14 نتیجه برای موضوع مقاله: ژنتیک و پزشکی مولکولی
بهزاد برادران، سعید نورعلیایی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان کولورکتال سومین دلیل مرگ و میر ناشی از سرطان در سراسر جهان است. miRNA ها، گروهی از RNA های کوچک غیر کدکننده میباشند که باعث مهار ترجمه mRNA هدف میشوند. miR-146a-5p به عنوان تومور ساپرسور میباشد که بیان نابجای آن در بسیاری از سرطان ها نشان داده شده است. در این مطالعه که یک مطالعه بنیادی و پایه بود، هدف بازگردانی سطح بیان miR-146a-5p به حد طبیعی و بررسی تاثیر آن بر بیان ژن MMP9 در سلولهای HT-29 بود.
روش کار: ابتدا رده سلولی HT-29 از سرطان کولورکتال در محیط کشت RPMI-1640 کشت داده شد. سپس miR-146a-5p توسط معرف Jet-PEI ترانسفکت گردیده و با استفاده از تکنیک qRT-PCR بیان miR-146a-5p و ژن MMP9 در سلول های HT-29 ترانسفکت شده با miR-146a-5p و کنترل ارزیابی گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری GraphPad Prism 6 انجام گرفت.
یافته ها: بر اساس داده های به دست آمده، آغاز مسیرهای تهاجم و متاستاز میتواند ناشی از کاهش بیان miR-146a-5p به طور خاص، در مرحله آخر بیماری سرطان کولورکتال باشد. نتایج تست qRT-PCR که برای بررسی بیان ژنها انجام شد، نشان داد که miR-146a-5p باعث کاهش بیان ژن MMP9 در گروه ترانسفکت شده با miR-146a-5p در مقایسه با گروه کنترل میشود.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه فعال شدن مسیرهای متاستاز، ناشی از کاهش بیان miR-146a-5p میباشد. بر این اساس miR-146a-5p میتواند باعث مهار مهاجرت سلولی در شرایط آزمایشگاهی از طریق کاهش بیان ژن های درگیر در متاستاز از جمله MMP9 شود. بنابراین miR-146a-5p میتواند بعنوان یک بیومارکر تشخیصی و هدف درمانی جدید برای درمان سرطان کولورکتال معرفی گردد.
فرهاد صالح زاده، افشان شرقی، آتنا متیقنی، سعید حسینی اصل، مهسا متقی، سپهر سرخانلو،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ژن MEFV نقش برجسته ای در بیماری خود التهابیFMF دارد. این بیماری بیشتر در ساکنین مناطق مدیترانه ای دیده میشود. با در نظر گرفتن نقش این ژن در بسیاری از بیماریهای روماتیسمی و حتی غیر روماتیسمی، شناسایی واریاسیونهای مختلف این موتاسیون در جمعیت نرمال این مناطق هدف این مطالعه بود.
روش کار: تعداد 224 نفر از افراد فاقد بیماری FMF وارد مطالعه شدند. نمونه خون این افراد از نظر 12 واریاسیون شایع ژن MEFV غربالگری گردید. شرکت کنندگان پرسشنامه ای شامل داده های مورد نیاز را تکمیل نموده و از نظر علائم و یافته های بالینی بیماری در خود و بستگان درجه یک مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل آماری از آزمونهای کای دو و تی مستقل در نرم افزار SPSS-24 استفاده گردید.
