32 نتیجه برای ابراهیم
محمدابراهیم رهبانی نوبر، محمد رهبانی نوبر،
دوره 4، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده
زمینه وهدف: لیپوپروتئین(a) [LP(a)] با اتصال ذرات LDL و آپولیپوپروتئین (a) که پروتئین غنی ازکربوهیدرات می باشد تشکیل می شود. LP(a) دربیماران مبتلا به پروتئینوری یا سندرم نفروتیک افزایش می یابد ولی بخوبی معلوم نشده است که آیا این افزایش مربوط به هیپوآلبومینمی یا پروتئینوری می باشد.
روش کار: 71 کودک مبتلا به سندرم نفروتیک بدون نارسایی کلیوی موردمطالعه قرارگرفتند. سطوح سرمی آلبومین, لیپوپروتئین(a), تری گلیسرید, کلسترل تام, کلسترول با دانسیته پایین (LDL-C),کلسترول با دانسیته بالا ( HDL-C ), آپولیپوپروتئینAI ((APOAI ,آپولیپوپروتئینB (APOB) به روش های استاندارد اندازه گیری شدند. نتایج با 75 کودک به ظاهر طبیعی که ازلحاظ سن و جنس یکسان شده بودند، مورد مقایسه قرارگرفتند. غلظت پروتئین وکراتینین درنمونه های تصادفی ادرار کودکان اندازه گیری ونسبت پروتئین به کراتینین محاسبه گردید. ارتباط بین پارامترهای اندازه گیری شده, آلبومین سرم و یا پروتئینوری مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: درمقایسه باگروه کنترل سطوح افزایش یافته کلسترول تام, تری گلیسرید, LDL-C, LP(a) , APOAI, APOB گروه بیماران مشاهده گردید(p<0/05) ولی تغییرات درسطوح HDL-C قابل توجه نبود. غلظت آلبومین سرم در گروه
بیماران بطور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (p<0/05) . درگروه بیماران سطوح سرمی لیپیدها ولیپوپروتئین ها ازجمله APOAI و APOB با سطح پلاسمایی آلبومین بیشتر از نسبت پروتئین برکراتینین در ارتباط بود.
نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهندکه درسندرم نفروتیک کودکان درغیاب نارسایی کلیوی افزایش سطوح سرمی LP(a) بیشتر درارتباط با هیپوآلبومینمی بوده که سنتزکبدی APOB را تحریک و در ارتباط با میزان پروتئینوری نمی باشد. چنین استنتاج می شود که اندازه گیری APOB بهترین نشانگر هیپرلیپیدمی درسندرم نفروتیک بوده و بنظر می رسد که سطوح سرمی نرمال آلبومین عاملی است که ممکن است کفایت درمان هیپرلیپیدمی را درسندرم نفروتیک معین کند.
سید مجتبی سیدموسوی، ابراهیم فتائی، سید جمال هاشمی، محسن گرامی شعار،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از اماکن عمومی مثل استخرها و سوناها از جمله راههای سرایت عفونت های قارچی سطحی وجلدی در انسان به شمار میروند، لذا بررسی و مطالعه عوامل قارچی فرصت طلب و پاتوژن مستقر در این اماکن می تواند کمک بسیار مؤثری در جهت رفع آلودگی یا کاهش میزان آن و در نتیجه پبشگیری از بروز عفونت های احتمالی باشد.
روش کار: این مطالعه از نو ع بررسی مقطعی بود که در تابستان سال 1384 بمدت 3 ماه، 11 استخر آب گرم شهر توریستی سرعین از نظر فلور قارچی درماتوفیـتی و ساپروفیتی مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه برداری از استخرها و سوناها به طور تصادفی در ساعت های مختلف از شبانه روز انجام گردید. در این بررسی جمعاً 284 نمونه جمع آوری شد که از این تعداد 214 نمونه مربوط به محیط استخرها، جکوزی ها، وان ها ، دوش هاو سوناها بودند که توسط موکت های استریل شده نمونه گیری شدند و 70 نمونه مربوط به آب استخرها، جکوزی ها، وان ها و دوش ها بودند که در لوله های آزمایش در پیچ دار استریل جمع آوری گردیدند، نمونه ها به طور جداگانه بر روی محیطهای سابورودکستروز آگار، سابرورودکستروز آگار حاوی اولئیک اسید و سابورودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل و سیکلو هگزامید تلقیح و به روش استاندارد کشت و تشخیص داده شدند.
یافته ها: در بررسی های انجام شده از مجموع 284 نمونه، 193مورد از نظر رشد قارچی مثبت بودند که در این میان قارچ آسپرژیلویس فومیگاتوس با 44 پلیت (%22/79)، قارچ آسپرژیلویس فلدووس با 30 پلیت (%15/54)، قارچ آسپرژیلویس نایجر با 30 پلیت (%15/54) و قارچ پنی سیلیوم با 28 مثبت (%14/50) به ترتیب بالاترین میزان فراوانی را در میان قارچهای جدا شده داشتند د از طرف دیگر قارچهای اولوکلاددیوم، سپدونیوم، آکرمونیوم، پسیلوماسیس، استمفیلیوم واسترپتوماسیس هر کدام با یک پلیت مثبت به میزان 0/51% کمترین میزان فراوانی را داشتند.در این بررسی هیچگونه قارچ درماتوفیتی از نمونه های موکت و آب جدا نگردید. همچنین هیچگونه قارچ پاتوژن دیمورفیک حقیقی جدا نشد.
نتیجه گیری: عدم وجود قارچهای بیماریزای درماتوفیتی و قارچ های مسبب بیماری های قارچی سطحی و جلدی بیانگر این موضوع است که آموزش کارگران، شستشو و ضدعفونی مداوم استخرها و رعایت موازین بهداشی کمک مؤثری در کاهش آلودگی داشته و از طرف دیگر خود آب گرم معدنی هم می تواند به عنوان یک عامل ممانعت کننده از رشد قارچهای بیماریزا مطرح باشد.
