15 نتیجه برای افشار
افشار تموک، نیره امینی ثانی، ژوبین مقدم یگانه، افروز مردی ،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
زمینه و هدف : سزارین در قرن گذشته نقش مهمی در کاهش مرگ و میر و عوارض ناشی از زایمان در مادر و جنین داشته است اما مساله نگران کننده افزایش میزان سزارین در سال های اخیر می باشدکه مستلزم صرف هزینه بالاتر در سیستم مراقبت های سلامت می باشد . سازمان بهداشت جهانی میزان های بالاتر از 10 تا 15% را مجاز نمی داند. با توجه به شواهد بالینی که دال بر بالا بودن این میزان در اردبیل بود این مطالعه با هدف تعیین میزان سزارین و اندیکاسیون های آن انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش مقطعی از اسفند ماه 13 81 تا مرداد ماه 13 82 در بیمارستان تامین اجتماعی اردبیل انجام شد. با استفاده از پرسشنامه تنظیمی تمامی زایمان ها (سزارین و طبیعی) و اندیکاسیون های سزارین بررسی گردید و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت .
یا فته ها : 4/45% از زایمان ها به روش سزارین و 6/5 4 % به روش طبیعی بود . از کل سزارین ها 8/55% اندیکاسیون پذیرفته شده دا شتند و 2 / 4 4% مورد اختلاف یا انتخابی بودند، که 7/22% به علت سزارین تکراری ، 4/8% به علت پرزانتاسیون جنیـن ( بری ج و عرضی ) و 3/2% به عل ـ ت با ارزش ب ـ ودن جن ـ ین تح ـ ت عم ـ ل جراحی به روش سزاری ـ ن قرار گرفت ه بودند و برای 8/10 % از سزارین ها در پرونده اندیکاسیون مشخصی ذکر نشده بود .
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر سزارین درمقایسه با آمارهای جهانی از میزان بالایی برخوردار است. لازم است با ارایه آموزش های لازم و افزایش آگاهی افراد نسبت به عوارض سزارین جهت کاهش میزان این عمل جراحی چاره اندیشی گردد.
سهیلا ربیعی پور، شهره افشار یاوری،
دوره 4، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
زمینه و هدف: سیگار کشیدن یکی از مشکلات جهان امروز است که سلامت انسان ها را به شدت تهدید می کند و زنان باردار که از گروه های آسیب پذیر جامعه هستند نیز از صدمات و عوارض آن مصون نیستند. به دنیا آوردن نوزاد کم وزن در بین زنان سیگاری امروزه امری ثابت شده است، اما در رابطه با تاثیر دود سیگار محیطی بر وزن و قد نوزادان مادرانی که در دوران بارداری در معرض دود سیگار بوده اند مطالعات نتایج آشکاری را ارایه ننموده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر دود سیگار محیطی بر وزن و قد نوزادان متولد شده طراحی و اجرا گردید.
روش کار: مطالعه از نوع هم گروهی گذشته نگر است. جهت انجام بررسی 100 زن باردار که در معرض دود سیگار محیطی قرارداشتند و 100 زن باردار که در معرض نبودند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابتدا چک لیستی که حاوی مشخصات مربوط به شرایط ورود به مطالعه بود تکمیل شد و در صورت احراز شرایط نمونه ها از بین جامعه پژوهش وارد مطالعه می شدند. نمونه گیری به صورت غیر احتمالی مبتنی بر هدف انجام شد و پرسشنامه ای حاوی مشخصات فردی و خصوصیات فیزیکی نوزادان متولد شده در دو گروه تکمیل شد .
