[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
12 نتیجه برای ابراهیمی

فریبا کهنمویی، محمد علی محمدی، فریده مصطفی زاده، افشار ابراهیمی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده

  زمینه و هدف : اولیگوهیدرآمنیوس اختلالی است که با پیآمدهای ناگواری برای جنین همراه است که معمولاً منجر به ختم حاملگی قبل از ترم و تولد نوزاد پره ترم می گردد . مهمترین اقدام برای این بیماران افزایش طول دوره بارداری و جلوگیری از تولد نوزاد پره ترم می باشد که در این مطالعه تأثیر مایع درمانی خوراکی و وریدی در افزایش طول مدت بارداری در بیماران اولیگوهیدرآمنیوس بررسی شده است.

  روش کار: در این پژوهش جمعیت مورد مطالعه دو گروه مورد و شاهد 30 نفره از زنانی بودند که طی مراجعه به بیمارستان بر اساس سونوگرافی انجام یافته ، تشخیص اولیگوهیدرآمنیوس برای آنان مطرح شد، سپس بیماران بصورت کاملاً تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند . به گروه مورد روزانه 4 – 3 لیتر سرم نرمال سالین به مدت یک هفته و سپس مایع خوراکی تا زمان ختم حاملگی داده شده . در هر دو گروه در صورتیکه ادامه حاملگی مقدور نبود ختم حاملگی داده می شد . جمع آوری اطلاعات از طریق شرح حال، معاینه فیزیکی و تکمیل پرسشنامه مربوطه و یافته های سونوگرافی صورت گرفته و جهت بررسی ارتباط بین یافته ها از آزمون کای اسکوئر و تی تست نرم افزار آماری SPSS استفاده گردیده است .

  یافته ها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب 25 و 24 سال بود . میانگین سن حاملگی زمان تشخیص بیماری در گروه مورد 2/30 هفته و در گروه شاهد 8/31 هفته بود. میانگین سن ختم حاملگی در گروه مورد 6/34 و در گروه شاهد 2/34 هفته بود. میانگین افزایش طول مدت حاملگی در گروه مورد 86/3 هفته و در گروه شاهد 4/2 هفته بود که این اختلاف با توجه به 013/0= p معنی دار می باشد. بیشترین تأثیر در سن حاملگی 32 – 29 هفته مشاهده شد.

  نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه و با توجه به معنی دار بودن اختلاف افزایش طول مدت بارداری در گروه مورد و شاهد، هیدراتاسیون وریدی و خوراکی باعث افزایش طول مدت بارداری در بیماران مبتلا به اولیگوهیدرآمنیوس می شود.


میترا براتی، ثمیله نوربخش، آذر دخت طباطبایی، فریده ابراهیمی تاج، مهشید طالبی طاهر،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماریهای عفونی دستگاه تنفسی سالانه باعث 5/4 میلیون مرگ در میان کودکان جهان می شود که اکثریت این موارد در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، رخ می دهد. پاتوژنهای باکتریائی و ویروسی هر دو مسئول ایجاد این موارد مرگ و میر هستند. با توجه به تنوع نتایج بدست آمده در مطالعات نقاط مختلف جهان بررسی منطقه ای جهت تعیین شیوع عوامل ویروسی ضروری است.همچنین تشخیص سریع عوامل اصلی عفونت های تنفسی در کودکان، امکان درمان مناسب و اجتناب از مصرف بی رویه آنتی بیوتیک ها را مقدور می سازد. لذا در این مطالعه به بررسی آدنوویروس بعنوان یکی از عوامل شایع به روش سریع پرداخته شده است.

روش کار: این مطالعه بصورت توصیفی و مقطعی بوده و کلیه کودکان 3 ماهه تا 15 ساله با علائم عفونت تنفسی فوقانی که در طی یکسال (سال 1385) به درمانگاه کودکان بیمارستان رسول اکرم مراجعه کرده اند بررسی شده اند. نمونه سواپ حلقی بیماران به روش سریع کروماتوگرافی از نظر وجود آدنوویروس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.