فریبا کهنمویی، محمد علی محمدی، فریده مصطفی زاده، افشار ابراهیمی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : اولیگوهیدرآمنیوس اختلالی است که با پیآمدهای ناگواری برای جنین همراه است که معمولاً منجر به ختم حاملگی قبل از ترم و تولد نوزاد پره ترم می گردد . مهمترین اقدام برای این بیماران افزایش طول دوره بارداری و جلوگیری از تولد نوزاد پره ترم می باشد که در این مطالعه تأثیر مایع درمانی خوراکی و وریدی در افزایش طول مدت بارداری در بیماران اولیگوهیدرآمنیوس بررسی شده است.
روش کار: در این پژوهش جمعیت مورد مطالعه دو گروه مورد و شاهد 30 نفره از زنانی بودند که طی مراجعه به بیمارستان بر اساس سونوگرافی انجام یافته ، تشخیص اولیگوهیدرآمنیوس برای آنان مطرح شد، سپس بیماران بصورت کاملاً تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند . به گروه مورد روزانه 4 – 3 لیتر سرم نرمال سالین به مدت یک هفته و سپس مایع خوراکی تا زمان ختم حاملگی داده شده . در هر دو گروه در صورتیکه ادامه حاملگی مقدور نبود ختم حاملگی داده می شد . جمع آوری اطلاعات از طریق شرح حال، معاینه فیزیکی و تکمیل پرسشنامه مربوطه و یافته های سونوگرافی صورت گرفته و جهت بررسی ارتباط بین یافته ها از آزمون کای اسکوئر و تی تست نرم افزار آماری SPSS استفاده گردیده است .
یافته ها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب 25 و 24 سال بود . میانگین سن حاملگی زمان تشخیص بیماری در گروه مورد 2/30 هفته و در گروه شاهد 8/31 هفته بود. میانگین سن ختم حاملگی در گروه مورد 6/34 و در گروه شاهد 2/34 هفته بود. میانگین افزایش طول مدت حاملگی در گروه مورد 86/3 هفته و در گروه شاهد 4/2 هفته بود که این اختلاف با توجه به 013/0= p معنی دار می باشد. بیشترین تأثیر در سن حاملگی 32 – 29 هفته مشاهده شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه و با توجه به معنی دار بودن اختلاف افزایش طول مدت بارداری در گروه مورد و شاهد، هیدراتاسیون وریدی و خوراکی باعث افزایش طول مدت بارداری در بیماران مبتلا به اولیگوهیدرآمنیوس می شود.
نیره خادم، احمد شاه فرهت ، نیره قمیان، سمیرا ابراهیم زاده،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: پره اکلامپسی یک بیماری با علت ناشناخته است که با شیوعی حدود 7/3% تولد زنده دیده شده و عامل 18% از مرگ مادران می باشد. علاوه بر آثار و عوارض مادری، عوارض جنینی نیز از معضلات عمده آن به حساب می آید. این مطالعه شیوع زایمان و نتایج زایمان زود رس و عوارض آن را با حاملگی طبیعی مقایسه می نماید.
روش کار: این یک مطالعه آینده نگر از نوع مقطعی (Cross sectional) بود که در 127 زن حامله مبتلا به پره اکلامپسی و 254 حاملگی طبیعی سالم انجام شد. آنالیز آماری با نرم افزار SPSS/Win و آزمون Chi-square انجام گرفت.
یافته ها: شیوع زایمان زودرس در بیماران مبتلا به پره اکلامپسی 4/54% و در مادران سالم 25% بود. در تعدادزایمان با 0/157=p ، سن با 0/265=p و روش زایمان با 0/226=p در دو گروه، از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت. ولی از نظر سن حاملگی (p<0/0001)، وزن تولد (p<0/0001)، مرگ و میر نوزادان (0/013=p)، آپگار زمان تولد (0/005=p) و بستری در (p<0/0001) NICU (Neonatal Intensive Care Unit) در دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: زایمان زودرس، علت اختلاف اساسی بین دو گره پره اکلامپسی و حاملگی طبیعی بود. توجه به کنترل دقیق موارد بیماری و اجتناب از تصمیم گیری شتاب زده جهت ختم حاملگی در موارد خفیف پره اکلامپسی، می تواند تا حد زیادی نتایج نوزادان را در این گروه بهبود بخشید.
میترا براتی، ثمیله نوربخش، آذر دخت طباطبایی، فریده ابراهیمی تاج، مهشید طالبی طاهر،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای عفونی دستگاه تنفسی سالانه باعث 5/4 میلیون مرگ در میان کودکان جهان می شود که اکثریت این موارد در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، رخ می دهد. پاتوژنهای باکتریائی و ویروسی هر دو مسئول ایجاد این موارد مرگ و میر هستند. با توجه به تنوع نتایج بدست آمده در مطالعات نقاط مختلف جهان بررسی منطقه ای جهت تعیین شیوع عوامل ویروسی ضروری است.همچنین تشخیص سریع عوامل اصلی عفونت های تنفسی در کودکان، امکان درمان مناسب و اجتناب از مصرف بی رویه آنتی بیوتیک ها را مقدور می سازد. لذا در این مطالعه به بررسی آدنوویروس بعنوان یکی از عوامل شایع به روش سریع پرداخته شده است.
روش کار: این مطالعه بصورت توصیفی و مقطعی بوده و کلیه کودکان 3 ماهه تا 15 ساله با علائم عفونت تنفسی فوقانی که در طی یکسال (سال 1385) به درمانگاه کودکان بیمارستان رسول اکرم مراجعه کرده اند بررسی شده اند. نمونه سواپ حلقی بیماران به روش سریع کروماتوگرافی از نظر وجود آدنوویروس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها:160 کودک با میانگین سنی 61/5 ماه مورد بررسی قرار گرفتند که 57/5% پسر و 42/5% دختر بودند. تب در 77/4%، سوزش گلو در 66%، سرفه در 37/4%، اگزودای حلقی در 27%، درد شکم در 16/4%، استفراغ در 15/7%، لنفادنوپاتی گردنی در 13/8%، اسهال در 10%، پتشی کام در 5/7% و کونژنکتیویت در 1/9% دیده شد. بیماران 24% در فصل بهار، 14/2% در تابستان، 23/2% در پائیز و 38/6% در زمستان مراجعه کرده بودند. در 10 نفر 6/3% تست آدنوویروس مثبت بود. میانگین سنی در مبتلایان به آدنوویروس 58/5 ± 83/7 ماه بوده و 4 نفر 40% پسر و 6 نفر 60% دختر بودند. فصل ابتلا به آدنوویروس 20% در بهار، 30% در تابستان، 30% پائیز و 20% زمستان بود.