یافته ها: میانگین سن مادران، میزان تحصیلات مادران، میزان تحصیلات همسرانشان ، تعداد حاملگی ها و جنس نوزادان متولد شده در دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند و دو گروه از این جهات همگون بودند. در گروه در معرض دود سیگار محیطی مادران بطور متوسط در 24 ساعت 2/28 ± 2/36 ساعت در معرض دود سیگار محیطی قرارداشتند و اکثریت آنها (72%) در معرض دود سیگار همسرانشان قرار گرفته بودند. نتایج مطالعه نشان داد که اختلاف وزن، قد و دور سر به ترتیب در دو گروه 11 گرم، 0/15 سانتی متر و 0/02 سانتی متر بود که با انجام آزمون آماری تی اختلاف معنی داری بین آنها وجود نداشت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که وزن، قد و دور سر نوزادان بدنیا آمده از مادرانی که در دوران بارداری در معرض دود سیگار محیطی قرار داشتند کمتر از نوزادان مادرانی بود که در معرض دود سیگار محیطی قرار نگرفته بودند ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
کاویان قندهاری، محمد افشار ،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل شخصی و محیطی در ایجاد و جلوگیری از بیماری پارکینسون مؤثر است. جنس، سابقه خانوادگی بیماری پارکینسون، شغل کشاورزی، باسوادی، سابقه ضربه به سر، مصرف سیگار ، مصرف آب چاه، مصرف زیاد دانه های روغنی، تماس با حشره کش ها و سموم نباتی را در ایجاد بیماری پارکینسون موثر می دانند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل خطر ساز بیماری پارکینسون انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی 100 بیمار پارکینسونی و 200 فرد غیر پارکینسونی هم سن مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در طی سال های 82-1381 بررسی شدند. تشخیص بیماری پارکینسون توسط متخصص بیماری های مغز و اعصاب صورت می گرفت و عوامل شخصی و محیطی ذکر شده در پرسشنامه ثبت می شدند. از آزمون های تی و مجذور کای برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ها: 68% بیماران پارکینسونی مرد و 32% زن بودند. در گروه شاهد 53% مرد و بقیه زن بودند. در تحلیل آماری سابقه خانوادگی، ابتلا به بیماری پارکینسون، شغل کشاورزی، باسوادی، وجود استرس و مصرف آب چاه بطور معنی داری در گروه مورد بیشتر بود ( 05/0 p< ). استعمال دخانیات و مصرف زیاد دانه های روغنی بطور معنی داری در گروه شاهد بیشتر بود (007/0 p= و 001/0 p= ). در مورد متغیرهای تماس با حشره کش ها، سموم نباتی و سابقه ضربه به سر در دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: سابقه خانوادگی بیماری پارکینسون، شغل کشاورزی، باسوادی، استرس و مصرف آب چاه بعنوان عوامل خطر ساز بیماری پارکینسون مطرح است. مصرف سیگار و دانه های روغنی می توانند عوامل محافظت کننده در مقابل بیماری پارکینسون باشند.
افشار تموک، فرهاد صالح زاده، نیره امینی ثانی، ژوبین مقدم یگانه،
دوره 5، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپر بیلی روبینمی نوزادی از شیوع قابل توجهی برخوردار است. بررسی هیپر بیلی روبینمی نوزادی و عوامل موثر بر آن، گامی در جهت کاهش میزان بروز و در نتیجه کاهش هزینه های درمانی قابل توجه حاصل از آن می باشد، از طرفی عدم تشخیص به موقع و درمان مناسب هیپربیلی روبینمی نوزادی می تواند عوارض مغزی - عصبی غیر قابل جبرانی به جا بگذارد. این مطالعه با هدف بررسی اتیولوژی هیپربیلی روبینمی نوزادی و علایم همراه آن انجام شد تا راهگشای تدابیر درمانی مناسب و به موقع باشد.
روش کار: این مطالعه به روش مقطعی در نیمه اول سال 1382 روی نوزادان بستری شده با هیپر بیلی روبینمی در بیمارستان سبلان اردبیل صورت گرفت، پس از اخذ شرح حال، معاینه بالینی و سنجش بیلی روبین تام و مستقیم، اطلاعات حاصل در پرسش نامه ای درج شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 10 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: از 132 نوزاد بستری شده با هیپربیلی روبینمی50% پسر و بقیه دختر بودند، که از این تعداد 6/85% ترم و بقیه نارس بودند.�56% نوزادان به طریق زایمان سزارین متولد شده بودند. 8/6% موارد هیپربیلی روبینمی مربوط به 24 ساعت اول بود که پاتولوژیک محسوب شد، 72% مربوط به روز دوم تا هفتم، 2/17% مربوط به هفته دوم و 4% مابقی زردی طول کشیده داشتند. 65% نوزادان فرزند اول خانواده بودند. متوسط زمان بستری 8/4 روز بود، 8/34% از نوزادان علاوه بر هیپربیلی روبینمی علایم پاتولوژیک دیگری نیز داشتند و از وخامت بالینی بدتری برخوردار بودند. حدود 23% از این میزان مربوط به نوزادان متولد شده از طریق سزارین و فقط 8/11% متولد شده با زایمان طبیعی بودند. 46 نفر (8/34%) از نوزادان علاوه بر زردی علایم پاتولوژیک همراه نیز داشتندکه در 33 نوزاد (25%) با ایکتر پاتولوژیک عفونت مسجل بود. سندرم کریکلر نجار یک مورد، ناسازگاری ABO 11 مورد (33/8%) و ناسازگاری Rh در سه مورد (8/2%) علت هیپر بیلی روبینمی بود. در مجموع علت دقیق 89/36% از هیپر بیلی روبینمی ها مشخص شد.
