[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای موضوع مقاله: تغذیه

فاطمه قنادی اصل،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مطالعه ارزیابی تأثیر هشت هفته رژیم کم‌کالری متعادل انفرادی بر اندازه‌گیری‌های تن‌سنجی در زنان چاق به ظاهر سالم بود.
روش کار: 40 زن چاق به ظاهر سالم (در محدوده سنی 40- 18 سال و نمایه توده بدنی 40- 27/5 کیلوگرم بر متر مربع) از کلینیک تغذیه در شهر اردبیل انتخاب شده و پس از اندازه‌گیری‌های تن‌سنجی تحت رژیم غذایی کم‌کالری متعادل قرار گرفتند. بررسی تغییرات پس از هشت هفته مداخله با استفاده از آزمون t زوجی صورت گرفت.
یافته‌ها: هشت هفته رژیم کم‌کالری متعادل انفرادی به کاهش معنی‌داری در وزن (kg0/34±3/99-  و01 0/0>p)، نمایه توده‌ بدنی (kg/m214/0± 1/61- و 0/0001>p)، دور شکم (cm0/32±91/2- و01 0/0>p)، دور باسن (cm0/37±1/89- و 0/001>p)، نسبت دور شکم به دور باسن (0/004±0/01- و 0/001=p)، نسبت دور شکم به قد (0/002±0/02- و 0/001>p)، شاخص آدیپوسیتی بدن (0/15% ±0/97- و 0/001>p)، شاخص حجم شکمی (0/11±1/07- و 0/001>p) و شاخص Conicity (0/002±0/007- و 0/001=p) منتج شد.
نتیجه‌گیری: بنا به نتایج، کاهش وزن با واسطه رژیم کم‌کالری متعادل انفرادی در طی 8 هفته، دیگر اندازه‌گیری‌های تن‌سنجی را هم کاهش می دهد. کاهش وزن متوسط ممکن است به تنهایی یک راهکار مناسب برای کاهش عوامل خطر متابولیکی در زنان چاق باشد.
 
عزیز همایونی راد، حمیده فتحی زاوشتی، نازلی درود، نیر شهبازی، امین عباسی،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ارتباط مسقیم بین حضور میکروبیوتای مفید، توسعه عملکرد سیستم ایمنی و حفظ هومئوستازیس وجود دارد. از این­رو مصرف غذاها یا مکمل­های حاوی ترکیبات پست­بیوتیک­، از مهم­ترین راهبردها برای تعدیل توازن میکروبیوتا و بهبود وضعیت سلامت میزبان محسوب می­شود. در این بررسی، مروری بر مفهوم پست­بیوتیک­ها و نقش بالینی آن­ها در سلامت میزبان انجام گرفته است.
روش کار: مقالات مرتبط با موضوع مطالعه در پایگاه­های اطلاعاتیISI Web of Knowledge, PubMed/Medline, Scopus  و  Google Scholarجستجو شدند و مطالعاتی که اثرات پست­بیوتیک­ها را در بیماری­ها بررسی کرده بودند، وارد مطالعه شدند.
یافته­ ها: طبق شواهد موجود، پست­بیوتیک­ها در مقایسه با سلول­های پروبیوتیک والد خود نیازی به زنده­مانی نداشته و میتوانند اثرات سلامت­بخش مشابه پروبیوتیک­ها را ایجاد کنند. همچنین تولید و به کارگیری آن­ها در سیستم­های تحویل مختلف، مقرون به صرفه­تر می­باشد که این اهمیت پست­بیوتیک­ها را از جنبه­های تکنولوژیکی، بالینی و اقتصادی آشکار میکند. این ترکیبات دارای فعالیت­های زیستی از جمله فعالیت تعدیل­کنندگی سیستم ایمنی، ضد میکروبی، ضد التهابی، آنتیاکسیدانی و ضد تکثیر سلولی بوده و می­توانند در تعدیل عملکرد سیستم ایمنی، بهبود روش­های درمانی و کاهش اثرات نامطلوب آن­ها در برخی موارد اختلالات گوارشی و بیماری­های مزمن نقش موثری ایفا کنند. 
نتیجه­ گیری: پست­بیوتیک­ها را می­توان به عنوان راهبردی نوین در طیف وسیعی از محصولات دارویی جهت اهداف پیشگیری یا بهبود روش­های درمانی و همچنین در محصولات غذایی جهت به تاخیر زمینه و هدف: ارتباط مسقیم بین حضور میکروبیوتای مفید، توسعه عملکرد سیستم ایمنی و حفظ هومئوستازیس وجود دارد. از این­رو مصرف غذاها یا مکمل­های حاوی ترکیبات پست­بیوتیک­، از مهم­ترین راهبردها برای تعدیل توازن میکروبیوتا و بهبود وضعیت سلامت میزبان محسوب می­شود. در این بررسی، مروری بر مفهوم پست­بیوتیک­ها و نقش بالینی آن­ها در سلامت میزبان انجام گرفته است.