نتیجه گیری: آدنوویروسها 6/3% عفونتهای تنفسی فوقانی کودکان را شامل می شوند. با افزایش سن از شیوع آنها کاسته می شود و حداکثر شیوع در 5-1 سالگی می باشد. شیوع این عفونت تابع الگوی فصلی خاصی نبوده و تب و سوزش گلو شایعترین علائم بالینی این عفونت می باشد. وجود لنفادنوپاتی گردنی در آدنوویروس شایعتر از عفونت های دیگر دیده می شود.
محمد قاسم گل محمدی، حسن آذری، محمد مردانی، ابراهیم اسفندیاری، رادنی لی ریتز،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده
زمینه و هد ف: امروزه مشخص شده است که ناحیه تحت بطنی SVZ (Subventricular Zone ) در سیستم بطنی مغز پستانداران بالغ دارای جمعیتی از سلول های بنیادی عصبی است که نورون ها و سلول های گلیال را ایجاد می کنند. به دلیل کمبود مارکرهای خاص برای شناسایی این سلول ها روش ایجاد نوروسفر NSA (Neurosphere Assay) در محیط آزمایشگاهی روشی متداول و انتخابی برای جداسازی، مطالعه و درک بیولوژی سلول های بنیادی عصبی رویانی و بالغ می باشد. روش های مختلفی برای ایجاد نوروسفر از مناطق مختلف سیستم عصبی مرکزی از جمله بطن های طرفی مغز وجود دارد. هدف از این مطالعه ارایه راهکاری جدید و کار آمد برای تولید نوروسفر بیشتر ازناحیه تحت بطنی بطن های طرفی مغز موش بالغ با استفاده از روش NSA می باشد.
روش کار: ناحیه تحت بطنی نیمه سری بطن های طرفی مغز موش بالغ با دو روش متفاوت تشریح و جداسازی شده و براساس روش نوروسفر کشت داده شدند. در روش اول (روش ریتز و رینولدز) این ناحیه بصورت یکپارچه جدا شده و پس از ایجاد سوسپانسیون تک سلولی بصورت یکجا کشت داده شد. در روش دوم یا روش برش گیری، پس از برداشتن برش های سریالی 400 میکرونی مغز، ناحیه تحت بطنی از برش های نیمه سری بطن های طرفی جمع آوری شده و بطور جداگانه با استفاده از روش NSA کشت داده شدند. پس از هفت روز نوروسفرهای اولیه حاصله از دو روش شمارش شده ومیانگین آنها با همدیگر مقایسه گردید.
یافته ها: میانگین تعداد نوروسفرهای بدست آمده در روش برش گیری بسیار بیشتر از روش اول بود (p<0/0001). توزیع و پراکندگی سلول های نوروسفرساز یا سلول های بنیادی عصبی درطول محور قدامی- خلفی نیمه سری بطن های طرفی یکسان نبوده و بالاترین تراکم این سلول ها در فاصله 0/74 میلی متری سمت سری نقطه برگما مشاهده گردید.
نتیجه گیری : روش دوم یا روش برش گیری بدلیل تولید نوروسفرزیاد از ناحیه تحت بطنی نسبت به روش اول یا روش کشت یکجای این ناحیه، روشی کار آمد و مناسب می باشد.
عدالت حسینیان، فیروز امانی، ابراهیم حاجی زاده، شهرام حبیب زاده ،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری های قلبی عروقی مهمترین عامل مرگ و میر در اغلب کشورهای جهان است. آمارهای رسمی نشان می دهد که میزان مرگ و میر ناشی از این پدیده در ایران هم رو به افزایش است و مراقبت از مبتلایان بعد از وقوع سکته قلبی نیاز به ارتقای کیفی وکمی روزافزون دارد. از این رو تعیین میزان بقا و عوامل موثر بر آن در بیماران سکته قلبی حاد مهم بوده و این مطالعه به بررسی بقای یکساله این بیماران می پردازد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعات بقا و به روش آینده نگر بر روی 800 نفر از بیماران دارای سکته قلبی حاد در بیمارستان بوعلی اردبیل انجام گرفت. بیماران به مدت یکسال پیگیری و اطلاعات لازم بر اساس پرسشنامه ای جمع آوری و در نهایت با استفاده از روش های های مختلف آماری در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. برای نشان دادن میزان بقای بیماران از جدول عمر و روش کاپلان مایر وبرای مقایسه میانگین بقا در گروههای مختلف از آزمون لگ رنک و برای نشان دادن عوامل موثر بر میزان بقا از مدل رگرسیونی کاکس و رسم نمودار تابع بقا استفاده شد.
یافته ها: میانگین سنی بیماران 12/4± 60/6 سال بود. میزان مرگ و میر کل بیماران درطی یکسال پیگیری 84 نفر(10/5%) بود. 582 نفر از بیماران (72/8%) مرد و 218 آنان (27/3%) زن بودند. 47/4% سیگاری بوده و 33/4% پرفشاری خون، 18/1% دیابت، 15/3% هیپرلیپیدمی و 30% آریتمی داشتند. میزان بقا در 10 روز اول 94%، در یک ماه اول 93% و در یکسال 90% بود.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه عوامل موثر برمیزان بقا بر اساس مدل رگرسیونی کاکس عبارت بودنداز دیابت، سن، مصرف استرپتوکیناز، میزان کسر جهشی و داشتن بلوک قلبی و آشنایی با این عوامل می تواند به افزایش بقا و بهتر شدن کیفیت زندگی بیماران کمک نماید.