نتیجه گیری: عواملی مثل زایمان به روش سزارین، عفونت نوزادی، نارسی، ناسازگاری ABO و Rh هم در بروز هیپر بیلی روبینمی و هم افزایش شدت آن تاثیر
سریه گل محمدلو، فرزانه برومند، میترا اسدی افشار،
دوره 5، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: حاملگی ناخواسته یکی از معضلات مهم کشورهای جهان است. در کشور ما نیز علیرغم تلاش های فراوان مسئولین دستگاه های ذیربط و پوشش وسیع تنظیم خانواده، حاملگی ناخواسته و عواقب ناشی از آن از جمله سقط های عفونی از مشکلات شایع می باشند. مطالعه حاضر به منظور بررسی علل حاملگی های ناخواسته در خانم های حامله مراجعه کننده به بیمارستان کوثر ارومیه انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز در 330 مورد حاملگی ناخواسته از 1830 زن حامله مراجعه کننده به بیمارستان کوثر ارومیه در طی شش ماه آخر سال 1378، از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای و تی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: 6/83% افراد مورد مطالعه بی سواد و کم سواد، 36/96% خانه دار، 69/59% سن بیش از 30 سال و 09/79% تعداد فرزندان سه و یا بیشتر داشتند. در مورد روش جلوگیری از بارداری 40% از قرص ضدبارداری، 5/25% روش طبیعی، 10% IUD ( Intra Uterine Device )، 4/6% روش های تزریقی، 5/4% مینی پیل، 6/3% کاندوم، 7/2% شیردهی، 9/0% ریتمیک و 6/0% از توبکتومی استفاده می کردند. 8/5% افراد از هیچ روش ضدبارداری استفاده نمی کردند. بین افزایش سن و دفعات حاملگی ناخواسته از نظر آماری ارتباط آماری معنی دار به دست آمد (44/0= r 0001/0 p< ). یک همبستگی منفی معنی دار بین میزان تحصیلات و دفعات حاملگی (39/0= r 0001/0 p< ) به دست آمد. علل ناکامی شامل استفاده نامرتب از قرص، مینی پیل و کاندوم (هر کدام بیش از 90%)، عدم آشنایی با روش مقابله به هنگام فراموشی مصرف قرص (77/0)، خارج کردن IUD ، قصور درتزریق در روش DMPA ( Depot Medroxy Progestrone Acetate ) و استفاده غلط از روش شیردهی بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد افراد مورد مطالعه علیرغم دسترسی مناسب به روش های مطمئن پیشگیری، عموما ً به علت کمبود اطلاعات ، استفاده نامرتب و برداشت های نادرست از عوارض روش های پیشگیری، از روش های غیر مطمئنی که در آنها احتمال شکست به علت سهل انگاری فردی یا فراموشی وجود داشت ، استفاده می کردند. مد نظر قرار دادن مشکلات ذکر شده توسط مراکز تنظیم خانواده می تواند شیوع حاملگی ناخواسته را کاهش دهد.
افشار تموک، فریدون آشنایی، ژوبین یگانه مقدم، مهدی چینی فروش، نیره امینی ثانی، شهرام حبیب زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی بیماری سیستم رتیکولواندوتلیال است و توسط هندی ها به کالاآزار به معنی بیماری تب سیاه معروف شده است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت سالانه 500 هزار مورد جدید در جهان روی می دهد استان اردبیل با اختصاص 25 تا 40 در صد از کل مبتلایان به لیشمانیوز احشایی کل کشور سهم عمده ای در آمار کشوری داشته واز کانون های مهم این بیماری در ایران به شمار می آید. با توجه به اهمیت این بیماری در استان اردبیل، این مطالعه به منظور شناخت علایم بالینی بیماری وخصوصیات دموگرافیک مبتلایان انجام شد.
روش کار : ا ی ن مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که به صورت گذشته نگر انجام گرفته است. 110کودک که از دی ماه 75 تا مرداد 82 با تشخیص کالاآزار در سه بیمارستان فعال شهر اردبیل بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. تعریف ابتلا، شامل رویت انگل در آسپیراسیون مغز استخوان یا علایم بالینی اختصاصی (تب، اسپلنومگالی، پان سیتوپنی وکاهش وزن) به علاوه تست آگلوتیناسیون مستقیم مثبت DAT بود. نمونه ها از نظر خصوصیات دموگرافیک ، محل زندگی و علایم بالینی و فاصله زمانی موجود بین بروز علایم بیماری تا زمان تشخ ی ص مورد بررسی قرار گرفتند و برای ارائه نتایج از آمار توصیفی ساده استفاده گردید.