یافته ها: از 224 موردی که وارد مطالعه شدند، 113 مورد (50/4%) مرد و 111 مورد (49/6%) زن بودند. افراد بررسیشده 57 مورد (25%) جهش داشتند که 28 مورد مرد (49%) و 29 مورد زن (51%) بودند. بیشترین موتاسیون یافتشده به ترتیب E148Q با 41 مورد (18/3%)، سپس P369S با 7 مورد (3/1%) و V726A 5 مورد (2/2%) بود. از جهش A744S 3 مورد (1/3%) و از F479L و M694V و R761H هر کدام 2 مورد (0/8%) همچنین از جهش K695R تنها یک مورد (4/0%) دیده شد و نهایتاً جهشهای M680I(G/C)،M680I(G/A)، I692del، M694I دیده نشد. جهش های هتروزیگوت ترکیبی E148Q/P369S, E148Q/V726A, E148Q/P369S, P369S / F479L در جمعیت نرمال بدون هیچ ارتباطی با بیماری FMD مشاهده شد.
نتیجه گیری: 25 درصد از جمعیت نرمال شمالغرب ایران واریاسیونهای ژن MEFV بصورت هتروزیگوت دارند که شایعترین آن موتاسیون E148Q میباشد که میتواند یک واریانت نرمال جامعه در فقدان علایم بالینی در نظر گرفته شود. همچنین جهشهای M680I(G/C)،M680I(G/A)، I692del و M694I در جمعیت نرمال دیده نشدند، لذا در صورت مشاهده حتی به صورت هتروزیگوت میتوانند یک واریاسیون بیمارگونه تلقی شوند.
محمد رضا ایزدپناه، علی صالح زاده، محمد ضعیفی زاده، محمد نیک پسند،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان از مهمترین دلایل مرگ و میر ناشی از سرطان بخصوص در کشورهای در حال توسعه محسوب میگردد. در این میان استفاده از برخی ترکیبات سنتزی نظیر تیوسمی کاربازون و مشتقات فلزی آنها میتواند در کاهش مرگ و میر ناشی از سرطان بسیار حائز اهمیت باشد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بیانی (بیان) ژنهای BRCA1، P53 و Bcl-2 در رده های سلولی سرطان پستان بود.
روش کار: در مطالعه حاضر تاثیرمشتق پیرازولی تیوسمی کاربازون (T) و همچنین نانوذرات مگنتیک اکسید آهن متصل شده به ترکیب T (T/ Fe3O4 np) بر روی تغییرات بیانی ژن های انکوژن و تومور ساپرسور Bcl-2، BRCA1 و P53 در سلولهای MCF-7 مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور ابتدا توکسیسیته ترکیبات مورد استفاده، توسط واکنش MTT در مدتزمان 24 ساعت مورد سنجش قرار گرفت و سپس تغییرات بیانی (بیان) حاصله با استفاده از واکنش Real-time PCR ارزیابی گردید.
یافته ها: نتایج حاصله نشان دهنده توکسیسیته بالای مشتق نانو پیرازولی تیوسمی کاربازون مگنتیت بر روی سـلولهای MCF-7 مورد مطالعه بود به طوری که میزان کشندگی در سلولهای تحت تیمار با مشتق مگنتیک تیوسمی کاربازون به مراتب بیشتر از ترکیب فاقد نانوذره بود. همچنین تغییرات بیانی (بیان) حاصل از واکنش Real-time PCR نشان دهنده تاثیر بالای مشتقات مورد استفاده در افزایش بیان ژن های BRCA1 و P53 و همچنین کاهش بیان در ژن Bcl-2 بود.
نتیجه گیری: استفاده از ترکیبات ضد سرطانی نظیر تیوسمی کاربازون در حالت متصل به نانوذرات اکسید آهن علاوه بر افزایش توکسیسیته این ترکیبات، می تواند انتقال هدفمند با قدرت حل شوندگی بالای ترکیبات ضد سرطانی در بافت مورد نظر را موجب گردد.