آزیتا فتح نژاد کاظمی، فهیمه صحتی شفائی، نیلوفر ستارزاده، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
مقدمه: پره اکلامپسی یکی از علل مهم مرگ و میر مادری و جنینی است. تشخیص زودرس پره اکلامپسی یکی از عملکردهای بسیار مهم مراقبتهای پره ناتال می باشد و ما انتظار داریم که با تشخیص زودرس این بیماری میزان مرگ و میر مادری و جنینی کاهش یابد. هدف از این مطالعه بررسی ارزش پیشگویی توام آزمون تغییر وضعیت و شاخص توده بدن در تشخیص زودرس پره اکلامپسی بود.
روش کار: یک مطالعه آینده نگر بر روی 400 زن شکم اول در بین هفته های 32- 28 بارداری با نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد در ابتدا وزن ، قد و فشار خون افراد در دو وضعیت خوابیده به پهلوی چپ و خوابیده به پشت اندازه گیری شد سپس این افراد تا زمان زایمان تحت کنترل قرار گرفتند.
نتایج : از کل 400 نفر در نهایت23 نفر از افراد ، مبتلا به بیماری شدند. میانگین اختلاف فشار خون دیاستولیک خوابیده به پهلوی چپ و خوابیده به پشت و شاخص توده بدن در افراد مبتلا نسبت به افراد غیر مبتلا اختلاف معنی داری از نظر آماری نشان داد (p<0/05). با رسم منحنی ROC (Receiver Operating Characteristic) شاخص توده بدنی بیشتر از 28/88 دارای حساسیت 61%، ویژگی 92%، ارزش پیشگویی مثبت 33% و ارزش پیشگویی منفی 97% است و با در نظر گرفتن آزمون تغییر وضعیت بیش از 20 میلی متر جیوه این آزمون دارای حساسیت52%، ویژگی 95%، 39% PPV= درصد و 97% NPV= است. در صورت مثبت بودن هردو آزمون حساسیت 30 %، ویژگی 99%، 58 % = PPV و 96 % = NPV محاسبه گردید.
نتیجه گیری: ترکیب هر دو آزمون با وجود داشتن حساسیت پایین ، دارای ویژگی بالا برای رد بیماری پره اکلامپسی می باشد
ریحانه ایوان بقا، لیلا نوروزی پناهی، مرتضی قوجازاده، فاطمه رنجبر کوچکسرایی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : افسردگی پس از زایمان یکی از شایعترین مشکلات زنان در سنین باروری می باشد. درمان های دارویی جدید متعددی برای درمان اختلال افسردگی معرفی شده اند ولی با توجه به عوارض جانبی داروهای ضدافسردگی و پذیرش بیشتر مادر در دوران شیردهی برای مصرف مکمل های تغذیه ای نسبت به داروهای شیمیایی، این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی اسیدهای چرب امگا-3 با پلاسبو در درمان افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی و آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1386 انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی تصادفی شده دو سوکور بود که بر روی 120 زن مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان که شرایط لازم جهت ورود به مطالعه را داشتند انجام گرفت. در ابتدا افسردگی با استفاده از مقیاس تشخیص افسردگی پس از زایمان ادینبرگ در زنانی که 2 هفته تا 3 ماه از زمان زایمان آن ها گذشته، تشخیص داده شد. سپس جهت تعیین شدت افسردگی مقیاس تشخیص افسردگی بک مورد استفاده قرار گرفت. زنان با افسردگی خفیف و متوسط که امتیاز 46 یا کمتر را کسب کرده و تمایل به مصرف داروهای ضد افسردگی توسط روانپزشک نداشتند، وارد مطالعه شده و بصورت تصادفی کپسول یک گرمی امگا-3 یا پلاسبو به مدت 8 هفته دریافت نمودند. شدت افسردگی قبل از درمان و هر هفته در طی درمان با مقیاس بک اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی، تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری مکرر و رابطه مجذور کای در نرم افزار 14SPSS، استفاده شد.
یافته ها: از نظر مشخصات دموگرافیک اختلاف معنی داری در دو گروه امگا-3 و پلاسبو مشاهده نشد. نتایج نشان داد که میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 2/9±4/35 در گروه امگا-3، به 0/7±6/17 پس از درمان کاهش یافت که از لحاظ آماری معنی دار بود(p<0/0005). میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 4/8±2/34 در گروه پلاسبو به 3/9±6/33پس از درمان تغییر یافت که از لحاظ آماری معنی دار نبود p=(0/57) (p<کاهش امتیاز شدت افسردگی پس از درمان در دو گروه اختلاف آماری معنی داری را نشان داد(001/0.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مصرف کپسول امگا-3 با دوز یک گرم در روز به مدت 8 هفته سبب کاهش شدت افسردگی پس از زایمان می گردد.
ام لیلا ربیعی، ابراهیم علیجانپور ، یوسف مرتضوی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده
زمینه و هدف: در بیهوشی بیماران اورژانس، برقراری راه هوایی مطمئن و سریع، ازاهمیت ویژه ای برخوردار بوده و از بروز بسیاری از عوارض، به جهت تاخیر در لوله گذاری داخل تراشه می کاهد . استفاده از سوکسینیل کولین در این دسته از بیماران، انتخابی می باشد، ولی در موارد خاص، می تواند پتاسیم سرم را بصورت ناگهانی افزایش داده و بیمار را تهدید به ایست قلبی نماید. برای کاهش این پاسخ، تجویز دوز غیر فلجی مسدود کننده عصبی عضلانی غیر دپلاریزان (دفاسیکولاسیون)، به عنوان پیش درمانی، پیشنهاد شده است. لذا هدف از این مطالعه، بررسی اثر پیش درمانی آتراکوریوم، بر میزان پتاسیم سرم همراه باتجویز سوکسینیل کولین می باشد.