یافته ها:160 کودک با میانگین سنی 61/5 ماه مورد بررسی قرار گرفتند که 57/5% پسر و 42/5% دختر بودند. تب در 77/4%، سوزش گلو در 66%، سرفه در 37/4%، اگزودای حلقی در 27%، درد شکم در 16/4%، استفراغ در 15/7%، لنفادنوپاتی گردنی در 13/8%، اسهال در 10%، پتشی کام در 5/7% و کونژنکتیویت در 1/9% دیده شد. بیماران 24% در فصل بهار، 14/2% در تابستان، 23/2% در پائیز و 38/6% در زمستان مراجعه کرده بودند. در 10 نفر 6/3% تست آدنوویروس مثبت بود. میانگین سنی در مبتلایان به آدنوویروس 58/5 ± 83/7 ماه بوده و 4 نفر 40% پسر و 6 نفر 60% دختر بودند. فصل ابتلا به آدنوویروس 20% در بهار، 30% در تابستان، 30% پائیز و 20% زمستان بود.

نتیجه گیری: آدنوویروسها 6/3% عفونتهای تنفسی فوقانی کودکان را شامل می شوند. با افزایش سن از شیوع آنها کاسته می شود و حداکثر شیوع در 5-1 سالگی می باشد. شیوع این عفونت تابع الگوی فصلی خاصی نبوده و تب و سوزش گلو شایعترین علائم بالینی این عفونت می باشد. وجود لنفادنوپاتی گردنی در آدنوویروس شایعتر از عفونت های دیگر دیده می شود.


آزیتا فتح نژاد کاظمی، فهیمه صحتی شفائی، نیلوفر ستارزاده، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

مقدمه: پره اکلامپسی یکی از علل مهم مرگ و میر مادری و جنینی است. تشخیص زودرس پره اکلامپسی یکی از عملکردهای بسیار مهم مراقبتهای پره ناتال می باشد و ما انتظار داریم که با تشخیص زودرس این بیماری میزان مرگ و میر مادری و جنینی کاهش یابد. هدف از این مطالعه بررسی ارزش پیشگویی توام آزمون تغییر وضعیت و شاخص توده بدن در تشخیص زودرس پره اکلامپسی بود.
روش کار: یک مطالعه آینده نگر بر روی 400 زن شکم اول در بین هفته های 32- 28 بارداری با نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد در ابتدا وزن ، قد و فشار خون افراد در دو وضعیت خوابیده به پهلوی چپ و خوابیده به پشت اندازه گیری شد سپس این افراد تا زمان زایمان تحت کنترل قرار گرفتند.
نتایج : از کل 400 نفر در نهایت23 نفر از افراد ، مبتلا به بیماری شدند. میانگین اختلاف فشار خون دیاستولیک خوابیده به پهلوی چپ و خوابیده به پشت و شاخص توده بدن در افراد مبتلا نسبت به افراد غیر مبتلا اختلاف معنی داری از نظر آماری نشان داد (p<0/05). با رسم منحنی ROC (Receiver Operating Characteristic) شاخص توده بدنی بیشتر از 28/88 دارای حساسیت 61%، ویژگی 92%، ارزش پیشگویی مثبت 33% و ارزش پیشگویی منفی 97% است و با در نظر گرفتن آزمون تغییر وضعیت بیش از 20 میلی متر جیوه این آزمون دارای حساسیت52%، ویژگی 95%، 39% PPV= درصد و 97% NPV= است. در صورت مثبت بودن هردو آزمون حساسیت 30 %، ویژگی 99%، 58 % = PPV و 96 % = NPV محاسبه گردید.
نتیجه گیری: ترکیب هر دو آزمون با وجود داشتن حساسیت پایین ، دارای ویژگی بالا برای رد بیماری پره اکلامپسی می باشد
ریحانه ایوان بقا، لیلا نوروزی پناهی، مرتضی قوجازاده، فاطمه رنجبر کوچکسرایی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : افسردگی پس از زایمان یکی از شایعترین مشکلات زنان در سنین باروری می باشد. درمان های دارویی جدید متعددی برای درمان اختلال افسردگی معرفی شده اند ولی با توجه به عوارض جانبی داروهای ضدافسردگی و پذیرش بیشتر مادر در دوران شیردهی برای مصرف مکمل های تغذیه ای نسبت به داروهای شیمیایی، این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی اسیدهای چرب امگا-3 با پلاسبو در درمان افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی و آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1386 انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی تصادفی شده دو سوکور بود که بر روی 120 زن مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان که شرایط لازم جهت ورود به مطالعه را داشتند انجام گرفت. در ابتدا افسردگی با استفاده از مقیاس تشخیص افسردگی پس از زایمان ادینبرگ در زنانی که 2 هفته تا 3 ماه از زمان زایمان آن ها گذشته، تشخیص داده شد. سپس جهت تعیین شدت افسردگی مقیاس تشخیص افسردگی بک مورد استفاده قرار گرفت. زنان با افسردگی خفیف و متوسط که امتیاز 46 یا کمتر را کسب کرده و تمایل به مصرف داروهای ضد افسردگی توسط روانپزشک نداشتند، وارد مطالعه شده و بصورت تصادفی کپسول یک گرمی امگا-3 یا پلاسبو به مدت 8 هفته دریافت نمودند. شدت افسردگی قبل از درمان و هر هفته در طی درمان با مقیاس بک اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی، تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری مکرر و رابطه مجذور کای در نرم افزار 14SPSS، استفاده شد.
یافته ها: از نظر مشخصات دموگرافیک اختلاف معنی داری در دو گروه امگا-3 و پلاسبو مشاهده نشد. نتایج نشان داد که میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 2/9±4/35 در گروه امگا-3، به 0/7±6/17 پس از درمان کاهش یافت که از لحاظ آماری معنی دار بود(p<0/0005). میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 4/8±2/34 در گروه پلاسبو به 3/9±6/33پس از درمان تغییر یافت که از لحاظ آماری معنی دار نبود p=(0/57) (p<کاهش امتیاز شدت افسردگی پس از درمان در دو گروه اختلاف آماری معنی داری را نشان داد(001/0.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مصرف کپسول امگا-3 با دوز یک گرم در روز به مدت 8 هفته سبب کاهش شدت افسردگی پس از زایمان می گردد.