لیدا جلالی دیزجی، محمدرضا نهائی، جاوید صادقی،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت دستگاه ادراری ((UTI یکی از شایعترین انواع عفونتهای انسانی بوده و اشریشیاکلی وکلبسیلا پنومونیه عوامل اصلی عفونت ادراری در بین باکتریهای گرم منفی میباشند. شیوع گونههای باکتریایی تولیدکننده بتالاکتامازهای وسیع الطیف (ESBLs) و مقاوم نسبت به آنتیبیوتیکهای بتالاکتام در دهه اخیر افزایش روزافزونی داشته است. انواع مختلفی از بتالاکتامازهای وسیع الطیف از قبیل TEM،SHV و CTX-M شناسایی شدهاندکه بهطور برجسته در سویههای اشریشیاکلی و کلبسیلا پنومونیه حضور دارند. هدف از این مطالعه مشخصکردن فراوانی ژنهای TEM و SHV در باکتریهای اشریشیاکلی و کلبسیلا پنومونیه در ایزولههای بدستآمده از عفونتهای ادراری با روشهای فنوتیپی و واکنش زنجیرهای پلیمرازی (PCR) درآزمایشگاه میکروب شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد تبریز بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- توصیفی، ٥٠ ایزوله اشریشیاکلی و٥٠ ایزوله کلبسیلا پنومونیه جدا شده از عفونتهای ادراری، از بیماران سرپایی در شهر تبریز جمعآوری گردید. الگوی حساسیت آنتیبیوتیکی ایزولهها نسبت به ١٤ آنتیبیوتیک مختلف با روش دیسک دیفیوژن تست (کربی بائر) شناسایی شد و تست تأییدی با دیسک ترکیبی انجام شد و نهایتاً ژنهای بتالاکتامازی TEM و SHV با استفاده از روش مولکولی PCR مورد تجسس قرار گرفت.
یافتهها: بیستوپنج ایزوله (٢٥%) از١٠٠ باکتری آزمایشی بهعنوان ایزولههای مولد ESBL تأیید شدند که ١٣ ایزوله (٢٦%) اشریشیاکلی و ١٢ ایزوله (٢٤%) کلبسیلا پنومونیه بود. ژنهای TEM و SHV در ایزولههای اشریشیاکلی به ترتیب ٢ و٤ درصد و در ایزولههای کلبسیلا پنومونیه به ترتیب٠ و٢ درصد مشاهده شد.
نتیجهگیری: وجود ژنهای یادشده مؤید حضور آنزیمهای بتالاکتاماز وسیع الطیف در این دو جنس از باسیلهای گرم منفی رودهای بهعنوان باکتریهای مهم پزشکی میباشد. اگرچه فراوانی ژنهای یادشده پایین بود که این امرمی تواند به دلیل اخذ نمونههای آزمایشی از بیماران سرپایی باشد که کمتر در معرض آنتیبیوتیکها قرار دارند.
مهدی ولی زاده، اسماعیل بابائی، رسول شریفی، عباس یزدان بد،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان روده بزرگ یک بیماری شایع در جهان میباشد که باعث مرگ و میر بالایی در افراد مبتلا میشود. نبود مارکر مناسب تشخیصی و پیش آگهی باعث عدم شناسایی بدخیمیهای سرطان کولون در زمان مناسب شده است. ژنهای microRNA با کنترل بیان ژنهای هدف در بروز و پیشروی سرطان کولون نقش مهمی را ایفا میکنند. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی بیوانفورماتیکی microRNA های احتمالی موثر با بیان متمایز در نمونه های سرطانی و غیرسرطانی کولون بود.
روش کار: این مطالعه از نوع تئوریکال بیوانفورماتیکی بوده و داده های ریزآرایه مربوط به 1513 نمونه سرطان روده با شماره دستیابی GSE115513 از سایت GEO انتخاب شد و با استفاده از برنامه R، ژنهای مارکر انتخاب گردید. ژنهای هدف microRNA های شناسائی شده با برنامه TARGETSCAN مشخص شدند و در نهایت، شبکه گرافیکی با برنامه Cytoscape رسم گردید.