روش کار: در یک کار آزمایی بالینی یک سوکور، 82 بیمار کاندیدای جراحی الکتیو که همگی در کلاس I و II بیهوشی بودند، پس از تجویز داروهای پیش درمانی معمول، از تمامی بیماران یک نمونه خون به عنوان شاهد گرفته شد، سپس آتراکوریوم (mcg/kg 50 ) تجویز گردید. سه دقیقه بعد اینداکشن بیهوشی با تیوپنتال سدیم (mg/kg 5 ) و سوکسینیل کولین (mg/kg 5/1 ) انجام و پس از 5 دقیقه، نمونه خون دوم، بعنوان مورد گرفته شد. نمونه های خون در لوله های مخصوص اندازه گیری یون های پتاسیم جمع آوری، سرم نمونه ها بلافاصله جدا و سطح پتاسیم سرم با استفاده از دستگاه میکرو لایت اندازه گیری گردید و سپس داده ها با استفاده از تی تست و آزمون ویلکاکسون آنالیز و مقایسه شدند.
یافته ها: میانگین سطح پتاسیم سرم پس از تجویز سوکسینیل کولین همراه با دفاسیکولاسیون آتراکوریوم، نسبت به میانگین سطح پتاسیم سرم قبل از تجویز پیش درمانی آتراکوریوم (سطح پایه)، تفاوت محسوس و معنی داری بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: استفاده از پیش درمانی (دفاسیکولاسیون )آتراکوریوم ، در جلوگیری از افزایش سطح پتاسیم سرم ناشی از سوکسینیل کولین، نسبت به سطح پایه موثر نبوده است.
فریده ابراهیمی تاج، عبدالحسین محمدی خانقاه، مژده رمضانی ، خاطره عنبری،
دوره 9، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده
زمینه و هدف: تست پوستی توبرکولین (مانتو) وسیله قابل اطمینانی برای بررسی عفونتهای اولیه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس است. در این آزمایش آنتی ژن مناسب، مشتق پروتئینی خالص شده توبرکولین ( PPD ) میباشد. واکنش ها را با اندازه گیری قطر ناحیه سفت شده (اندوراسیون) با لمس کردن محل تزریق، بعد از 48 و72 ساعت می سنجند. اطلاعات کمی راجع به مقایسه خواندن تست در 48 و 72 ساعت پس از تزریق وجود دارد لذا این مطالعه با هدف مقایسه نتایج قرائت این دو زمان انجام شد.
روش کار: این مطالعه بصورت نیمه تجربی، تست توبرکولین 5 واحدی بر روی 120 دانشجوی پزشکی در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در طی دیماه 82 تا خرداد 83 توسط دانشجوی پزشکی دوره دیده صورت گرفته است. افراد با سابقه ضعف سیستم ایمنی، سوء تغذیه، مصرف کورتون از مطالعه حذف شدند.
یافته ها: اندازه گیری 72 ساعت بعد از تلقیح بطور معنی داری بیشتر از اندازه گیری پس از 48 ساعت بود. میانگین 22/4 در مقابل 79/2 میلی متر با (001/0 p < ). در این افراد اندازه تست جلدی پس از 72 ساعت بطور متوسط 47/1 میلی متر بیش از اندازه گیری پس از 48 ساعت بود. اختلاف اندازه اندوراسیون بین 48 و 72 ساعت در دو جنس و در سابقه تماس با سل، اختلاف معنی دار داشته است (000/0 > p ).
نتیجه گیری: در این مطالعه بخوبی نشان داده شده است که اندازه تست توبرکولین 5 واحدی در افراد بالغ بطور مشخصی در 72 ساعت بیش از واکنش بعد از 48 ساعت است. با توجه به یافته های این مطالعه پیشنهاد می شود تا در موارد منفی شدن PPD در زمان قرائت بعد از 48 ساعت ، مجددا PPD بعد از 72 ساعت مورد قرائت قرار گیرد.
پرویز مهاجری، بابک ایزدی، منصور رضایی، بدیعه فلاحی، حسنا خادمی، رویا ابراهیمی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه ظهور ارگانیسمهایی که قادر به تولید بتالاکتامازهای با طیف وسیع ( ESBL ) هستند، بحرانی در درمان عفونتهای باکتریایی محسوب میشود. اشریشیاکلی مولد عفونت ادراری، هم مانند بسیاری از باکتریها قادر به تولید این نوع از بتالاکتامازهاست. این آنزیم ها بر آنتی بیوتیک هایی مثل سفتازیدیم، سفوتاکسم، سفپودوکسیم و سفپیم موثرند. از آنجایی که شناسایی این نوع باکتریها به صورت روتین در آزمایشگاهها صورت نمیگیرد کسب اطلاعاتی در خصوص میزان فراوانی باکتریهای مولد این آنزیمها ضروری به نظر میرسد.
روشکار: این مطالعه توصیفی- مقطعی در روی 200 ایزوله اشریشیا کلی عامل بروز عفونت ادراری در شهر کرمانشاه انجام گرفت. پس از تشخیص اشریشیا کلی با تستهای بیوشیمیایی مرسوم، میزان حساسیت آنها نسبت به آنتی بیوتیکهای مختلف به روش کربی بایر و تولید ESBL به روش DDST تعیین شد.
یافتهها: بیشترین میزان حساسیت به ترتیب به ایمی پنم (100%)، آمیکاسین (97%)، نیتروفورانتوئین (5/95%)، جنتامیسین (85%)، سفپیم (75%)، سفتازیدیم (74%)، افلوکساسین (5/73%)، سیپروفلوکساسین، سفتریاکسون و آزترئونام (71%) و سفوتاکسیم (70%) و در مقابل بیشترین میزان مقاومت به ترتیب نسبت به آمپی سیلین (77%)، کربنی سیلین (76%)، پی پراسیلین (74%) و کوتریموکسازول (5/62%) مشاهده شد. میزان مقاومت به سفالوسپورینهای نسل سوم بین 75-63% بود. پنجاه و چهار مورد (27%) از ایزولههای مورد بررسی ESBL تولید کردند و اکثر آنها یعنی 47 ایزوله (87%) قادر بودند که هر چهار نوع آنزیم ESBL مورد مطالعه را تولید نمایند.