یافته ها: از 110 کودک 4 /56% پسر و6/43% دختر بودند. 8/37 % بیماران در فاصله یک ماه از شروع علایم تشخیص داده شده بودند. در 97 بیمار تست DAT انجام شده بود که در 91 مورد مثبت بود(حداقل تیتر مثبت 400/1). در 42 بیمار بیوپسی وآسپیراسیون مغز استخوان انجام شده بود که در 26 مورد مثبت بود (رویت اجسام لیشمن ). محدوده سنی بیماران بین 4 ماه تا 14 سال بود. شایعترین یافته ها تب با3/97% و بی اشتهایی 1/97% بودند. آنمی در90% موارد، ترومبوسیتوپنی در8/60% و لکوپنی در 8/24% دیده شد. مرگ در 6 نفر از 110 نفرمعادل 5/5% و عدم پاسخ به درمان در 3 مورد (7/2%) روی داد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر تقریبا با یافته های مطالعات دیگران منطبق است. جمعیت آسیب پذیر لیشمانیوز احشایی عمدتاً کودکان می باشند و برای کاهش میزان مرگ و میر و میزان ابتلا تشخیص هر چه سریعتر بیماری ضرورت دارد لازم است پزشکان شاغل درمناطق اندمیک آشنایی کافی با بیماری داشته باشند.
فریبا کهنمویی، محمد علی محمدی، فریده مصطفی زاده، افشار ابراهیمی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : اولیگوهیدرآمنیوس اختلالی است که با پیآمدهای ناگواری برای جنین همراه است که معمولاً منجر به ختم حاملگی قبل از ترم و تولد نوزاد پره ترم می گردد . مهمترین اقدام برای این بیماران افزایش طول دوره بارداری و جلوگیری از تولد نوزاد پره ترم می باشد که در این مطالعه تأثیر مایع درمانی خوراکی و وریدی در افزایش طول مدت بارداری در بیماران اولیگوهیدرآمنیوس بررسی شده است.
روش کار: در این پژوهش جمعیت مورد مطالعه دو گروه مورد و شاهد 30 نفره از زنانی بودند که طی مراجعه به بیمارستان بر اساس سونوگرافی انجام یافته ، تشخیص اولیگوهیدرآمنیوس برای آنان مطرح شد، سپس بیماران بصورت کاملاً تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند . به گروه مورد روزانه 4 – 3 لیتر سرم نرمال سالین به مدت یک هفته و سپس مایع خوراکی تا زمان ختم حاملگی داده شده . در هر دو گروه در صورتیکه ادامه حاملگی مقدور نبود ختم حاملگی داده می شد . جمع آوری اطلاعات از طریق شرح حال، معاینه فیزیکی و تکمیل پرسشنامه مربوطه و یافته های سونوگرافی صورت گرفته و جهت بررسی ارتباط بین یافته ها از آزمون کای اسکوئر و تی تست نرم افزار آماری SPSS استفاده گردیده است .
یافته ها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب 25 و 24 سال بود . میانگین سن حاملگی زمان تشخیص بیماری در گروه مورد 2/30 هفته و در گروه شاهد 8/31 هفته بود. میانگین سن ختم حاملگی در گروه مورد 6/34 و در گروه شاهد 2/34 هفته بود. میانگین افزایش طول مدت حاملگی در گروه مورد 86/3 هفته و در گروه شاهد 4/2 هفته بود که این اختلاف با توجه به 013/0= p معنی دار می باشد. بیشترین تأثیر در سن حاملگی 32 – 29 هفته مشاهده شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه و با توجه به معنی دار بودن اختلاف افزایش طول مدت بارداری در گروه مورد و شاهد، هیدراتاسیون وریدی و خوراکی باعث افزایش طول مدت بارداری در بیماران مبتلا به اولیگوهیدرآمنیوس می شود.
غلامحسین اتحاد، فیروز افشار قهرمانی، فیروزه افشار قهرمانی2، یاسمین پهلوان، مجتبی امانی،
دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: نیتریک اکسید اندوتلیومی آنزیمی است که فاکتوری درون زا به نام نیتریک اکسید را تولید میکند. این ماده نقش مهمی در بیماریهای نئوپلاستی ایفا میکند. در بیماریهای مزمن معده میزان بالای NO آسیب به DNA را افزایش میدهد. هدف از مطالعه حاضر بررسی غلظت اکسید نیتریک سنتاز اندوتلیوم در سرم افراد مبتلا به هلیکوباکترپیلوری در مقایسه با افراد سالم میباشد.