یافتهها: آنالیز دادههای ریزآرایه نشان داد که has- miR-663b، has-miR-650، has- miR-17-5p، has-miR-4539 و has-miR-501-3p دارای توان بیومارکری در نمونه های سرطانی میباشند. آنالیز آماری و بررسی ژنهای هدف این microRNA نشان داد که ژنهای has-miR-663b (p=0.001 و ROCAUC=0.8965) و has-miR-650 (p=0.001 و ROCAUC=0.9104) دارای بیان متمایز معنی دار بین نمونه های سرطانی و حاشیه غیرتوموری بوده و توان بیومارکری دارند.
نتیجه گیری: ژنهای has- miR-663b و has-miR-650 میتوانند به عنوان مارکر تشخیصی برای تفکیک نمونه های سرطانی روده بزرگ از نمونه های غیرسرطانی بکار گرفته شوند.
سید حسینعلی صابری، بهنام کمالی دهقان، شهلا فرشیدی، سید مسعود هوشمند، روشنک جزایری،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: موکوپلی ساکاریدوز IVA (سندرم مورکیو نوع A) یک اختلال ذخیره ای لیزوزومی ناشی از جهش در ژن GALNS برروی بازوی بلند کروموزوم 16 است و به روش اتوزومی مغلوب به ارث می رسد. تا به امروز، بیش از 300 جهش مختلف مرتبط با MPS IVA گزارش شده است. ناهمگونی جهشها میتواند منجر به اختلاف در تفسیر نتایج آزمایش مولکولی شود، زیرا تغییرات و یا جهشهای جدید با اهمیت نامعلوم، ممکن است به طور مکرر شناسایی شوند. هدف از این مطالعه، تحلیل جهشهای GALNS در بیماران ایرانی مبتلا به MPS IVA بود.
روش کار: غربالگری جهشهای ژن GALNS با استفاده از روش توالی یابی مستقیم برروی نمونه های DNA از 8 بیمارایرانی MPS IVA غیر خویشاوند انجام شد.
یافته ها: مطالعه حاضر سه جهش احتمالاً جدید و چهار جهش قبلاً گزارش شده را شناسایی نمود. همچنین سه جهش جدید بد معنی c.680T>C (p.F227S) در اگزون 7، (c.G949C (p.G317R و (c.956G>C (p.R319T در اگزون 9 در سه بیمار مختلف ایرانی MPS IVA پیدا شد. تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیک، جهشهای جدید را عامل بیماری پیش بینی کرد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشانگر عدم تجانس مولکولی ژن GALNS در بیماران ایرانی بود، همچنین این مطالعه موفق به یافتن سه جهش جدید عامل MPS IVA در بیماران ایرانی گردید، که در تشخیص، مشاوره ژنتیک و تشخیص قبل از تولد خانواده های مبتلا کمک کننده است.
هما اخوان آق قلعه، نجمه رنجی، هادی حبیب اللهی،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده چهارمین سرطان شایع در جهان بوده و استان اردبیل از نظر شیوع سرطان معده در ردههای بالای جهانی قرار دارد. میکروRNAها ملکولهای RNA غیر کد کننده با طول 18 تا 21 نوکلئوتید بوده و به علت دارا بودن نقش تنظیمی در سطوح پس از بیان ژنی، دچار تغییرات عملکردی ناشی از تغییرات تک نوکلئوتیدی میگردند. تغییرات توالیایی ژنی miRNAها میتواند منجر به اعطای استعداد سرطانزایی گردد.
روش کار: پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیت های خون محیطی 150 فرد سالم، ساکن و متولد استان اردبیل، وجود 30 واریانت تک نوکلئوتیدی مستعدکننده به سرطان در ژنهای miRNAها با روشWhole Exome Sequencing (WES) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده توسط روش Sanger-based PCR-Sequencing مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش آماری همبستگی پیرسون جهت بررسی اختلاف آماری فراوانی جمعیتی استفاده گردید.