روش کار: مقالات مرتبط با موضوع مطالعه در پایگاه­های اطلاعاتیISI Web of Knowledge, PubMed/Medline, Scopus  و  Google Scholarجستجو شدند و مطالعاتی که اثرات پست­بیوتیک­ها را در بیماری­ها بررسی کرده بودند، وارد مطالعه شدند.
یافته­ ها: طبق شواهد موجود، پست­بیوتیک­ها در مقایسه با سلول­های پروبیوتیک والد خود نیازی به زنده­مانی نداشته و میتوانند اثرات سلامت­بخش مشابه پروبیوتیک­ها را ایجاد کنند. همچنین تولید و به کارگیری آن­ها در سیستم­های تحویل مختلف، مقرون به صرفه­تر می­باشد که این اهمیت پست­بیوتیک­ها را از جنبه­های تکنولوژیکی، بالینی و اقتصادی آشکار میکند. این ترکیبات دارای فعالیت­های زیستی از جمله فعالیت تعدیل­کنندگی سیستم ایمنی، ضد میکروبی، ضد التهابی، آنتیاکسیدانی و ضد تکثیر سلولی بوده و می­توانند در تعدیل عملکرد سیستم ایمنی، بهبود روش­های درمانی و کاهش اثرات نامطلوب آن­ها در برخی موارد اختلالات گوارشی و بیماری­های مزمن نقش موثری ایفا کنند. 
نتیجه­ گیری: پست­بیوتیک­ها را می­توان به عنوان راهبردی نوین در طیف وسیعی از محصولات دارویی جهت اهداف پیشگیری یا بهبود روش­های درمانی و همچنین در محصولات غذایی جهت به تاخیر زمینه و هدف: ارتباط مسقیم بین حضور میکروبیوتای مفید، توسعه عملکرد سیستم ایمنی و حفظ هومئوستازیس وجود دارد. از این­رو مصرف غذاها یا مکمل­های حاوی ترکیبات پست­بیوتیک­، از مهم­ترین راهبردها برای تعدیل توازن میکروبیوتا و بهبود وضعیت سلامت میزبان محسوب می­شود. در این بررسی، مروری بر مفهوم پست­بیوتیک­ها و نقش بالینی آن­ها در سلامت میزبان انجام گرفته است.
روش کار: مقالات مرتبط با موضوع مطالعه در پایگاه­های اطلاعاتیISI Web of Knowledge, PubMed/Medline, Scopus  و  Google Scholarجستجو شدند و مطالعاتی که اثرات پست­بیوتیک­ها را در بیماری­ها بررسی کرده بودند، وارد مطالعه شدند.
یافته­ ها: طبق شواهد موجود، پست­بیوتیک­ها در مقایسه با سلول­های پروبیوتیک والد خود نیازی به زنده­مانی نداشته و میتوانند اثرات سلامت­بخش مشابه پروبیوتیک­ها را ایجاد کنند. همچنین تولید و به کارگیری آن­ها در سیستم­های تحویل مختلف، مقرون به صرفه­تر می­باشد که این اهمیت پست­بیوتیک­ها را از جنبه­های تکنولوژیکی، بالینی و اقتصادی آشکار میکند. این ترکیبات دارای فعالیت­های زیستی از جمله فعالیت تعدیل­کنندگی سیستم ایمنی، ضد میکروبی، ضد التهابی، آنتیاکسیدانی و ضد تکثیر سلولی بوده و می­توانند در تعدیل عملکرد سیستم ایمنی، بهبود روش­های درمانی و کاهش اثرات نامطلوب آن­ها در برخی موارد اختلالات گوارشی و بیماری­های مزمن نقش موثری ایفا کنند. 
نتیجه ­گیری: پست­بیوتیک­ها را می­توان به عنوان راهبردی نوین در طیف وسیعی از محصولات دارویی جهت اهداف پیشگیری یا بهبود روش­های درمانی و همچنین در محصولات غذایی جهت به تاخیر
عزیز همایونی راد، پروین اروج زاده، امین عباسی،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: محصولات لبنی پروبیوتیک از جمله غذاهای فراسودمند هستند که تاکنون تأثیر مثبت آن­ها بر سلامت مصرف کنندگان توسط شواهد علمی به تأیید رسیده است. ماست به عنوان یکی از غذاهای فراسودمند لبنی پر طرفدار در ایران مطرح است که جای دادن پروبیوتیک­ها در آن می‌تواند منجر به بهبود ویژگی­های میکروبیولوژیک و حسی محصول شده و متعاقباً نقش حیاتی در ارتقا وضعیت سلامت جامعه داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مخمر پروبیوتیک کلورومایسس مارکسیانوس بر ویژگی­های میکروبیولوژیک و حسی ماست پروبیوتیک طی نگهداری یخچالی است.