فریده ابراهیمی تاج، عبدالحسین محمدی خانقاه، مژده رمضانی ، خاطره عنبری،
دوره 9، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

  زمینه و هدف: تست پوستی توبرکولین (مانتو) وسیله قابل اطمینانی برای بررسی عفونتهای اولیه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس است. در این آزمایش آنتی ژن مناسب، مشتق پروتئینی خالص شده توبرکولین ( PPD ) میباشد. واکنش ها را با اندازه گیری قطر ناحیه سفت شده (اندوراسیون) با لمس کردن محل تزریق، بعد از 48 و72 ساعت می سنجند. اطلاعات کمی راجع به مقایسه خواندن تست در 48 و 72 ساعت پس از تزریق وجود دارد لذا این مطالعه با هدف مقایسه نتایج قرائت این دو زمان انجام شد.

  روش کار: این مطالعه بصورت نیمه تجربی، تست توبرکولین 5 واحدی بر روی 120 دانشجوی پزشکی در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در طی دیماه 82 تا خرداد 83 توسط دانشجوی پزشکی دوره دیده صورت گرفته است. افراد با سابقه ضعف سیستم ایمنی، سوء تغذیه، مصرف کورتون از مطالعه حذف شدند.

  یافته ها: اندازه گیری 72 ساعت بعد از تلقیح بطور معنی داری بیشتر از اندازه  گیری پس از 48 ساعت بود. میانگین 22/4 در مقابل 79/2 میلی متر با (001/0 p < ). در این افراد اندازه تست جلدی پس از 72 ساعت بطور متوسط 47/1 میلی متر بیش از اندازه گیری پس از 48 ساعت بود. اختلاف اندازه اندوراسیون بین 48 و 72 ساعت در دو جنس و در سابقه تماس با سل، اختلاف معنی دار داشته است (000/0 > p  ).

  نتیجه گیری: در این مطالعه بخوبی نشان داده شده است که اندازه تست توبرکولین 5 واحدی در افراد بالغ بطور مشخصی در 72 ساعت بیش از واکنش بعد از 48 ساعت است. با توجه به یافته های این مطالعه پیشنهاد می شود تا در موارد منفی شدن PPD در زمان قرائت بعد از 48 ساعت ، مجددا PPD بعد از 72 ساعت مورد قرائت قرار گیرد.