یافته ها: پس از تایید نتایج WES، مقایسه فراوانی جمعیتی واریانت های منتخب با جمعیت های عمومی ایران، اروپا و جهان انجام و بر اساس نرخ استاندارد شده بر اساس سن (ASR)، شش واریانت واجد اختلاف معنی دار شامل rs10061133، rs12220909، rs12983273، rs2292832، rs2505901 و rs6505162 مشاهده گردیدند.
نتیجه گیری: با توجه به وجود گزارشات متعدد مبنی بر ارتباط میان واریانتهای rs10061133، rs12220909، rs12983273، rs2292832، rs2505901 و rs6505162 با سرطان معده درمطالعات مورد- شاهدی در نقاط مختلف جهان و جمعیتهای متفاوت، اختلاف آماری بدست آمده میتواند بیانگر وجود استعداد ژنومی جمعیت استان اردبیل برای ابتلا به سرطان معده باشد.
الهه ممشلی، فرناز سیفی اسکی شهر، معرفت سیاه کوهیان، منوچهر ایران پرور، اسداله اسدی، بهزاد داورنیا،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: جنسیت بر واکنشهای فرد به بیماریها مانند استعداد ابتلا و پیشرفت بیماری موثر است. هدف از این مطالعه بررسی تفاوت جنسیتی در توزیع ژنوتایپ و فراوانی آلل برخی از پلیمورفیسمهای ژن آدیپونکتین و مقایسه برهمکنش پلیمورفیسمهای مورد مطالعه و فاکتورهای خطر محیطی مرتبط با دیابت نوع 2 بین مردان و زنان بود.
روش کار: این مطالعه شامل 103 مرد و 79 زن مبتلا به دیابت نوع دو و 94 مرد و 61 زن سالم برای کنترل بود. بررسی ژنوتایپی پلیمورفیسمها با استفاده از روش تقویت سیستم مقاوم به جهش واکنش زنجیرهای پلیمراز(T-ARMS-PCR) انجام شد. آنالیز آماری با اســـتفاده از SPSS (نسخه 26)انجام شد. هـــمچنین برهمکنش بین SNP-SNP و SNPs- عوامل محیطی با استفاده از نرم افزار MDR نسخه 3.0.2 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: اثر متقابل جنس-ژنوتیپ تنها برای تری گلیسیرید با SNP-11391G/A ارتباط معنیداری داشت (0/027=p). برای rs2241766، تفاوت ژنوتیپها بهطور مشخص با هموگلوبین A1c (0/024=p)، شاخص توده بدنی (0/033=p) و درصد چربی بدن (0/018=p) مرتبط بود. برای rs1501299 در سطح انسولین ناشتا تفاوت بالقوای در ژنوتیپها تشخیص داده شد. طبق نتایج تجزیه و تحلیل MDR ترکیب گلوکز ناشتا، rs17300539 (G/A 11391-) و جنسیت بهترین مدل سه عاملی بود. در این مدل توزیع بیماران به تفکیک جنسیت نشان داد اکثر مردان دارنده ژنوتایپهای GA و AA از G/A 11391- هموگلوبین A1C بیشتر از 8/5 داشتند در حالی که در زنان هیچ ارتباطی با ژنوتیپ یافت نشد.
نتیجه گیری: تفاوتهای جنسی بر تعامل بین پلیمورفیسمهای ژن آدیپونکتین و عوامل خطر محیطی تأثیر میگذارد. بر اساس یافتههای این مطالعه، تأثیر عوامل خطر محیطی بر پیشرفت دیابت نوع 2 مرتبط با پلیمورفیسمهای ژن آدیپونکتین در مردان بیش از زنان نشان داده شده است.
کتایون بهمن صوفیانی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمیونوژنیسیتی کم و مهاجرت هدفمند سلولهای بنیادی مزانشیمی به مناطق التهابی، این سلولها را به بهترین وسیله برای رساندن محصولات ژنی و یا درمانی معرفی نموده است. به منظور الحاق ژن اکتوپیک به داخل سلولهای بنیادی، وکتورهای لنتی ویروسی بعنوان یکی از ابزارهای کارآمد مطرح میگردند. لذا ارزیابی تاثیر حاملهای لنتی ویروسی بر ویژگیهای هویتی، رفتاری و عملکردی سلولهای بنیادی میتواند ایمن بودن استفاده از وکتورها را در دستکاری سلولی و ژن تراپی نشان دهد.