روش کار: در این مطالعه 84 نفر از زنان و مردان مراجعه کننده به آزمایشگاه پاتولوژی به صورت تصادفی انتخاب شدند. قبل از انجام نمونه گیری، ابتدا پرسشنامه ای به افراد واجد شرایط داده شد. جهت اندازه گیری آنتی ژن هلکیوباکتر پیلوری نمونه مدفوع و برای اندازه گیری میزان غلظت اکسید نیتریک سنتاز آندوتلیوم نمونه سرم افراد جمع آوری گردید. برای اندازه گیری آنتی ژن هلیکوباکتر پیلوری و غلظت eNOS نمونه های مدفوع و خون از کیت الایزا استفاده گردید. سپس نتایج ابتلا به هلیکوباکتر پیلوری روش کیفی محاسبه و غلظت eNOS به صورت کمی اندازه گیری شد.
یافته ها: میانگین سنی این افراد در حدود 20/18 ± 49/30 سال بود. حداقل سن نمونههای مورد آزمون 1 سال و حداکثر سن نمونههای مورد آزمون 78 سال بود. از بین 84 نمونه 3/58% زن و 6/41% از آنان مرد بودند. از نظر وجود بیماری خاص 2/70% هیچ گونه بیماری نداشته 76/29% افراد حداقل یک بیماری خاص را دارا بودند که عمدتاً بیماری های مربوط به تیروئید و پرفشاری خون را شامل میگردید. از نظر ابتلا به هلیکوباکترپیلوری حدود 66/16% افراد دارای جواب آزمایش مشکوک، 76/29% منفی و 57/53% مثبت بودند.
نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که در افراد هلیکوباکترپیلوری مثبت، غلظت آنزیم نیتریک اکساید سنتاز تغییر معنی داری نشان نمیدهد.
رضا کرباسی افشار، آیت شهماری، ایمان لطفیان، امین صبوری،
دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: حوادث قلبی ناشی از بیماری عروق کرونر ( CAD Coronary Artery Disease ) شایعترین علت مرگ و میر در دنیا می باشد. ایسکمی میوکارد و نارسایی قلبی ثانویه آن از مشکلات و عوارض شایع ضایعات عروق کرونر است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر آنتی ایسکمیک فیبراتها در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر می باشد.
روش کار: یک مطالعه کارآزمایی-بالینی برروی بیماران مبتلا به اختلال پروفایل چربی و CAD مراجعه کننده به بیمارستان بقیه الله تهران طی سالهای 89-1387 انجام شد. 124 بیمار به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند که گروه اول (64 نفر) سیمواستاتین ( mg/day 60-20) + فنوفیبرات ( mg/day 200) همراه رژیم غذایی و فعالیت ورزشی دریافت و گروه دوم (60 نفر) سیمواستاتین ( mg/day 60-20) همراه رژیم فوق به مدت یک سال دریافت کردند و بیماران مجددا ارزیابی شدند.
یافته ها: میانگین سنی بیماران 5/6 ± 3/54 سال و 2/53% از بیماران مذکر بودند. اندکس metabolic equivalent در گروه اول از 5/0 ± 32/4 به 5/0 ± 68/5 و در گروه دوم از 9/0 ± 43/4 به 1/1 ± 41/4 تغییر یافت (بترتیب P<0.001 و P=0.121 ) و زمان ورزش از 81/1 ± 21/5 به 8/1 ± 01/6 دقیقه در گروه اول ( P<0.001 ) و در گروه دوم 26/1 ± 43/5 به 2/1 ± 23/5 تغییر یافت ( P=0.089 ). در هیچیک از بیماران عوارض جدی دارو مشاهده نشد.
نتیجه گیری: درمان کاهنده چربی با سیمواستاتین و فنوفیبرات کارکرد ایسکمی میوکارد را کاهش می دهد لذا توصیه میگردد در درمان اختلالات پروفایل چربی خون در بیماران با ریسک بالای حوادث قلبی عروقی مانند بیماریهای عروق کرونر علاوه بر استاتین از فیبراتها نیز به عنوان درمان مکمل استفاده شود.
مریم آدابی، مهشید طالبی طاهر، لیلا اربابی، مستانه افشار، سارا فتحی زاده، سارا مینائیان، نیلوفر مقدم مراغه، علی مجیدپور،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت زخم علت اصلی مرگ و میر در بیماران سوختگی می باشد. بیماران مبتلا به سوختگی به وضوح در معرض خطر بالای عفونت بیمارستانی قرار دارند. سودوموناس آئروژینوزا از شایع ترین عوامل عفونت زخم های سوختگی است و با توجه به مقاومت زیادآن به آنتیبیوتیکها، درمان مشکلی دارد. هدف از این مطالعه، جداسازی، شناسایی دقیق و بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی سویههای سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم سوختگی بیماران بستری در بیمارستان سوختگی به آنتی بیوتیک های منتخب است.