نتیجهگیری: با توجه به شباهتها و تفاوتهای مشاهده شده در خصوص فراوانی مقاومتهای آنتیبیوتیک و نیز فراوانی ایزولههای مولد ESBL در نواحی مختلف کشور و نیز سایر کشورها توصیه میشود جهت جلوگیری از شکستهای درمانی، آزمایشهای مربوط به تشخیص این آنزیمها در کنار آنتیبیوگرام، به صورت روتین در آزمایشگاههای میکروبشناسی انجام پذیرد.
مطهر حیدری بنی، مسعود حاجی مقصود، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، محمد کاظم طرزمنی، جواد مهتدی نیا،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش چربی بدن یکی از عوامل خطر پیشرفت بیماریهای مزمن می باشد. شناسایی بهترین شاخص تن سنجی به عنوان ابزاری آسان جهت تعیین افراد تحت خطر بیماری قلبی عروقی در هر جامعهای ضروری می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط چاقی شکمی با مراحل ابتدایی آترواسکلروز از طریق تعیین ضخامت انتیما مدیا بر روی زنان بزرگسال انجام شد.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 100 زن سالم بزرگسال 50-18 سال انجام شد. شاخص های تن سنجی طبق دستورالعمل های استاندارد اندازه گیری و محاسبه شد. حدود مرزی انتخابی برای دور کمر ( WC )، نسبت دور کمر به باسن ( WHR ) و نسبت دور کمر به قد ( WHtR ) به ترتیب cm 88، 8/0 و 5/0 می باشد. تعیین ضخامت انتیما مدیا شریان کاروتید ( CIMT ) به عنوان نشانگر مراحل ابتدایی آترواسکلروز از طریق روش غیر تهاجمی سونوگرافی انجام شد. افراد با میانگین mm 8/0 ≥ CIMT به عنوان" افراد سالم" و mm 8/0< CIMT به عنوان "افراد تحت خطر" در نظر گرفته شدند.
یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 8/1 ± 96/30 سال و میانگین WC ، WHR ، WHtR و CIMT افراد به ترتیب cm 17/0 ± 95، 08/0 ± 87/0، 11/0 ± 61/0 و 15/0 ± 63/0 بود. تمامی شاخصهای تن سنجی چاقی شکمی با میانگین CIMT همبستگی مثبت معنی دار داشتند (05/0> p ). WC با حد مرزی cm 88 نسبت به WHR و WHtR در مجموع حساسیت و ویژگی بالاتری داشت.
نتیجه گیری: شاخص WC با حد مرزی cm 88 نسبت به دو شاخص WHR و WHtR جهت شناسایی افراد تحت خطر آترواسکلروز بهتر است.
محمد مسافری ضیاءالدینی ، خسرو ابراهیم، داور امانی، زهرا عرب نرمی،
دوره 12، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تمرین شدید موجب افزایش تولید رادیکالهای آزاد و ایجاد پاسخ های التهابی در ورزشکاران میشود. تقویت و بهبود سیستم ایمنی ورزشکاران می تواند اثرات مضر فعالیت بیشینه را کاهش دهد. هدف از تحقیق حاضر بررسی مصرف مکمل کوآنزیم Q10 بر غلظت سرمی عامل نکروز دهنده تومورآلفا ( TNF-α ) طی فعالیت شدید بود.
روش کار: 12 نفر از دانشجویان فعال دانشگاه شهید بهشتی با میانگین سن (64/0 ± 75/21) سال و شاخص توده بدن (94/0 ± 70/23) کیلوگرم بر متر مربع به طور داوطلب در این تحقیق شرکت کردند. تحقیق نیمه تجربی و به صورت دوسوکور متقاطع انجام شد. آزمودنی ها به طور تصادفی به گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. در این مطالعه آزمودنیها 120 دقیقه قبل از انجام آزمون، کوآنزیم Q10 (2 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن) یا دارونما مصرف کردند و پس از 4 روز جای گروهها عوض شد. نمونه خونی آزمودنیها قبل از مکمل دهی و بلافاصله پس از آزمون جمع آوری شد. برای بررسی تغییرات و تحلیل داده های درون گروهی از آزمون t وابسته و بین دو گروه از t مستقل در سطح معنی داری p <0.05 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح سرمی TNF-α در گروه مکمل در مقایسه با گروه دارونما کاهش معناداری نداشت (8/0= p ).
نتیجه گیری: با وجود اینکه میانگین افزایش غلظت TNF-α در گروه مکمل در مقایسه با گروه دارونما کمتر بود، اما مصرف کوآنزیم Q10 منجر به اختلاف معنادار بین دو گروه نشد.
سمیرا بابائیان امینی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، میترا نیافر، سروین سنائی،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از بیماریهای متابولیک شایع در جهان بوده و ارتباط زیادی با چاقی دارد. چاقی مرکزی نیز با افزایش خطر دیابت، بیماری قلبی- عروقی، هیپرانسولینمی توام است. هیپرانسولینمی علت اصلی زنجیره اختلالات مرتبط با چاقی شکمی میباشد. مطالعات نشان داده میوه ها، سبزیجات و نوشیدنیهای غنی از ترکیبات فنولی احتمالاً میزان ابتلا به دیابت را کاهش می دهند. یکی از میوه های غنی از فلاونویید، انار است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر فرآورده تجاری بدون شیرین کننده آب انار بر روی الگوی قند، فاکتور التهابی، شاخصهای تن سنجی انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 50 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 در محدوده سنی 50-30 سال به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه مداخله (25 نفر) روزانه 240 سی سی آب انار شیرین نشده و گروه کنترل (25 نفر) که روزانه 240 سی سی آب به مدت دو ماه مصرف کردند. قند خون ناشتا، فاکتورالتهابی(hs-CRP)اندازه های آنتروپومتری شامل وزن، قد، دور کمر، دور باسن، نمایه توده بدن در ابتدا و پس از هشت هفته اندازه گیری شد. از برنامه Nutritionist IV، آزمون Independent sample t-test و Paired sample t-test برای آنالیز داده ها استفاده گردید.