روش کار: در ابتدا سه وکتور لنتی ویروسی با روش کلسیم فسفات بر روی سلولهای HEK-293T اضافه گردید. پس از تائید بیان پروتئین سبر فلورسنتی در بیش از 80 درصد سلولهای HEK-293T، سوپ ویروسی جمعآوری و تغلیظ شد. سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بافت چربی انسانی (hASCs) با ویروس تغلیظ شده ترانسفکت شدند. پس از حذف سلولهای ترانسدیوس نشده با پرومایسین، سلولهای hASC ترانسدیوس شده از نظر ایمونوفنوتایپینگ و تمایز به آدیپوسایت و استئوسایت مورد ارزیابی قرار گرفتند. ویژگیهای رفتاری مانند زنده بودن، مهاجرت و تهاجم به ترتیب با روش MTT و Transwell مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در مطالعه حاضر تفاوت معنیداری در بیان شاخصهای تمایزی CD29، CD34، CD73 و تمایز به بافت استخوانی و چربی در بین دوگروه تست وکنترل دیده نشد. همچنین در بررسی ویژگیهای رفتاری نظیر قدرت تکثیر، تهاجم و مهاجرت سلولهای بنیادی، تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد مطالعه وجود نداشت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که وکتور لنتی ویروسی اثرات سوئی بر ویژگیهای هویتی و عملکردی سلولهای بنیادی ندارد. بنابراین میتوانند در دستکاری ژنی سلول هدف مورد استفاده قرار گیرند.
رضا نجفی، اسداله اسدی، صابر زهری، آرش عبدالملکی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مهندسی بافت حوزه رو به رشدی برای ترمیم و جایگزینی عملکرد معیوب بافت یا ارگان آسیب دیده است و امروزه به عنوان یک درمان نوین برای جایگزینی روشهای مرسوم پیوند مطرح گردیده و به این منظور مواد زیستی پلیمری (داربستها) و سلولهای زنده را به کار میگیرد. هدف از این مطالعه ساخت نانوداربست پلی کاپرولاکتون (PCL) و بارگذاری سیلیمارین بر روی نانوداربست جهت بررسی زیست سازگاری و توان تکثیر سلولهای PC12 بر روی آن میباشد.
روش کار: به منظور تهیه نانوداربست پلی کاپرولاکتون و بارگذاری سیلیمارین بر روی آن، محلول پلی کاپـــرولاکتــــون 7 درصد (حل شده در استیک اسید) با محلول سیلیمارین با غلظت 0/9 درصد وزنی مخلوط شد، سپس توسط دستگاه الکتروریسی داربست تهیه شد. مورفولوژی داربست توسط میکروسکوب الکترونی روبشی (SEM) و ساختار شیمیایی داربست توسط طیف سنجی ATR-FTIR مورد ارزیابی قرار گرفت. زیست سازگاری داربست و بقای سلولی، سلولهای PC12، با تست MTT و میکروسکوپ SEM بررسی شد.
یافته ها: بررسی مورفولوژی داربست و ساختار شیمیایی آن نشان دهنده تخلخل مناسب داربست و بارگذاری موفق سیلیمارین بر روی داربست PCL بود. زیست سازگاری داربست 24، 48 و72 ساعت بعد از کشت سلولهای PC12 مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان دهنده افزایش زنده مانی سلولها و اتصال مناسب سلولها بر روی داربست بود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بارگذاری سیلیمارین بر روی داربست پلی کاپرولاکتون باعث افزایش توان تکثیر و زنده مانی سلول های PC12 میشود. از این رو این داربست می تواند کاندید مناسبی برای مهندسی بافت عصب باشد.