پرویز مهاجری، بابک ایزدی، منصور رضایی، بدیعه فلاحی، حسنا خادمی، رویا ابراهیمی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه ظهور ارگانیسم­هایی که قادر به تولید بتالاکتامازهای با طیف وسیع ( ESBL ) هستند، بحرانی در درمان عفونت­های باکتریایی محسوب می­شود. اشریشیاکلی مولد عفونت ادراری، هم مانند بسیاری از باکتری­ها قادر به تولید این نوع از بتالاکتامازهاست. این آنزیم ها بر آنتی بیوتیک هایی مثل سفتازیدیم، سفوتاکسم، سفپودوکسیم و سفپیم موثرند. از آنجایی که شناسایی این نوع باکتری­ها به صورت روتین در آزمایشگاه­ها صورت نمی­گیرد کسب اطلاعاتی در خصوص میزان فراوانی باکتری­های مولد این آنزیم­ها ضروری به نظر می­رسد.

  روش­کار: این مطالعه توصیفی- مقطعی در روی 200 ایزوله اشریشیا کلی عامل بروز عفونت ادراری در شهر کرمانشاه انجام گرفت. پس از تشخیص اشریشیا کلی با تست­های بیوشیمیایی مرسوم، میزان حساسیت آنها نسبت به آنتی بیوتیک­های مختلف به روش کربی بایر و تولید ESBL به روش DDST تعیین شد.

  یافته­ها: بیشترین میزان حساسیت به ترتیب به ایمی پنم (100%)، آمیکاسین (97%)، نیتروفورانتوئین (5/95%)، جنتامیسین (85%)، سفپیم (75%)، سفتازیدیم (74%)، افلوکساسین (5/73%)، سیپروفلوکساسین، سفتریاکسون و آزترئونام (71%) و سفوتاکسیم (70%) و در مقابل بیشترین میزان مقاومت به ترتیب نسبت به آمپی سیلین (77%)، کربنی سیلین (76%)، پی پراسیلین (74%) و کوتریموکسازول (5/62%) مشاهده شد. میزان مقاومت به سفالوسپورین­های نسل سوم بین 75-63% بود. پنجاه و چهار مورد (27%) از ایزوله­های مورد بررسی ESBL تولید کردند و اکثر آنها یعنی 47 ایزوله (87%) قادر بودند که هر چهار نوع آنزیم ESBL مورد مطالعه را تولید نمایند.

  نتیجه­گیری: با توجه به شباهت­ها و تفاوت­های مشاهده شده در خصوص فراوانی مقاومت­های آنتی­بیوتیک و نیز فراوانی ایزوله­های مولد ESBL در نواحی مختلف کشور و نیز سایر کشورها توصیه می­شود جهت جلوگیری از شکست­های درمانی، آزمایش­های مربوط به تشخیص این آنزیم­ها در کنار آنتی­بیوگرام، به صورت روتین در آزمایشگاه­های میکروب­شناسی انجام پذیرد.


مطهر حیدری بنی، مسعود حاجی مقصود، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، محمد کاظم طرزمنی، جواد مهتدی نیا،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: افزایش چربی بدن یکی از عوامل خطر پیشرفت بیماری­های مزمن می باشد. شناسایی بهترین شاخص تن سنجی به عنوان ابزاری آسان جهت تعیین افراد تحت خطر بیماری قلبی عروقی در هر جامعه­ای ضروری می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط چاقی شکمی با مراحل ابتدایی آترواسکلروز از طریق تعیین ضخامت انتیما مدیا بر روی زنان بزرگسال انجام شد.

  روش کار: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 100 زن سالم بزرگسال 50-18 سال انجام شد. شاخص های تن سنجی طبق دستورالعمل های استاندارد اندازه گیری و محاسبه شد. حدود مرزی انتخابی برای دور کمر ( WC )، نسبت دور کمر به باسن ( WHR ) و نسبت دور کمر به قد ( WHtR ) به ترتیب cm 88، 8/0 و 5/0 می باشد. تعیین ضخامت انتیما مدیا شریان کاروتید ( CIMT ) به عنوان نشانگر مراحل ابتدایی آترواسکلروز از طریق روش غیر تهاجمی سونوگرافی انجام شد. افراد با میانگین mm 8/0 ≥ CIMT به عنوان" افراد سالم" و mm 8/0< CIMT به عنوان "افراد تحت خطر" در نظر گرفته شدند.

  یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 8/1 ± 96/30 سال و میانگین WC ، WHR ، WHtR و CIMT افراد به ترتیب cm 17/0 ± 95، 08/0 ± 87/0، 11/0 ± 61/0 و 15/0 ± 63/0 بود. تمامی شاخص­های تن سنجی چاقی شکمی با میانگین CIMT همبستگی مثبت معنی دار داشتند (05/0> p ). WC با حد مرزی cm 88 نسبت به WHR و WHtR در مجموع حساسیت و ویژگی بالاتری داشت.

  نتیجه گیری: شاخص WC با حد مرزی cm 88 نسبت به دو شاخص WHR و WHtR جهت شناسایی افراد تحت خطر آترواسکلروز بهتر است.


سمیرا بابائیان امینی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، میترا نیافر، سروین سنائی،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از بیماریهای متابولیک شایع در جهان بوده و ارتباط زیادی با چاقی دارد. چاقی مرکزی نیز با افزایش خطر دیابت، بیماری قلبی- عروقی، هیپرانسولینمی توام است. هیپرانسولینمی علت اصلی زنجیره اختلالات مرتبط با چاقی شکمی می‏باشد. مطالعات نشان داده میوه ها، سبزیجات و نوشیدنی‏های غنی از ترکیبات فنولی احتمالاً میزان ابتلا به دیابت را کاهش می دهند. یکی از میوه های غنی از فلاونویید، انار است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر فرآورده تجاری بدون شیرین کننده آب انار بر روی الگوی قند، فاکتور التهابی، شاخصهای تن سنجی انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 50 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 در محدوده سنی 50-30 سال به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه مداخله (25 نفر) روزانه 240 سی سی آب انار شیرین نشده و گروه کنترل (25 نفر) که روزانه 240 سی سی آب به مدت دو ماه مصرف کردند. قند خون ناشتا، فاکتورالتهابی(hs-CRP)اندازه های آنتروپومتری شامل وزن، قد، دور کمر، دور باسن، نمایه توده بدن در ابتدا و پس از هشت هفته اندازه گیری شد. از برنامه Nutritionist IV، آزمون Independent sample t-test و Paired sample t-test برای آنالیز داده ها استفاده گردید.
یافته ها: مقایسه غلظت قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله ، نمایه توده بدنی و hs-CRP بین دو گروه در ابتدای مداخله اختلاف معنی‏داری را نشان نداد. در گروه مداخله شاخص مقاومت انسولینی، وزن بدن، دور کمر و دور باسن به صورت معنی‏داری کاهش یافت (به ترتیب 05/0>p<0/05,p<0/05,p<0/01 ,p) در حالی‏ که مقایسه قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله، hs-CRP  اختلاف معنی داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاکی از تاثیر مثبت مصرف روزانه آب انار بر بهبود مقاومت انسولینی، وزن، دور کمر و دور باسن بود.


همایون ابراهیمیان، سید محمد فیروز آبادی، مهیار جان احمدی، مهری کاویانی مقدم،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: رشد تکنولوژی، افزایش میدانهای الکترومغناطیسی کم فرکانس محیطی را به همراه داشته و به تبع، توجه مجامع علمی را به اثرات بیولوژیک این میدانها معطوف کرده است. بیشترین بحث روی خطوط انتقال و توزیع برق با فرکانس 50 هرتز است. هدف این تحقیق نشان دادن اثرات میدانهای مغناطیسی50 هرتز در محدوده شدت محیطی بر روی پارامترهای بیوالکتریک سلول عصبی F1 حلزون باغی ( (Helix aspersa می‌باشد.