روش کار: در مطالعه حاضر از مخمر کلورومایسس مارکسیانوس PTCC=5189 برای تولید ماست پروبیوتیک و آسپرژیلوس پارازیتیکوسPTCC=5018 (IR 63)  و پنی­سیلیوم نوتاتوم PTCC=5074 به عنوان عوامل بیماری­زا شناخته شده و دخیل در فساد ماست در شرایط آزمایشگاهی استفاده گردید. تغییرات شمار مخمر پروبیوتیک و گونه­های عامل فساد و همچنین مقبولیت حسی نمونه‌ها طی 28 روز نگهداری در دمای 4 درجه‌ی سانتی­گراد ارزیابی و با نمونه شاهد مقایسه شد.  
یافته­ها: جمعیت هر دو گونه عامل ایجاد فساد طی نگهداری یخچالی، تحت تأثیر حضور کلورومایسس مارکسیانوس به صـــورت معنی­داری کاهش یافت (0/01< p). تعداد کلورومایســـس مارکســـیانوس پس از 28 روز نگهداری، با تــعداد log CFU/g 7/35 در حد مطلوب و توصیه شده فدراسیون بین‌المللی لبنیات قرار داشت. نتایج ارزیابی حسی بیانگر این است که پس از 28 روز نگهداری یخچالی، ماست معمولی پذیرش بیشتری نسبت به ماست پروبیوتیک داشت هرچند این اختلاف معنی­ دار نبود.
نتیجه ­گیری: کلورومایسس مارکسیانوس تأثیر چشم­گیری در بهبود ویژگی‌های میکروبیولوژیک داشته و می­تواند در فرمولاسیون و تولید ماست پروبیوتیک با قابلیت نگهداری بالا و مقبولیت حسی قابل قبول مورد استفاده قرار گیرد
فاطمه قنادی اصل، مهسا مهاجری، ندا حسینی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای نارضایتی بدنی و پیامدهای ناشی از آن، ضرورت دارد که مداخلات مؤثر بر کاهش آن مورد بررسی قرار گیرند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر رژیم غذایی کمکالری متعادل (BLCD) و کاهش وزن جزئی روی نمره تصویر بدنی و خرده مقیاس­های آن صورت گرفت.
روش‌ کار: در این کارآزمایی بالینی، 74 زن داوطلب به ظاهر سالم، غیر باردار، غیر شیرده و غیر یائسه در اولین مراجعه خود به کلینیک تغذیه در شهر اردبیل در محدوده سنی 49-18 سال و نمایه توده بدنی 40- 5/27 کیلوگرم بر متر مربع در فاصله زمانی آذر تا بهمن ماه 1398 به روش نمونه­گیری تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با اندازه­گیری­های تن‌سنجی و تکمیل پرسشنامه چند بعدی نگرش فرد در مورد تصویر بدنی صورت گرفت. آزمون تی زوجی برای مقایسه تغییرات در طی 4 هفته مداخله‌ی BLCD استفاده شد.BLCD  یک رژیم انفرادی بود که با کسر 500 کیلوکالری از میانگین انرژی محاسبه شده از ثبت غذایی 3 روزه طراحی شد.
یافته‌ها: بعد از 4 هفته، BLCD توانست کاهش معنی­داری در وزن (0/001=p)، نمایه‌ی توده بدنی (0/001 =p)، دور کمر (0/002 =p)، نسبت دور کمر به قد (0/012 =p)، شـــاخص حجـــم شـــکمی (0/009=p) و شاخصConicity  (0/045 =p) و افزایش معنی‌داری در خرده مقیاس­های ارزیابی تناسب (0/001 =p)، گرایش سلامت (0/03 =p)، رضایت از نواحی بدنی (0/01=p) و دل­مشغولی با اضافه وزن (0/001 =p) ایجاد نماید.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به نظر می­رسد که کاهش وزن جزیی با مراعات BLCD در مدت 4 هفته بتواند در بهبود شاخص‌های تن‌سنجی و برخی خرده مقیاس­های تصویر بدنی از خود مؤثر بوده باشد. این نتایج از اثربخشی مداخلات کوتاه مدت حمایت می‌کنند.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4623