آیدا ناحومی، مریم پیمانی، حسین غنیمی، اسداله اسدی، آرش عبدالملکی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عملکرد ویرایش RNA تغییر توالیRNA بدون تغییر توالی DNA ژنومی و تغییر در سرنوشت RNA سلولی میباشد؛ بنابراین مطالعه در مورد کاربرد بالینی ویرایش RNA برای درمانهای هدفمند ضروری میباشد.
روش کار: مقالات مرتبط با موضوع مطالعه در پایگاههای اطلاعاتیISI Web of Knowledge, PubMed/Medline, Scopus و Google Scholar مورد جستجو قرار گرفتند.
یافتهها: تغییراتی که با ویرایش RNA صورت میگیرد جایگزینی باز A به I توسط آدنوزین دآمیناز (ADAR) بر روی RNA و جایگزینیC به U توسط آنزیم ویرایشی mRNA آپولیپوپروتئین B، پلی پپتید کاتالیزوری 1 (APOBEC1) است. اخیراً نقش ویرایش RNA در بیماریهای انسانی گزارششده است.
نتیجهگیری: ویرایش RNA میتواند بهعنوان روش نـوین برای شناسایی نشانگرهای زیستی جدید بیماری و درمان بیماریهای مختلف به کار گرفته شود.
زهرا معین آرا، الهام سیاسی، رباب طباطبایی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی علل ایجاد کننده بیماری آلزایمر هنوز ناشناخته است. عوامل ژنتیکی و محیطی میتوانند در ابتلا به بیماری آلزایمر موثر باشند. در تحقیقات اخیر، یکی از ژنها و پلی مورفیسمهای آن، که مرتبط با ایجاد آلزایمر شناخته شدهاند، ژن شارپین میباشد. هدف از این مطالعه بررسی حضور پلیمورفیسم rs34674752 در ژن شارپین و ارتباط آن با بیماری آلزایمر در جمعیتی از بیماران ایرانی بود.
روش کار: این مطالعه بر روی 50 فرد مبتلا به بیماری آلزایمر و 50 فرد سالم انجام شد. پس از خونگیری از نمونه ها و استخراجDNA ، ژنوتایپینگ با استفاده از روش Tetra ARMS PCR انجام شد. سپس داده ها مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که فراوانی ژنوتیپهای GG، GT و TT از پلی مورفیسمrs34674752 به ترتیب در گروه کنترل و بیمار، 100، صفر و صفر درصد بود. تعادل هاردی واینبرگ هم در هر دو گروه کنترل و بیمار برقرار بود. همچنین ارتباطی بین ژنوتیپ افراد با احتمال ابتلا به بیماری آلزایمر مشاهده نشد و از عوامل دموگرافیک تنها رابطه بین گروه سنی و ابتلا به بیماری معنی دار بود (0.029=p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، بین حضور پلی مورفیسمrs34674752 در ژن شارپین و بیماری آلزایمر در جمعیت ایرانی مورد مطالعه رابطه معنی داری مشاهده نشد. برای تایید نتایج این تحقیق نیاز به بررسی جمعیت هایی با قومیت متفاوت و تعداد نمونه بیشتر توصیه میگردد
سمانه علیجانیان، معصومه اصل روستا، گلناز اسعدی تهرانی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است دی اتیل نیتروزامین که برای القای کارسینوم کبدی به کار میرود اثرات مخربی بر کلیه نیز دارد. منتول نوعی مونوترپن است که واجد اثرات آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و ضدسرطانی است. در این مطالعه، اثر منتول بر بیان فاکتورهای وابسته به تومور و سیگنالینگ HIF-1α/VEGF در کلیه موشهای سوری دریافت کننده دی اتیل نیتروزامین بررسی شد.