یافته ها: مقایسه غلظت قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله ، نمایه توده بدنی و hs-CRP بین دو گروه در ابتدای مداخله اختلاف معنیداری را نشان نداد. در گروه مداخله شاخص مقاومت انسولینی، وزن بدن، دور کمر و دور باسن به صورت معنیداری کاهش یافت (به ترتیب 05/0>p<0/05,p<0/05,p<0/01 ,p) در حالی که مقایسه قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله، hs-CRP اختلاف معنی داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاکی از تاثیر مثبت مصرف روزانه آب انار بر بهبود مقاومت انسولینی، وزن، دور کمر و دور باسن بود.
همایون ابراهیمیان، سید محمد فیروز آبادی، مهیار جان احمدی، مهری کاویانی مقدم،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: رشد تکنولوژی، افزایش میدانهای الکترومغناطیسی کم فرکانس محیطی را به همراه داشته و به تبع، توجه مجامع علمی را به اثرات بیولوژیک این میدانها معطوف کرده است. بیشترین بحث روی خطوط انتقال و توزیع برق با فرکانس 50 هرتز است. هدف این تحقیق نشان دادن اثرات میدانهای مغناطیسی50 هرتز در محدوده شدت محیطی بر روی پارامترهای بیوالکتریک سلول عصبی F1 حلزون باغی ( (Helix aspersa میباشد.
روش کار: در این مطالعه از سلول عصبی F1 حلزون باغی جهت شناسایی محل و میزان تاثیر میدانهای مغناطیسی محیطی بر سیستم عصبی مورد استفاده قرار گرفت . گروه کنترل به منظور بررسی تاثیر گذشت زمان و ورود الکترود و پاره شدن غشاء سلول، گروه شاهد به منظور بررسی تاثیر احتمالی عوامل محیطی مداخلهگر و گروه آزمایش برای شناسایی میزان تاثیر میدان مغناطیسی در نظر گرفته شد. برای تولید میدان مغناطیسی یکنواخت از کویل هلموهلتز استفاده شد. ثبت الکتروفیزیولوژیکی از سلول تحت شرایط کلمپ جریان انجام پذیرفته و جهت نشان دادن تاثیرات ناشی از میدانهای مغناطیسی بر روی کانالهای یونی از مدل سلولی هاجکین-هاکسلی استفاده شد. تمامی دادهها با نرمافزار SPSS 16 و آزمون آماری ANOVA دوطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 05/0 p< به عنوان سطح معنیدار در نظر گرفته شده و از محیط نرمافزار Matlab جهت اجرای الگوریتم PSO جهت تخمین پارامترها استفاده شد.
یافتهها: در بررسیهای پتانسیلهای عمل ثبت شده درگروههای کنترل و شاهد در بازههای زمانی مختلف تغییرات معنیداری از نظر آماری مشاهده نشد. با اعمال میدان مغناطیسی 87/45 میکروتسلا در پتانسیل استراحت غشاء تغییرات معنیداری 12 دقیقه بعد از اعمال میدان مشاهده شد و بیشترین تغییرات 14 دقیقه بعد از اعمال میدان مشاهده شد. دامنه پتانسیل عمل سدیمی با اعمال میدان، روند کاهشی نشان داد و با افزایش زمان اعمال میدان این تغییرات افزایش نشان داد. در بررسی طول مدت زمان پتانسیل عمل در بازههای زمانی مختلف تغییرات معنیدار مشاهده نشد، در صورتیکه فرکانس شلیک پتانسیل عمل در بازههای زمانی مختلف تغییرات معنیداری را نشان داد. بررسی دامنه هیپرپلاریزاسیون متعاقب پتانسیل عمل (AHP) با اعمال میدان مغناطیسی تغییرات افزایشی در جهت منفی نشان داد ولی در بازههای زمانی تغییرات معنیدار آماری نشان نداد.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که میدانهای مغناطیسی فرکانس پایین 50 هرتز در محدوده شدتهای محیطی بطور مستقیم با تغییر در میزان و سرعت باز و بسته شدن کانالهای یونی منجر به تغییر در فعالیتهای بیوالکتریک سلول عصبی میشود و میزان رسانایی کانالهای سدیمی و پتاسیمی کاهش و کانالهای پتاسیمی وابسته به کلسیمی افزایش مییابد .
سید ابراهیم حسینی، زهرا ضیاء،
دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اثرات ناهنجاری زای امواج الکترومغناطیس بر فرایندهای مختلف رشد و نمو باعث بروز نگرانیهای بسیاری درارتباط با اثرات زیانبار امواج تلفن همراه بر سلامت انسان شده است. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثرات امواج موبایل بر میزان استروژن، پروژسترون، FSH، LH و سلولهای دودمانی جنسی زاده های ماده بالغ موشهای بارداری که تحت تاثیر این امواج قرار گرفته اند، انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 24 سر موش صحرایی ماده باردار که به 3 گروه کنترل، شاهد و تجربی تقسیم شدند، استفاده گردید. گروه کنترل تحت هیچ موجی قرار نگرفتند و گروه تجربی از ابتدای بارداری به مدت 14 روز و روزانه به میزان 4 ساعت در معرض امواج تلفن همراه قرار داده شدند. گروه شاهد همین مدت در مجاورت تلفن همراه روشن بدون مکالمه قرار گرفتند. پس از زایمان و بعد از بلوغ به طور تصادفی10 سر از فرزندان ماده گروههای مختلف جدا و پس از خونگیری، میزان هورمونهای جنسی اندازه گیری گردید و با جداسازی تخمدانها انواع فولیکولهای تخمدانی شمارش و نتایج با آزمونهای ANOVA و t مستقل آنالیز گردید. معناداری اختلاف داده ها در سطح 0.05>p در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که قرار گرفتن مادران باردار در معرض امواج تلفن همراه باعث افزایش معنادار حجم و وزن تحمدانها و فولیکولهای آترزی شده در سطح 0.05>p می شود، در حالی که تاثیر معناداری بر تعداد فولیکولهای اولیه، ثانویه، آنترال، پریموردیال، گراف، جسم زرد و هورمونهای جنسی ندارد.