روش کار: در این مطالعه، تشخیص و تایید سویه ها به دو روش بیوشیمیایی و ژنتیکی به دقت انجام شده؛ سپس، ارزیابی مقاومت باکتری به آنتیبیوتیک ها با استفاده از روش انتشار دیسک در آگار (Kirby- Bauer) انجام شد. در ادامه حداقل غلظت مهاری( MIC ) برای چهار نماینده گروه های مختلف آنتی بیوتیکی انجام پذیرفت.
یافته ها: از 94 سویه مورد بررسی سودوموناس آئروژینوزا، 83 سویه ( 3/88%) مقاومت چند دارویی به آنتی بیوتیک های مورد بررسی داشتند. بر اساس روش (Kirby- Bauer) بیشترین درصد مقاومت، مربوط به سفپیم به میزان 5/89% بوده و در بین آنتی بیوتیک های مورد بررسی برای تعیین MIC بیشترین مقاومت نسبت به سیپروفلوکساسین به میزان 89% مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، نشان دهنده گستردگی بالای مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف در بین سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم بیماران سوختگی می باشد. لذا اندازه گیری سریع و بررسی دقیق مقاومت آنتی بیوتیکی به جهت تجویز آنتی بیوتیک مناسب و درمان هرچه سریعتر بیماران سوختگی امری ضروری می باشد.
لیلا اربابی، مینا بوستان شناس، مریم آدابی، سارا فتحی زاده، سمیرا رسولی کوهی، مستانه افشار، محمد رهبر، علی مجیدپور، ملیحه طالبی، مهشید طالبی طاهر،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: انتروکوک ها فلور نرمال دستگاه گوارش انسان، پرندگان و سایر حیوانات هستند که از مهمترین عوامل رایج در ایجاد عفونتهای بیمارستانی محسوب میشوند. توانایی ایجاد مقاومت به چندین آنتی بیوتیک و ظرفیت بالای آنها برای انتقال افقی ژنها؛ این گروه از باکتریها را به یک گروه مناسب و ایده آل برای تحقیق، جهت بررسی مقاومت به آنتی بیوتیک تبدیل نموده است در تحقیق حاضر مقاومت دارویی گونه های مختلف انتروکوک بر علیه ونکومایسین و 7 آنتی بیوتیک اختصاصی دیگر تعیین گردید.
روش کار: 120 سوش انتروکوک جدا شده از بیمارستان رسول اکرم شهر تهران جمع آوری گردید. انتروکوکها با روشهای استاندارد تشخیص داده شدند و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی تا حدگونه شناسایی گردیدند. آزمون حساسیت به آنتی بیوتیک ها طبق روش استاندارد دیسک دیفیوژن CLSI انجام شد. مقاومت دارویی (MIC) با روش آگار دایلوشن بر روی نمونه های مقاوم به ونکومایسین تعیین گردید.
یافته ها: از 120 سویه انتروکوک جداشده از بیماران بخشهای مختلف بیمارستان رسول اکرم 74 سویه (61%) Enterococcus faecalis و 46 سویه (38%) Enterococcus faecium بودند. مقاومت به آنتی بیوتیک های. ونکومایسین، تتراسایکلین، جنتامایسین، کلرامفنیکل، سیپروفلوکساسین، پنی سیلین، آمپی سیلین و اریترومایسین بترتیب 37%، 73%، 86%، 35%، 69%، 31%، 45% و 79% بود. 45 سویه (37%) مقاوم به ونکومایسین بودند. 70% از سویه ها نیز دارای MIC > 256 µg/ml بودند. علیرغم اینکه شیوع سویه های VRE متعلق به هر دوگونه بود، اما E. faecium بالاترین میزان مقاومت به ونکومایسین را داشت..
نتیجه گیری: افزایش سویه های مقاوم به آنتی بیوتیک به خصوص ونکومایسین در میان انتروکوک ها، تهدید جدی برای بیمارستانهای ایران بوده و موجب محدودیت در گزینه های درمانی برای بیماران مبتلا به عفونتهای بیمارستانی میگردد. نتایج این مطالعه نشان دهنده نقش بسیار مهم نمونه های بیمارستانی بعنوان مخازن شاخصهای مقاومت است، بنابراین باید نسبت به نظارت دقیق بر سیستم بهداشتی وکنترل عفونت جهت جلوگیری از انتشار آن توجه شایانی مبذول داشت
مهدی پارسای مقدم، محمد حسن یزدانی، افشار سیدین، منوچهر پاشازاده،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ایجاد مراکز خدماتی جدید از جمله بیمارستانها، مستلزم صرف هزینه های زیاد می باشد و تعیین مکان بهینه این مراکز به نحوی که همه شهروندان از آن بهره مند شوند در راستای کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری مهم است. در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مکانهای بهینه جهت احداث بیمارستان در شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مراحل طی شده در امر مکانیابی مراکز بیمارستانی شامل تهیه لایه های اطلاعاتی برای هر عنصر، طبقه بندی هر لایه اطلاعاتی بر اساس میزان ارزش و ترکیب همه لایه های اطلاعاتی و اعمال ضرایب نهایی مدل ANP و تهیه نقشه نهایی بوده است. همچنین داده ها شامل یازده معیار نزدیکی به مراکز و محلات پرتراکم جمعیتی، نزدیکی به فضای سبز، نزدیکی به معابر اصلی، نزدیکی به مراکز آتش نشانی، فاصله از بیمارستانهای موجود، فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از شیب، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از گورستان، فاصله از مراکز نظامی، فاصله از اماکن ورزشی بوده است.