  روش کار: در این مطالعه از سلول عصبی F1 حلزون باغی جهت شناسایی محل و میزان تاثیر میدانهای مغناطیسی محیطی بر سیستم عصبی مورد استفاده قرار گرفت . گروه کنترل به منظور بررسی تاثیر گذشت زمان و ورود الکترود و پاره شدن غشاء سلول، گروه شاهد به منظور بررسی تاثیر احتمالی عوامل محیطی مداخله‌گر و گروه آزمایش برای شناسایی میزان تاثیر میدان مغناطیسی در نظر گرفته شد. برای تولید میدان مغناطیسی یکنواخت از کویل هلموهلتز استفاده شد. ثبت الکتروفیزیولوژیکی از سلول تحت شرایط کلمپ جریان انجام پذیرفته و جهت نشان دادن تاثیرات ناشی از میدانهای مغناطیسی بر روی کانالهای یونی از مدل سلولی هاجکین-هاکسلی استفاده شد. تمامی داده‌ها با نرم‌افزار SPSS 16 و آزمون آماری ANOVA دوطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 05/0 p< به عنوان سطح معنی‌دار در نظر گرفته شده و از محیط نرم‌افزار Matlab جهت اجرای الگوریتم PSO جهت تخمین پارامترها استفاده شد.

  یافته‌ها: در بررسی‌های پتانسیلهای عمل ثبت شده درگروههای کنترل و شاهد در بازه‌های زمانی مختلف تغییرات معنی‌داری از نظر آماری مشاهده نشد. با اعمال میدان مغناطیسی 87/45 میکروتسلا در پتانسیل استراحت غشاء تغییرات معنی‌داری 12 دقیقه بعد از اعمال میدان مشاهده شد و بیشترین تغییرات 14 دقیقه بعد از اعمال میدان مشاهده شد. دامنه پتانسیل عمل سدیمی با اعمال میدان، روند کاهشی نشان ‌داد و با افزایش زمان اعمال میدان این تغییرات افزایش نشان ‌داد. در بررسی طول مدت زمان پتانسیل عمل در بازه‌های زمانی مختلف تغییرات معنی‌دار مشاهده نشد، در صورتیکه فرکانس شلیک پتانسیل عمل در بازه‌های زمانی مختلف تغییرات معنی‌داری را نشان داد. بررسی دامنه هیپرپلاریزاسیون متعاقب پتانسیل عمل (AHP) با اعمال میدان مغناطیسی تغییرات افزایشی در جهت منفی نشان داد ولی در بازه‌های زمانی تغییرات معنی‌دار آماری نشان نداد.

  نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از آن است که میدانهای مغناطیسی فرکانس پایین 50 هرتز در محدوده شدتهای محیطی بطور مستقیم با تغییر در میزان و سرعت باز و بسته شدن کانالهای یونی منجر به تغییر در فعالیتهای بیوالکتریک سلول عصبی می‌شود و میزان رسانایی کانالهای سدیمی و پتاسیمی کاهش و کانالهای پتاسیمی وابسته به کلسیمی افزایش می‌یابد .