نتیجه گیری: قرار گرفتن مادران باردار در معرص امواج تلفن همراه باعث افزایش حجم، وزن و فولیکولهای آترزی شده تخمدان فرزندان میشود
طوبی کریمی زاده مونه، سید ابراهیم حسینی،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ریتالین از داروهایی است که در درمان اختلال کمبود توجه و بیش فعالی مورد استفاده قرار میگیرد. هدف این مطالعه بررسی اثر مقایسهای مصرف ریتالین با عصاره هسته انگور بر یادگیری اجتنابی غیرفعال در موشهای صحرایی نر بالغ بود.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه تجربی بود که بر روی 40 سر موش صحرایی نر بالغ که به صورت تصادفی به 5 گروه 8 تایی شامل گروههای کنترل، شاهد و سه دسته تجربی تقسیم شدند، انجام گرفت. گروه کنترل تحت هیچ تیماری قرار نگرفتند. گروه شاهد نیز یک میلیلیتر آب مقطر را در هر روز، دریافت نمودند. گروههای تجربی به ترتیبmg/kg 100 عصاره هسته انگور،mg/kg 1 ریتالین و mg/kg100 عصاره هسته انگور به همراه mg/kg 1 ریتالین دریافت داشتند. تجویزها برای 28 روز و به صورت گاواژ انجام گرفت. برای اندازه گیری میزان یادگیری احترازی از دستگاه شاتل باکس استفاده گردید. داده ها با کمک آزمونهای آماری ANOVA و پیگیری توکی و با کمک نرم افزار SPSS-18 ارزیابی گردید و معناداری اختلاف داده ها در سطح 0.05>p در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد ریتالین باعث کاهش یادگیری اجتنابی غیرفعال می شود در حالی که عصاره هسته انگور به تنهایی و همراه با ریتالین باعث افزایش یادگیری اجتنابی غیرفعال میشود.
نتیجه گیری: مصرف ریتالین باعث کاهش یادگیری اجتنابی غیرفعال میشود در حالی که مصرف همزمان ریتالین با عصاره هسته انگور مانع اثر ریتالین و افزایش یادگیری میگردد.
زهرا میرزا خانی، سید ابراهیم حسینی،
دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ناباروری زنان و سقط جنین یکی از مسائل مهم امروز در جهان پزشکی است. با توجه به مصرف زیاد بابونه به عنوان گیاهی دارویی، این مطالعه با هدف بررسی اثر مصرف بابونه بر میزان سقط جنین و برهورمونهای استروژن، پروژسترون، FSH ، LH و فولیکولهای تخمدانی در موشهای صحرایی ماده بالغ انجام گردید.
روش کار: این مطالعه تجربی بر روی80 موش ماده بالغ که به 2 دسته 5 گروهی 8 تایی باردار و غیرباردار شامل گروههای کنترل، شم و دریافت کننده درون صفاقی دوزهای mg/kg 30، 60 و 120 عصاره هیدرو الکلی بابونه تقسیم شدند، انجام گرفت. در پایان روز 16 بارداری درگروههای باردار اقدام به شمارش جنینهای سقط شده و در روز 21 ام در گروههای غیرباردار، پس از خونگیری از نمونهها، میزان هورمونهای جنسی و با جداسازی تخمدانها تعداد فولیکولها و اجسام زرد، شمارش و نتایج با نرم افزار SPSS-18 و استفاده از آزمونهای ANOVA و توکی آنالیز گردیدند. معناداری اختلاف داده ها در سطح 0/05≥p در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بابونه باعث افزایش معنادار تعداد جنین های سقط شده، فولیکولهای آترتیک و کاهش معنادار (0/05≥p) در میزان هورمون های استروژن، پروژسترون، FSH و LH و در تعداد فولیکولهای پره آنترال، آنترال، گراف و اجسام زرد میشود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عصاره بابونه باعث کاهش LHو FSH میشود و احتمالاً از این طریق منجر به کاهش فولیکولهای تخمدانی و هورمونهای جنسی و افزایش فولیکولهای آترتیک و جنینهای سقط شده گردیده است.
نوشین یزدانی، سیدابراهیم حسینی،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: آلوئه ورا گیاهی است که از دیرباز در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از رژیم غذایی پرچرب و اختلال کبد چرب، باعث شیوع اختلال چاقی و هیپرلیپیدمی میشوند. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره ژل آلوئه ورا بر وزن بدن و پروفایل لیپیدی در موشهای صحرایی نر بالغ تحت تیمار با رژیم غذایی پرچرب انجام گرفت.
روش کار: دراین مطالعه تجربی از40 سر موش صحرایی نر بالغ در گروههای شاهد (تیمار با رژیم پرچرب ml/kg10) و 3 دسته تجربی دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب (ml/kg10) به همراه دوزهای mg/kg 150، 300 و 600 عصاره ژل آلوئه ورا استفاده گردید. تجویزها 60 روزه و به صورت گاواژ انجام شد. درپایان پس از بیهوش نمودن حیوانات با خونگیری از قلب آنها اقدام به اندازه گیری میزان سرمی کلسترول، تری گلیسیرید،LDL و HDL گردید و نتایج توسط آزمونهای تحلیل واریانس یکطرفه و دانکن مورد آنالیز قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد رژیم غذایی پرچرب باعث افزایش معنادار وزن و در میزان سرمی، کلسترول، تری گلیسیرید، LDL (0/001>p) و افزایش وزن (0/01>p) می شود و در میزان سرمیHDL تاثیر معناداری ندارد، در حالی که در گروههای دریافت کننده ژل آلوئه ورا با رژیم پرچرب کاهش معنادار وزن و میزان سرمی کلسترول، تری گلیسیرید (0/05>p) و LDL (0/01>p) مشاهده گردید.
نتیجه گیری: رژیمهای غذایی پرچرب باعث افزایش وزن، تری گلیسیرید،کلسترول و LDL میشود و عصاره ژل آلوئه ورا باعث کاهش وزن و بهبود شاخصهای لیپیدی در موشهای تحت تیمار با عصاره ژل آلوئه ورا میشود