یافته ها: پس از انجام محاسبات و بررسی های لازم، بیشترین وزن به معیار «نزدیکی به مراکز پرتراکم جمعیتی» (229.) و کمترین وزن به معبار «فاصله از گورستان» (33) تعلق گرفت. با توجه به وزن معیارها و همپوشانی لایه ها در نهایت مکانهای بسیار مناسب تا بسیار نامناسب جهت استقرار سایتهای بیمارستانی در شهر اردبیل مشخص گردید. پهنه با استقرار مکانی بسیار مناسب با رنگ (سبز تیره)، با مساحتی معادل 630 هکتار؛ پهنه استقرار مکانی مناسب با رنگ (سبز روشن) و با مساحتی معادل 851 هکتار؛ پهنه با استقرار نسبتاً مناسب با رنگ (زرد) و با مساحتی معادل 1218.2956 هکتار؛ پهنه با استقرار نامناسب با رنگ (نارنجی) و با مساحتی معادل 1243 هکتار و در نهایت پهنه استقرار مکانی بسیار نامناسب با رنگ (قرمز) و با مساحتی معادل 480 هکتار.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از کلاسه بندی، بهترین مکانها جهت احداث بیمارستانها در سطح شهر اردبیل بر اساس مناطق چهارگانه شهرداری را نشان داده که در منطقه یک شهرداری اردبیل، نواحی 2، 5، 8، 11 و در منطقه دو شهرداری، نواحی 6 و 7 که شامل حاشیه جنوب شرقی شهر اردبیل میشود، در منطقه سه شهرداری، نواحی 1، 2، 6، 8، 10 که شامل حوزه غربی شهر اردبیل میشود و در منطقه چهار شهرداری، نواحی 1، 2، 6، 7، 10، 11 که شامل بخشهایی از بلوکهای واقع در مسیر شمالی و شمال غربی شهر اردبیل میباشد، بهترین پهنه جهت استقرار سایت بیمارستانی شناسایی شده اند و میتوان در این عرصه های جغرافیایی جهت احداث بیمارستانهای جدید در راستای بهبود دسترسی مردم به خدمات سلامت استفاده کرد.
مهسا حاجی محمدحسینی، لیلا قنبری افرا، منیره قنبری افرا، محسن تقدسی، زهرا افشاروالا، محمدرضا یگانه خواه،
دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایت زناشویی یک جنبه بسیار مهم در رابطه زوجین است که تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله بیماریهای قلبی عروقی قرار میگیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی رضایت جنسی بر اساس کسر تخلیه ای بطن چپ در مبتلایان به بیماری عروق کرونری بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۲۲۰ بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونری بستری در بخش آنژیوگرافی بیمارستان شهید بهشتی دانشگاه علوم پزشکی کاشان به روش در دسترس انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم جمع آوری اطلاعات زمینهای و بالینی و پرسشنامه رضایت جنسی لارسون در سال 2018 بود. تجزیه و تحلیل دادهها با کمک نرمافزار spss-13 و آزمون آماری مربع کای، آنوا یکطرفه و رگرسیون تک متغیره و چند متغیره انجام شد.
یافته ها: متوسط رضایت جنسی در کل شرکت کنندگان 62/13±24/103 بود. متوسط رضایت جنسی آنها در افراد با کسر تخلیه >55% 49/14±29/106،کسر تخلیه 45-55% 12/10±95/105،کسر تخلیه 35-45% 18/12±84/103 و کسر تخلیه <35% 7/17±89/96 بود (041/0p=).
نتیجه گیری: کسر تخلیه عامل مهمی در میزان رضایتمندی جنسی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری میباشد و با کاهش کسر تخلیه، رضایت جنسی نیز کاهش مییابد.
