و ANCOVA در سطح معنیداری 0/05<pآزمون شد.
یافتهها: مقادیر پرپتین در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (0/001=p) و پیشآزمون (0/000=p) کاهش معنیداری داشت. همچنین مقادیر آدروپین در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (0/000=p) و پیشآزمون (000/0=p) افزایش معنیداری داشت. همچنین مقادیر ارزیابی مدل هموستاتیک (HOMA-IR) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل (0/000=p) و پیشآزمون (0/000=p) کاهش معنیداری نشان داد.
نتیجهگیری: تمرین ورزشی با بهبود میزان پرپتین و آدروپین منجر به بهبود شاخص گلیسمیک در مردان چاق و دارای اضافه وزن شد. به نظر تمرین هوازی میتواند یک شیوه مداخله کارآمد برای کنترل و جلوگیری از بروز بیماریهای متابولیک در این افراد باشد.
رامین عبیری، سمیرا قاسمی، ملیحه باقری قمی، معصومه شهبازی، سید احمد امامی، مهدی مجرب، دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی سهم قابل توجهی از چالشهای درمانی بیمارستانها را تشکیل میدهند. گونههای مختلف جنس درمنه، دارای رویش گسترده ای در ایران هستند. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثرات برونتنی عصاره های مختلف آبی گونه های درمنه علیه سویه های باکتری عامل عفونتهای بیمارستانی است.
روش کار: 24 عصاره آبی مختلف مشتمل بر جوشانده و دم کرده از اندام هوایی درمنه های طلایی، معمولی، خراسانی، کپه داغی، دشتی و قرمز تهیه شد. محتوای تام فنولی عصاره های فوق، با روش فولین سیو کالتیو تعیین شد. کمترین مقادیر غلظت مهارکننده رشد (MIC) عصاره ها علیه سویه های باکتریایی استافیلوکوکوس اورئوس، استرپتوکوکوس پایوژنژ، آسینتوباکتر، سودوموناس آئروژینوزا، انتروکوکوس فکالیس، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، میکروکوکوس لوتئوس، کلبسیلا پنومونیه و اشرشیا کلای به روش میکرودایلوشن براث تعیین گردید.
یافته ها: پایینترین MIC، برای جوشانده درمنه قرمز (0.25 میلیگرم/ میلیلیتر) علیه استرپتوکوکوس پایوژنژ مشاهده شد. بزرگترین گستره حساسیت باکتریایی (سه سویه) مربوط به جوشانده درمنه دشتی بود. رشد استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس توسط گروه بزرگتری از عصاره ها مهار شد. بیشترین محتوای تام فنولی در جوشانده و دم کرده درمنه قرمز ثبت شد.
نتیجه گیری: جوشانده اندام هوایی درمنه های دشتی و قرمز به ترتیب از دید گستردگی و قدرت اثر انتخابی ضدمیکروبی نسبت به سایر عصاره ها برتری داشتند.
رامین عبیری، سمیرا قاسمی، نسترن شارعی، معصومه شهبازی، سید احمد امامی، مهدی مجرب، دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی سهم قابل توجهی از چالش های درمانی بیمارستان ها را تشکیل میدهند. جنس درمنه به طور گسترده ای در ایران پراکنده هستند. گونه های این جنس طیفی از ترکیبات زیستی ضد میکروبی، ضد ویروسی، ضد التهابی و ضد قارچی متعلق به گروه های مختلف شامل فنول ها، ترپنوئیدها، استرول ها و پلی استیلن ها را تولید می کنند. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه اثرات برونتنی عصار ه های مختلف هیدرواتانولی گونه های درمنه علیه سویه های باکتریایی عامل عفونت های بیمارستانی است.
روش کار: 12 عصاره هیدرواتانولی مختلف مشتمل بر عصاره های 50% و 70% هیدرواتانولی از اندام هوایی درمنه های طلایی، معمولی، خراسانی، کپه داغی، دشتی و قرمز تهیه شد. سرمادهی به عصاره ها منجر به چربی زدایی آنها شد. کمترین مقادیر غلظت مهار کننده رشد (MIC) عصار ه ها علیه سویه های باکتریایی استافیلوکوکوس اورئوس، استرپتوکوکوس پیوژنز، آسینتوباکتر، سودوموناس آئروژینوزا، انتروکوکوس فکالیس، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، میکروکوکوس لوتئوس، کلبسیلا پنومونیه و اشرشیا کلای به روش میکرودایلوشن براث تعیین گردید. محتوای تام فنولی عصاره های فوق، با روش فولین سیو کالتیو تعیین شد.
یافته ها: از مجموع عصاره های بکار رفته در این آزمایش پایینترین MIC، برای عصاره 50% هیدرواتانولی درمنه قرمز به میزان (mg/ml) 0.25 علیه استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس مشاهده شد. بزرگترین گستره ی حساسیت باکتریایی (شش سویه) مربوط به عصاره 50% (بعد و قبل از چربی زدایی) درمنه قرمز و عصاره 50% (بعد از چربی زدایی) درمنه کپه داغی بود. رشد استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس توسط تمامی عصاره ها مهار شد. بالاترین محتوای تام فنولی و بیشترین بازده عصاره گیری به ترتیب برای عصاره های هیدرواتانولی 70% درمنه دشتی و 50% درمنه طلایی ثبت شدند.
نتیجه گیری: عصاره 50% هیدرواتانولی درمنه قرمز از نظر طیف اثر ضد باکتریایی و قدرت انتخابی بر عصاره های دیگر برتری داشت. درمنه های قرمز و کپه داغی احتمالاً گزینه های مناسبی برای تحقیقات بیشتر فیتوشیمیایی و ضد باکتریایی هستند.
|
|
|
|
|
|