داور نیکزاده کیگل، شهرام حبیب زاده، حسینعلی ابراهیمی، معصومه محمدی منفرد، منصور میران،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع روز افزون مقاومت باکتریایی به آنتی بیوتیکها گرایش روزافزونی به استفاده از درمانهای جایگزین دیده میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر اسپری دهانی عسل جهت درمان کمکی فارنژیت انجام گرفت.
روش کار: ابتدا شاخص­های کیفی فیزیکوشیمیایی عسل مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس اسپریهای دهانی عسل و دارونما تهیه شدند. 70 بیمار مراجعه کننده با تشخیص ابتلا به فارنژیت، وارد مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی یک مرحله­ای و دو سویه کور شدند. به هر بیمار علاوه بر درمان استاندارد، یکی از اسپریهای عسل یا دارونما داده شد. علائم بالینی بیماران در بدو شروع درمان، 24 ساعت بعد، 48 ساعت بعد، روز پنجم و روز دهم بین دو گروه مقایسه گردید.
یافته­ ها: بر اساس نتایج، شاخص‌های کیفی عسل در محدوده استاندارد بود. بیماران دو گروه در بدو ورود به مطالعه تفاوت معنادار دموگرافیک یا علائم بالینی نداشتند. روند بهبودی در گروه درمان مساعدتر از گروه دارونما بود، این اثر مثبت در مورد خلط صبحگاهی و بلع دردناک در 24 ساعت بعد از لحاظ آماری معنادار بود. در 48 ساعت بعد علائم تب و بلع دردناک در گروه درمان رفع شده بود در حالی که در گروه دارونما بلع دردناک تنها در 23 درصد از بیماران رفع شده بود. به علاوه، گلودرد در 85/71 درصد گروه درمان و 17/14 درصد گروه دارونما بهبود یافته بود. میانگین زمان بهبودی در گروه درمان به طور قابل توجهی کمتر از گروه دارونما بود.
نتیجه گیری: یافته‌های مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از اسپری دهانی عسل به عنوان درمان کمکی جهت درمان فارنژیت در بیماران، می‌تواند موجب بهبودی زودتر علائم بالینی و کاهش زمان بهبودی گردد.
بهمن ابراهیمی ترکمانی، معرفت سیاه کوهیان، علی خازنی، سجاد انوشیروانی، لطفعلی بلبلی، مریم اسدی،
دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: در طی دو دهه گذشته، تحقیقات زیادی برای درک تأثیر ژنتیک بر عملکرد ورزشی تمرکز داشتهاند. توالییابی کل اگزوم پتانسیل زیادی برای شناسایی واریانت­های ژنتیکی مرتبط با عملکرد جسمانی دارد، اما با این وجود در تحقیقات ژنتیک ورزشی هنوز از این تکنیک جدید استفاده نشده است. بنابراین هدف از نگارش مقاله حاضر گزارش واریانتهای جدید در ژن­های درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلانی (ACE، NOS3، IGF1R و IL-6) در یکی از قهرمانان وزنه­برداری جهان با استفاده از روش توالی یابی کل اگزوم بود.
روش­ کار: پس از اخذ رضایت­نامه کتبی از یکی از ورزشکاران عضو تیم ملی وزنه­برداری مردان، 5 سی­سی خون دریافت شد و پس از استخراج DNA از نمونه خون، با استفاده از روش توالی­یابی کل اگزوم مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ­ها: نتایج حاصل از توالی­یابی کل اگزوم نشان دهنده وجود واریانت بد معنی­ (99454613G>A) در ژن IGF1R، پلیمورفیسم (22771156C>T) در ژن IL-6، پلی­مورفیسم­های (61564052A>G و 61573761T>C) در ژن ACE و پلیمورفیسم­های (150695726T>C و 150704250C>G) در ژن NOS3 بود.
نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل توالی یابی کل اگزوم واریانت­ و پلی مورفیسم هایی را در ژن­های مرتبط با هایپرتروفی و قدرت عضلانی در این وزنه بردار نخبه نشان داد. تحقیقات دیگری با حجم نمونه بیشتر جهت بررسی ارتباط این واریانت و پلی­مورفیسم­ها با عملکرد ورزشکاران قدرتی مورد نیاز است.
معرفت سیاه کوهیان، لیلا فصیحی، بهمن ابراهیمی ترکمانی،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری عروق کرونر (CAD) را میتوان به عنوان یکی از علل اصلی مرگ و میر در نظر گرفت. شیوع CAD امروزه در حال افزایش بوده و منجر به هزینه های بالای نظام سلامت در بسیاری از کشورها میشود. جامعه پزشکی و تحقیقاتی به طور فزاینده‌ای به تشخیص بیماری عروق کرونر قلب از طریق کامپیوتر و روشهای یادگیری ماشین علاقمند است. هدف این مطالعه پیش بینی بیماری عروق کرونر قلبی با استفاده از الگوریتم آنالیز افتراقی در مردان سالمند فعال بود.
روش کار: این مطالعه تحلیلی بر روی 351 سالمند مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله کاشانی تهران انجام شد. در این پژوهش، از الگوریتم آنالیز افتراقی برای تشخیص بیماری عروق کرونر استفاده شد. از نرمافزار پایتون برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که با استفاده از 14 ویژگی به عنوان عامل خطر مربوط به اطلاعات آزمایشگاهی، شخصی و سبک زندگی آزمودنی‌ها، الگوریتم آنالیز افتراقی می‌تواند با دقت 94.4 درصد و صحت 88.9 درصد بیماری عروق کرونر را پیش بینی کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که این سیستم احتمالاً بتواند به عنوان یک روش موثر و هوشمند در کنار سایر روشهای تشخیصی توسط متخصصین قلب و عروق برای پیش بینی بیماری عروق کرونر مورد استفاده قرار گیرد. همچنین روشهای جدید داده‌کاوی میتواند در کاهش خطرات تهاجمی موثر باشد.

 

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.2 seconds with 42 queries by YEKTAWEB 4623