روش کار: در این تحقیق، 16 موش سوری نر در سن 14 روزگی به چهار گروه کنترل، منتول، نیتروزامین و نیتروزامین- منتول تقسیم شدند. گروههای نیتروزامین و نیتروزامین- منتول در سن 14 روزگی، دی اتیل نیتروزامین را به صورت درون صفاقی mg/kg) 25) دریافت نمودند. گروههای منتول و نیتروزامین- منتول نیز منتول را سه بار در هفته به مدت 6 ماه متوالی به صورت گاواژ mg/kg) 50) دریافت کردند. در پایان این دوره، بیان SFRP1، VHL،CTNNB1 ، HIF-1α و VEGF در کلیه با روش real time PCR سنجیده شد.
یافته ها: تیمار منتول باعث افزایش معنی دار بیان (0.021SFRP1 (P= و (0.013VHL (p = و کاهش معنی دار بیانCTNNB1 (0.001=P)، (P=0.000) HIF-1α و VEGF (0.000=p) در کلیه موشهای گروه نیتروزامین- منتول در مقایسه با گروه نیتروزامین شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که منتول از کاهش بیان فاکتورهای سرکوبگر توموری و افزایش بیان فاکتورهای محرک توموری و عوامل موثر در آنژیوژنز در کلیه موش های تیمار شده با دی اتیل نیتروزامین ممانعت میکند، بنابراین احتمالاً در پیشگیری و درمان سرطان کلیه موثر است.
آیدا ناحومی، مریم پیمانی، اسداله اسدی، آرش عبدالملکی، یاسین پناهی، محمد علی شاه محمدی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی برهمکنشهای پروتئینها یکی از چالشهای اصلی در زمینه زیستساختاری و بیولوژی مولکولی است. با وجود پیشرفتهای گسترده، هنوز الگوهای دقیق برهمکنش های پروتئین- پروتئین ناشناخته است. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی محاسباتی برهمکنشهای فیبرونکتین1 ماتریکس خارجسلولی نای سلولزدایی شده و اینتگرینهای سلول بنیادی بافت چربی جهت ارائه دقیقترین تصویرسازی ممکن از این تعاملات و نقش آنها در فرآیندهای بیولوژیکی است.
روش کار: پس از فرآیند سلولزدایی نای گوسفند از طریق روش دترجنت- آنزیمی، ارزیابیهای بافتشناسی و عکسبرداری از فراساختار نمونهها به وسیله میکروسکوپ الکترونی نگاره انجام گرفت. همچنین شبیهسازیهای اتصال پروتئین فیبرونکتین1 ماتریکس خارج سلولی با اینتگرین αvβ1 و α5β3سلول بنیادی مشتق از بافت چربی مورد بررسی قرارگرفت و تجزیه وتحلیل انرژی برهمکنش برای پیشبینی ساختار کمپلکسهای پروتئین- پروتئین با استفاده از الگوریتمهای موجود در سرورهای HDOCK و ClusPro اعمال شد.
یافته ها: یافتهها حاکی از حفظ اجزای ماتریکس خارج سلولی و فراساختار داربست بود. همچنین برای یافتن مطلوبترین حالتهای اتصال از نظر انرژی، تعدادی از آنها از بین انواع اتصالات برتر به عنوان برهمکنش های پایدار گزارش شدند. این بینش درک ارزشمندی از چسبندگی ماتریکس سلولی، مهاجرت و سیگنال دهی، با پیامدهای بالقوه برای توسعه درمانی ارائه میدهد.
نتیجهگیری: داربست های تهیه شده، برای کاربردهای مهندسی ایده آل بوده و با تحلیلهای محاسباتی و دادههای تجربی، حالتهای اتصال پایدار با بهرهوری انرژی بین فیبرونکتین و اینتگرین تجسم یافته است. همچنین در آینده مطالعات بیشتر در مدلسازی چسبندگی سلولی در ارتباط با علم مهندسی بافت، میتواند بستر مناسبی جهت توسعه پزشکی بازساختی فراهم کند.