علی اکبر مرادی، امیر رشیدلمیر، رامبد خواجه ای، احمد زنده دل، اکبر صفی پور افشار،
دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: ABCA1 نقش مهمی در بیوسنتز HDL و هومئوستاز کلسترول سلولی ایفا میکند و بهواسطه این نقش در جلوگیری از تشکیل پلاک های آترواسکلروتیک مؤثر است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی و بازتوانی بر بیان ژن ABCA1 لنفوسیتهای خون و نیمرخ لیپیدی مردان میانسال پس از عمل بای پس عروق کرونر بود.
روش کار: در این مطالعه نوع نیمه تجربی 45 نفر از مردان میانسال (میانگین سنی: 4/7 ±55/58 سال) تحت عمل جراحی بای پس به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه تمرین ترکیبی مقاومتی و هوازی (15نفر)، بازتوانی (15نفر) و کنترل (15نفر) تقسیم شدند. تمرینات ترکیبی شامل تمرینات مقاومتی و هوازی و تمرینات بازتوانی شامل تمرینات هوازی به مدت 8 هفته (هر هفته 3جلسه) بود. نمونه خون در هفتههای صفر و هشت از تمامی افراد جهت سنجش متغیرهای بیان ژن ABCA1، HDL و LDL گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمونهای کروسکال والیس، آنوای یکطرفه و تعقیبی توکی با استفاده از نرمافزار spss و سطح معنیداری 0/05 ≤ p استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد هشت هفته تمرینات ترکیبی و تمرینات بازتوانی باعث افزایش بیان ژن ABCA1 (بهترتیب؛ 0/001= p و 0/001 = p و سطح HDL (به ترتیب؛ 0/001= p و 012/ 0= p پلاسما و کاهش سطح LDL (بهترتیب؛ 0/001= p و 0/001 = p پلاسما شده است. همچنین اختلاف معناداری بین سه گروه در مقادیر ABCA1و HDL به نفع گروه تمرین ترکیبی وجود داشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد انجام تمرینات ترکیبی میتواندبهطور مؤثرتری نسبت به تمرینات بازتوانی باعث افزایش بیشتر بیان ژن ABCA1 و سطح HDL پلاسما و کاهش سطح LDL در مردان میانسال پس از عمل بای پس عروق کرونر شود.
پریسا حبیبی، هادی یوسفی، مهدی خزاعی، محمد زارعی، ایرج صالحی، رضا جمالی دلفان، سیمین افشار،
دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: یائسگی و مخصوصاً یائسگی حاد در اثر جراحی با مشکلات متعددی در زنان همراه میباشد. هدف این مطالعه تعیین اثرات جنیستئین و ورزش منظم شنا (به تنهایی/ یا ترکیبی) بر درد از طریق مکانیسم احتمالی التهابی و استرساکسیداتیو در موشهای صحرایی اواریکتومی شده بود.
روش کار: در این مطالعه موشهای صحرایی به شش گروه شامل: گروه کنترل، گروه شم، گروه اواریکتومی شده (OVX)، گروه اواریکتومی شده با هشت هفته تمرین ورزشی شنا (OVX.E)، گروه اواریکتومی شده با هشت هفته تجویز جنیستئین (OVX.G) و گروه اواریکتومی شده با هشت هفته درمان ترکیبی ورزش و جنیستئین (OVX.G.E) تقسیم شدند. اثرات جنیستئین و/ یا ورزش با بررسی شدت درد با استفاده از تستهای تیل- فلیک و فرمالین ارزیابی شد. سطوح سرمی اینترلوکین یک بتا(IL-1β) و فاکتور نکروز توموری آلفا (TNF-α) و سطح ظرفیت آنتیاکسیدانی کل (TAC)، وضعیت اکسیدان کل (TOS) و مالون دیآلدئید (MDA) توسط ELISA و اسپکتروفتومتر ارزیابی شدند.
یافته ها: در گروه OVX در مقایسه با گروه کنترل، آزمایشات تیل- فلیک و فرمالین نشان از افزایش پاسخ درد داشتند. همچنین افزایش معنیداری در سطوح سرمی فاکتورهای IL-1β، TNF-α، MDA، TOS و کاهش TAC، در گروه OVX مشاهده شد؛ ولی در گروههای OVX.E، OVX.G و مخصوصاً OVX.E.G سایتوکینهای پیش التهابی و استرس اکسیداتیو و همچنین پاسخهای درد کاهش معنی داری نسبت به گروه OVX از خود نشان دادند.
نتیجهگیری: ترکیبی از جنیستئین و ورزش منظم شنا دارای اثر همافزایی و محافظتی بیشتری در کاهش درد حاد و مزمن نسبت به استفاده از این روشها به تنهایی در دوره یائسگی است.